• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 30 شهریور 1399
کد مطلب : 110667
+
-

ته بساط سینمای 2020

گزارش اختصاصی از هفته نخست چهل و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو

جشنواره
ته بساط سینمای 2020

کاوه جلالی- روزنامه نگار- تورنتو

 بالاخـــــــره پس از تردیدها و کش‌وقوس‌های فراوان، چهل و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو آغاز شد و نخستین هفته خود را به پایان رساند؛ آن‌هم در شرایطی که همه پیش‌بینی می‌کردند تیف درست به سرنوشتی مانند سرنوشت جشنواره کن دچار شود؛ هرچند این اتفاق نیفتاد، اما به‌ هرحال تصور کنید جشنواره‌ای که تا پیش از این بیشتر از 400فیلم را در مدت 10روز به نمایش می‌گذاشت، حالا با کمتر از 50فیلم به‌کار خود ادامه می‌دهد. جشنواره امسال ترکیبی است از نمایش فیلم‌ها برای جمع اندکی از تماشاگران در فضای باز و تعداد محدودی از سالن‌های دفتر جشنواره و البته نمایش آنلاین آثار منتخب برای خبرنگاران، پخش‌کنندگان و دست‌اندرکاران صنعت سینما.
به‌‌ظاهر همه‌چیز ساده‌تر شده است: پس از پذیرفته شدن، نام کاربری و رمز عبور برای شما ارسال می‌شود و با وارد شدن به سایت جشنواره تیف می‌توانید فیلم‌ها را ببینید. فیلم‌ها به‌ مرور در سایت بارگذاری می‌شوند و تقریبا 48 ساعت فرصت تماشا فراهم است و بعد از این مدت، فیلم‌های جدیدتر بارگذاری و فیلم‌های قدیمی از دسترس خارج می‌شوند. دیگر نه خبری از اضطراب دیر رسیدن به سینما است و نه نگرانی از پر بودن سالن؛ دیگر نباید در صف‌های طولانی انتظار کشید، در ترافیک صبحگاهی به تله افتاد و دو تا یکی پله‌های مترو را طی کرد و بی‌حاصل دنبال اتوبوسی دوید که بی‌رحمانه دور می‌شود. حالا می‌شود درست مثل هر شب، روی صندلی راحتی رها شد و کنترل به‌دست فیلم دید. اسم این کار هرچه باشد، قطعا شرکت در جشنواره نیست. حس و حال حضور در جشنواره تیف کجا و فیلم دیدن با سروصدای بچه‌های همسایه و زنگ‌های تلفن بی‌وقفه کاری و... کجا. این درست که دیگر هیچ خبری از آن گرفت و گیرها نیست اما چیزهای مهم‌تری هم این میان از دست می‌روند؛ چیزهایی مثل لذت گم‌شدن در سالن تاریک سینما و چشم دوختن به پرده عریض، رد شدن از کنار تماشاگرانی که جدول جشنواره به ‌دست کنار خیابان در صف ایستاده‌اند (درست مثل جشنواره فیلم فجر در سال‌های دور)، عیش گوش سپردن به نقدهای سرپایی و پرسیدن سؤال جادویی: «امروز چندتا فیلم دیدی؟» و دیدار اتفاقی ستارگان سینمای جهان در کوچه و خیابان‌های محل برگزاری جشنواره؛ اما دیگر همه این دلخوشی‌ها زیادی دور، زیادی‌ رمانتیک و زیادی نخ‌نما به‌نظر می‌رسند؛ چرا که در زمانه کرونا، دوران «هنجار نوین» (معادلی برایnew normal‌) فرارسیده است. هنجار نوین صرفا قواعدش را بر شکل برگزاری جشنواره تحمیل نکرده و گویا خود فیلم‌ها هم در همین راستا دچار دگرگونی شده‌اند.
تیف چهل ‌و پنجمین سال عمر خود را تحت شرایطی تجربه می‌کند که از سویی به‌دلیل شیوع جهانی بیماری کووید- 19 عملا بسیاری از تولیدات سینمایی در جهان یا متوقف ‌شده‌اند یا فیلم‌های ساخته‌شده، به امید اکران در شرایطی بهتر و بنا بر تصمیم پخش‌کنندگان، به بازار نیامده‌اند و از دیگر سو جنبش‌های نوین اجتماعی نظیر ارزش جان سیاهپوستان و «من هم» (me too) توجه به اقلیت‌ها را در مرکز معنایی تمام آثار هنری گنجانده است. تعیین دقیق اینکه کدامیک از این عوامل تأثیر عمیق‌تری بر جشنواره امسال گذاشته‌اند، کار دشواری است؛ اما هرکدام که باشند درنتیجه تفاوت چندانی نمی‌کند. انگار متصدیان برگزاری تیف می‌خواستند به هر قیمتی که شده جشنواره را برگزار کنند و حالا دست کرده و ته بساط سینمای سال2020 را جوریده‌اند و به این تعداد فیلم رسیده‌اند. آنچه امسال با آن روبه‌رو هستیم تعدادی فیلم است که از 2 موضوع خارج نیستند: زنان و اقلیت‌ها. اکثر فیلم‌ها تجربه‌های اول یا دوم زنان فیلمساز هستند. چندین و چند فیلم درباره بومیان آمریکا در جشنواره به نمایش درمی‌آید. بخش ویژه سینمای آفریقا، جایگاه دوم را از نظر تعدد فیلم در جشنواره پس از بخش «زنان پشت و روبه‌روی دوربین» به‌خود اختصاص داده است. قید و بند به این دسته‌بندی موضوعی در نزد مسئولان جشنواره چنان افراطی بوده که دیگر کیفیت فیلم‌ها در درجه دوم اهمیت قرار گرفته‌اند. به‌عنوان مثال اما سلیگمن به سال۲۰۱۸ دومین فیلم کوتاه خود با نام shiva baby را ساخت و حالا امسال همان فیلم را در قالب فیلم بلند کارگردانی کرده است؛ اما این فیلم عملا در دقیقه40 به‌پایان می‌رسد؛ چون قصه ظرفیت تبدیل‌شدن به فیلم بلند را نداشته است. حضور فیلمی مثل «خط فرضی» - نخستین تجربه کارگردانی فرنوش صمدی -  در تیف را هم صرفا می‌توان مرهون اقبال جشنواره به فیلمسازان زن (به‌خصوص در تجربه نخست کارگردانی‌شان) دانست. «خط فرضی» خام‌دستانه است، قصه فرعی و اصلی در هم ادغام نمی‌شوند و تا به آخر لایتَچَسبَک باقی می‌مانند. علت و معلول در قصه اصلی ارتباط منطقی ندارند (حتی تماشاگر غربی و بی‌خبر از زیرمتن‌های فرهنگ ایرانی هم منطق کارهای سارا با بازی سحر دولتشاهی را درک نمی‌کند). استفاده از پژمان جمشیدی در نقشی متفاوت (بازیگری تثبیت‌‌شده در نقش‌های کمدی، حالا قرار است نقش مرد خشن و مستبدی که دست بزن هم دارد را بازی کند) در نخستین‌نما شکست می‌خورد. فیلم جایی میان سینمای اصغر فرهادی و تهمینه میلانی ایستاده و تنها به استفاده از نقاط ضعف آنها بسنده کرده است.
«بندربند» منیژه حکمت، دیگر فیلم انتخاب ‌شده از سینمای ایران در جشنواره تورنتو از ضعف دیگری رنج می‌برد. این فیلم داستان سفر یک گروه 3‌نفره موسیقی جنوبی است که درست در زمان سیل خوزستان می‌خواهند برای اجرای برنامه خود را به تهران برسانند اما همه راه‌ها به‌خاطر سیل بسته است. ساختن فیلم جاده‌ای قواعدی دارد که هیچ‌کدام‌شان در آخرین ساخته حکمت به‌درستی به‌کار گرفته نشده‌اند. ساختار اپیزودیک (قهرمانان در طول سفر با آدم‌ها و شرایط گوناگون روبه‌رو می‌شوند و در هر رویارویی یا به تکامل می‌رسند یا به شناخت بیشتر از خود) در فیلم عملا به چند رویداد حذف شدنی تقلیل پیدا می‌کند. حتی اگر کل فیلم را نمادی از به در بسته خوردن جوانان وطن درراه رسیدن به موفقیت (همین‌قدر رو و دم‌دستی) درنظر بگیریم بازهم فیلم راهی برای پر کردن دست‌های خالی‌‌اش با ایده‌های دراماتیک ندارد؛ چرا که آواز خواندن و ساز زدن گاه  وبی‌گاه در ماشین جای خالی ایده‌های دراماتیک در فیلمنامه را پر نمی‌کند.

