به زبان نوجوانان
نگاهی به سینمای مجید مجیدی
مرتضی کاردر- روزنامه نگار
مجید مجیدی از آغاز به زبان نوجوانان سخن گفته است. سینمای او سینمای کودکانی است که زود بزرگ شدهاند و به نوجوانی رسیدهاند و باری فراتر از سن و سال و دغدغههای نوجوانانه خود به دوش کشیدهاند. زبان سینمای او زبانی است که فارغ از مرزبندیهای طبقاتی و فکری و زمان و مکان تماشاگران را جذب خود کرده است. مسئله سینمای مجیدی نوجوانان است و مخاطبان او همه کسانیاند که نوجوانند یا نوجوان بودهاند یا نوجوان خواهند بود. مخاطبان سینمای او همه کسانیاند که شکلی از این دغدغهها را تجربه کردهاند و دوست داشتهاند دغدغهها به زبان سینما تصویر شود. مخاطبان سینمای او همه کسانیاند که دغدغههای انسانی دارند. در همه این سالها مخاطبان سینمای او، از روستاهای دورافتاده ایران تا جشنوارههای بزرگ بینالمللی، با دغدغههای جعفر، مهرالله، علی، زهرا و باران همراه شدهاند و پابهپای ترسها و دلمشغولیهایشان پیش آمدهاند. کم نیستند تماشاگرانی که همراه سینمای مجیدی بزرگ شدهاند و آرمانخواهی و کنار آمدن با مصایب زندگی را از سینمای او آموختهاند و رفتار قهرمانان فیلمهای او الگوی زندگیشان بوده است.
او در طول 30سال فیلمسازی حرفهای بعد از سرک کشیدنهای گاه و بیگاه بهگونههای دیگری از سینما دوباره به مسیر اصلی خود برگشته است. حالا او پس از فترتی که نزدیک به 15سال طول کشیده است، دوباره به زبان نوجوانان سخن میگوید. بازگشت او به سینمای نوجوان در 2فیلم اخیر «آن سوی ابرها» و «خورشید» بازگشتی است که پس از تجربههای گوناگون صورت گرفته و در سالهای پختگی و کمال فیلمسازی او اتفاق میافتد.
موفقیتهای بینالمللی 2فیلم آخر او نشان میدهد که نهتنها تماشاگران ایرانی، بلکه عموم تماشاگران در اقصینقاط دنیا و تماشاگران حرفهای سینما و منتقدان در جشنوارههای بینالمللی نیز سینمای نوجوانانه را انتظار میکشیدهاند. او مخاطبان خود را جایی فراتر از تقسیمبندیهای رایج سیاسی و اجتماعی و جغرافیا جستوجو میکند و همواره در یافتن مخاطبان سینمای خویش موفق بوده است.