و اینک سینمای فارسی
با اکران «توفان زندگی» در اردیبهشت ۱۳۲۷، سینمای ایران پس از ۱۱ سال سکوت، دور تازهای را آغاز کرد
سعید مروتی
پس از نزدیک به 2سال تلاش و دقیقا یک سال بعد از شروع فیلمبرداری توفان زندگی، نخستین فیلم ناطق فارسی که در ایران تولید شده بود (فیلمهای سپنتا در استودیوهای هندوستان ساخته شده بود) روی پرده آمد. مطبوعات با چاپ رپرتاژ و گفتوگوهایی با تهیهکننده و کارگردان به استقبال اکران توفان زندگی رفتند. بیشترین تأکید هم بر این مسئله بود که برای نخستینبار فیلمی ناطق توسط عواملی ایرانی و در داخل کشور تولید شده است. علی دریابیگی، کارگردان فیلم، در گفتوگو با اطلاعات هفتگی به همین موضوع اشاره کرد: «از این نظر که توفان زندگی نخستین فیلم ایرانی است که تمامی کار آن را ایرانیها انجام دادهاند ارزش زیادی دارد».
پیش از اکران عمومی، دکتر اسماعیل کوشان، فیلم را برای دوستانش به نمایش درآورد. اینطور که کوشان بعدها گفت در اکران خصوصی توفان زندگی محمدعلی مسعودی و احمد دهقان پیشنهاد فیلمبرداری از افتتاح نخستین درمانگاه سازمان شاهنشاهی را میدهند تا به این بهانه امکان بهتری برای اکران فیلم فراهم شود. نتیجه مذاکرات تهیه فیلمی خبری از افتتاح درمانگاه است و همین موضوع پای درباریها و رجال سیاسی را به افتتاحیه توفان زندگی باز میکند. هرچند به گفته کوشان آنها کاری به توفان زندگی نداشتند و بیشتر برای دیدن فیلم خودشان (افتتاح درمانگاه نوبران زنجان) به سینما آمده بودند.
مروری بر مطبوعات در اردیبهشت ۱۳۲۷ نشان میدهد که نمایش توفان زندگی اتفاق خبری مهمی بوده است. در رپرتاژی که نخستین روزهای اکران فیلم منتشر میشود ساختهشدن فیلم در ایران امتیازی برای توفان زندگی محسوب میشود؛ «به هر حال خوب یا بد، توفان زندگی نخستین فیلمی است که به فارسی و در ایران و از همه مهمتر بیکمک هیچ متخصص خارجی تهیه شده است. شما از هر طبقه باشید و به هر قسم فیلم که علاقهمند باشید باید به تماشای آن بروید. فیلم کاملا بینقص نیست، اما هرچه باشد ساخته دست ایرانی و محصول فکر و زحمت ایرانی است.» مخبر روزنامه کیهان در خبر شروع اکران توفان زندگی مینویسد: «این فیلم اگرچه دارای نواقص و عیوب فنی زیادی است و هنرپیشگان آن نمیتوانستند چنانکه باید از عهده رلهای محوله خود بهخوبی برآیند ولی وقتی نبودن وسایل و مواداولیه و تازهکار بودن هنرپیشگان را درنظر بگیریم باید تصدیق کرد که توفان زندگی بد از آب درنیامده است». البته روزنامه کیهان چند روز بعد در جدول ارزشیابیاش از توفان زندگی بهعنوان فیلمی بد نام میبرد. چنانکه فخری ناظمی هم در جهان نو، پنبه توفان زندگی را میزند؛ «... میتوان از اشتباهات و خطاهای عمده که در فیلم مشهود است بهعلت کمبود امکانات و ماشینآلات چشمپوشی کرد، ولی موضوعی که به هیچ وجه درخور چشمپوشی نیست، بیدقتی در تنظیم صحنهها و تا حدی بیمهارتی بازیکنان و مهمتر از آن ابتذال و عادی بودن موضوع فیلم است... .» به این ترتیب از همان نخستین نقد نوشتهشده بر نخستین فیلم سینمای فارسی، از کلمه ابتذال استفاده میشود.
سروصدایی که اکران توفان زندگی به راه میاندازد باعث رونق گیشه در روزهای اول اکران میشود. بهگفته کوشان در نخستین شبهای نمایش توفان زندگی در سینما رکس، استقبال مردم آنقدر شدید است که لالهزار بند میآید؛ توفانی که البته خیلی زود فروکش میکند. فصل مشترک اغلب اظهارنظرهای تماشاگران فیلم، فیلمبرداری بد و صدای نامفهوم فیلم است. تمام شدن نگاتیو در میانههای فیلمبرداری باعث شده بود کوشان بخشهای باقیمانده را با استفاده از پوزتیو، فیلمبرداری کند که این قسمتها رنگ و رو رفتهتر از بقیه قسمتها از کار درآمد.
علی دریابیگی، کارگردان فیلم، در تئاتر نامی آشنا و معتبر بود ولی سررشتهای از سینما نداشت؛ درست مثل بقیه عوامل فیلم. واردترین فرد گروه خود دکتر کوشان بود که فعالیت در سمتهای اجرایی و دردسرهای تولید، بخشی از انرژی و توانش را میگرفت. کوشان تهیهکننده، فیلمبردار و تدوینکننده فیلم بود. با کارگردانی که از تئاتر آمده بود همه وظایف تکنیکی برعهده فیلمبردار قرار میگرفت که خودش کار مونتاژ را هم برعهده داشت. این هم میراث توفان زندگی برای فیلمهای بعدی بود؛ کارگردان بازیگران را هدایت میکند و کاری با جای دوربین، کادربندی و کلا دکوپاژ ندارد و همه امور تکنیکی به فیلمبردار محول میشود. نکته مهم توفان زندگی استفاده از اساتید موسیقی ایرانی در فیلم بود و شاید اگر باند صوتی فیلم اینطور که تماشاگران از کیفیتش مینالیدند، ضعیف نبود، هدایتگری روحالله خالقی، نوازندگی حسین تهرانی و مرتضی محجوبی و صدای غلامحسین بنان و ایران اعلم میتوانست توفانی که کوشان انتظارش را داشت برآورده کند.
اولین محصول سینمای فارسی با تمرکز بر عشق دختر پولدار و پسر فقیر شکل گرفت. خط داستانی ملودرام فیلم که بعدها در سینمای فارسی فراوان مورد استفاده قرار گرفت، این بود: «در شب یکی از کنسرتهای انجمن موسیقی ملی، پسر و دختری به نام فرهاد و ناهید با هم آشنا و عاشق هم میشوند. پدر دختر که تاجر پولداری است با این ازدواج مخالف است و ناهید را به ازدواج مرد پولداری درمیآورد. درحالیکه شوهر با هوسبازیها و خوشگذرانی، ثروتش را از دست میدهد و ناهید هم از او جدا میشود، فرهاد با کار و تلاش به مقام و ثروت میرسد. در پایان فیلم، ناهید و فرهاد به هم میرسند».
توفان زندگی بعد از افتتاحیه شلوغ و اقبال عمومی اولیه، تماشاگرانش را از دست میدهد. فیلم تنها ۲هفته بر پرده دوام میآورد و ۸۰هزار تومان میفروشد تا این محصول میترا فیلم با توجه به هزینه تولید ۱۰۰هزار تومانی شکست تجاری بخورد. میترا فیلم ورشکسته و شرکا پراکنده میشوند. کوشان بعدها در مجموعه تلویزیونی «آغازگران» کار جمال امید (که امید آن را در کتاب تاریخ سینمای ایران نقل کرد) ماجرا را اینگونه روایت کرد: «در هفته اول خرداد ۱۳۲۷، در یک جلسه فراموشنشدنی، با وجود توضیحات و تذکرات من و دعوت به پایداری و صبر، شرکا متفقاً تصمیم به انحلال شرکت میترا فیلم گرفتند. طی چند ساعت، جمع دوستان و همفکرانی که با آن همه شور و اشتیاق گردهم آمده بودیم از هم پاشید. اعتراف میکنم که روز بسیار ناگواری برایم بود، اما هرگز در تصمیم من تغییری نداد و با وجود توصیه دوستانم که بعدها بسیار از مساعدتهایشان بهرهمند شدم، دنباله فعالیتم را گرفتم چون اطمینان داشتم نظریاتم، توفیق راهم و همهگیر شدن صنعت سینما درست است. دوستانم توافق کردند هر آنچه بهعنوان سرمایه کسب شده بود نزد من بماند».
میترا فیلم از هم پاشید و کوشان پارس فیلم را راهاندازی کرد. سینمای فارسی شروع شده بود و این بار قرار نبود با چند شکست داستان خاتمه بیابد. داستانی که با توفان زندگی شروع شد تا سهدهه دوام آورد.
از توفان زندگی، اما تنها چند عکس و رپرتاژ مطبوعاتی باقی ماند و کپیهای فیلم سال۱۳۳۱ در آتشسوزی پارسفیلم از بین رفت.