«۷۶ روز» ساخته هائو ووما

مستند هائو ووما، ما را به بیمارستانی در شهر ووهان چین در 76 روزی که شهر در قرنطینه بود می‌برد. شهری که بیماری کرونا از آنجا آغاز شد و عالم را درنوردید. شروع فیلم شباهتی عجیب به فیلم‌های ژانر وحشت، فیلم‌های آخرالزمانی  یا حتی علمی- ‌تخیلی دارد: هیبت غریب لباس کادر درمانی و شنیدن صدای خش‌خش دائمی آنها هنگام حرکت، ترکیب صدای دستگاه‌های ونتیلاتور با ناله‌ها و سرفه‌های بیماران. درهایی که به‌روی بیماران قفل شده و بیمارانی که به ‌زور می‌خواهند از اتاق بیرون بیایند و تلاش پرستاران برای بسته نگاه‌داشتن در. فیلم از نگاه استنادی صرف فراتر می‌رود و تراژدی را با شوخ‌طبعی درهم‌ می‌آمیزد. هم سرپرستاری را می‌بینیم که با همه شوخی ‌می‌کند و هم جعبه‌ای که پر شده از گوشی‌های بیماران فوتی که یکی از آنها هنوز روشن است و روی صفحه‌اش افتاده 38 پیام خوانده نشده.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید