پرسههای کرونا در ایران
ایمان مهدیزاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
بیش از 6ماه از ورود ویروسی ناشناس به نام کووید- 19میگذرد. متأسفانه هر روز شاهد اخباری مبنی بر از دست دادن هموطنانمان هستیم. گرچه این آمار گاهی افزایش و کاهش مییابد، اما مسئله این است که چرا موج کرونا در ایران متوقف نمیشود.
یکی از مهمترین دلایل پرسههای کرونا در آسمان ایران و ستاندن جان مردم، کاستی رسانهها در روشنگری معرفی این ویروس است. با وجود نگارش و تهیه دهها خبر و گزارش، مردم و مسئولان، غیراز کادر درمان، متوجه میزان خطر نشدند وگرنه همچنان در وقت تعطیلات عازم سفر نمیشدند. سیاستگذاریهای چندگانه عامل دیگری بود که باعث پخش و توسعه زنجیره کرونا شد. از یک سو تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا محدودیتهایی را اعلام میکند، اما قابلیت اجرا ندارد و دستگاههای اجرایی چندان وقعی به این محدودیتها نمینهند. همچنین ورود کرونا موجب کاهش درآمد در بخش خصوصی و دولتی شده و اصناف زیادی دچار آسیبهای جبرانناپذیر شدند. این عده پس از چندماه دیگر پساندازی ندارند و به قول معروف چیزی برای از دست دادن ندارند و بر همین اساس در بازارها حضور دارند، بلکه بتوانند نانی بیابند.
روزهای آغازین شیوع بیماری، دولت از حمایتی نام برد که مسیر اجرایی دشواری داشت و چندان مبلغ دندانگیری نبود. صحبت از پشتوانهای به نام صندوق توسعه ملی شد که در عمل نتوانست چندان مؤثر واقع شود. تصمیمگیریهای موازی باعث شد کرونا همچنان ماندگار باشد تا دروازههای اقتصادی ما با همسایگان غربی بسته بماند. در شرایطی که عراق و ترکیه مشتری یکسری کالاهای ایرانی بودند با شیوع بیماری مرزهای خود را بستند و حجم ریالی صادرات تولید ناخالص ملی بهشدت کاهش یافت. شاید عراق هنوز مشتری برق مانده باشد، اما سود آن نصیب شرکتهای بزرگ و وزارتخانهها میشود و کشاورز و سیستم حملونقل در بخش خصوصی که روزانه دهها کامیون به این کشور ارسال میکرد از کار افتادهاند و با منع تردد، قابلیت درآمدزاییشان را از دست دادهاند.
سوی دیگر این ماجرا خستگی مفرط کادر درمان است. پرستارهایی که هنوز مشکلات استخدامی و قراردادهایشان را دارند، با فداکاری به یاری مردم شتافتند، اما سهلانگاریهای اجتماعی و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی به این بخش از سرمایه اجتماعی لطمه زیادی زد. فصل تابستان که نوید کاهش آمار ابتلا و مرگومیر را میداد، در سایه کمبود آگاهی و روشنگری نتوانست باری از دوش کادر درمان کم کند. پاییزی که روزهای آتی رنگهای زیبا را به جان برگها و درختان میریزد، آبستن یک موج بزرگ از مرگومیر شهروندان ایرانی است. بازگشایی مدارس و ترغیب خانوادهها برای حضور دانشآموزان به گستردگی این موج دامن میزند و نشانمان میدهد کرونا ویروسی است که سن و سال نمیشناسد. این ویروس میتواند از پیر و جوان و مرد و زن همه را درگیر کند و حتی از پا بیندازد.
ما برای برونرفت از این بحران باید سیاستهای کشورهای موفق را بررسی و بومیسازی کنیم. در همسایگی ما کشور ترکیه با اعمال محدودیتهایی از ورشکستگی صنعت توریسم جلوگیری کرد، اما ایران با وجود سیستم درمانی قوی هنوز نتوانسته هیچکدام از صنایع را نجات دهد. متأسفانه مسئولان و سیاستگذاران افراد را به چشم آمار مینگرند و صرفاً با تولید ماسک و توان محدود بستری بهخود میبالند، اما آمارهای اعلامی وزارت بهداشت و آموزش پزشکی حکایت از گرفتاری و جان باختن هزاران انسان دارد. اگر دولت و مجلس مسئله کرونا را جدی نگیرند و با اعمال نظرات کارشناسی کادر درمان هماهنگ نشوند خطری بزرگ سلامت جامعه ایرانی را تهدید میکند.