عضلات علیه تلخیها
علیرضا صفری- شهروند دوچرخهسوار
بیشتر ما یکی از تفریحاتمان در دوران کودکی و نوجوانی، دوچرخهسواری بود. اما دوچرخهسواری فراتر از یک تفریح است؛ فراتر از صرفا نگاهی برای پر کردن اوقات فراغت.
من نخستین دوچرخهام را 17-16سال پیش خریدم و هنوز که هنوز است یار اصلیام در تردد درونشهری بهحساب میآید. به جرأت میتوانم بگویم که هیچ وسیلهای نمیتواند جای دوچرخه را برای من طی مسیر خانه تا محل کار و برعکس بگیرد؛ حتی در شهر تهران که بهدلیل شرایط جغرافیایی و شیب زیاد، شاید دوچرخهسواری سخت بهنظر برسد. اما به نظرمن اینچنین نیست و دوچرخه نهتنها سختی ندارد، بلکه پا به رکاب زدن، حس متفاوت بودن، حرکت در مسیر سلامتی و تقویت اراده را بهخوبی به فرد منتقل میکند. البته که دوچرخهسواری هم مثل خیلی از چیزهای دیگر دو روی متفاوت دارد؛ یکرو، کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا، بهبود سلامت فردی و رعایت خودبهخودی فاصلهگذاری اجتماعی و اما روی دیگر اتفاقات کمخطر و پرخطر و فرهنگی که هنوز با اصلاح آنها فاصله معناداری داریم. ایجاد معابر ویژه تردد بیشک از دشواریهای دوچرخهسواری در شهری همچون تهران کم میکند، اما جدا از این، نیاز است تا برای ارتقای فرهنگ هم در این عرصه چارهای اندیشیده شود. قطع به یقین میتوانم بگویم که اگر از شهروندان دوچرخهسوار سؤال شود، آیا تجربه آزار و اذیت داشتهاند، پاسخشان مثبت خواهد بود. لگد زدن، ضربه زدن، مورد خطاب گرفتن با عبارتهای تحقیرآمیز و بوقهای بیموردی که تعادل دوچرخهسوار را بر هم میزند و او را در آنی چشم در چشم با آسیبهای جبرانناپذیر قرار میدهد؛ تجربهای که من چندین بار داشتهام. ولی در یککلام میتوانم بگویم دوچرخه آنقدر مزیت دارد که تلخیها ذرهای در برابرشان بهحساب نمیآیند. آنچه من را هم هر روز به دوچرخهسواری مشتاقتر میکند، خبرهای خوبی است که درباره آن منتشر میشود؛ خبرهایی مثل احداث یک مسیر جدید دوچرخه در شهر یا تأثیر رکابزدن بر افزایش سلامتی؛ درست مثل خبری که همین چند روز در ذهنم حک شد: «دانشمندان بریتانیایی پیبردهاند دوچرخهسواری در سنین بالاتر از تحلیل رفتن توده و قدرت عضلانی بدن جلوگیری میکند و سطح چربی و کلسترول را ثابت نگه میدارد.»