کوشان وارد می‌شود

  سعید مروتی 
 
بعد از نمایش نسخه دوبله «دختر فراری و دختر کولی»، اسماعیل کوشان و شرکایش در دفتر میترا فیلم، مقدمات تولید فیلم را فراهم می‌کردند. اینکه میترا فیلم باید هرچه سریع‌تر تهیه فیلمی سینمایی را آغاز کند مورد توافق همگان قرار داشت ولی تا مدت‌ها مشخص نبود نخستین تولید میترا فیلم چه اثری خواهد بود. کوشان کارها را بین رفقا تقسیم می‌کند. مهندس انصاری، مسئول دستگاه صدابرداری و دکتر ضیایی، مسئول یافتن داستان مناسب برای سناریو می‌شوند. بقیه کارها از تست دوربین تا یافتن کارگردان را خود کوشان برعهده می‌گیرد. مذاکره با علی دریابیگی، مدرس و کارگردان تئاتر تقریبا مصادف می‌شود با یافتن متن مناسب برای سناریو. مذاکرات کوشان با دریابیگی برای کارگردانی نتیجه می‌دهد و به پیشنهاد دکتر ضیایی، نمایشنامه «فروز و فرزانه» نوشته نظام وفا مورد تأیید جمع قرار می‌گیرد. کوشان با پرداخت هزار تومان به نظام‌وفا- ادیب و شاعر معروف- امتیاز اقتباس سینمایی از فروز و فرزانه را به‌دست می‌آورد. نسخه اولیه فیلمنامه را ضیایی می‌نویسد و دریابیگی بازنویسی‌اش می‌کند. از آگهی جذب هنرجو برای یافتن چهره‌های مناسب برای بازی در فیلم، نتیجه درخوری به‌دست نمی‌آید. ظاهرا اغلب مراجعه‌کنندگان جز علاقه چیز دیگری در چنته نداشتند. در نهایت ترکیبی از چهره‌های جدید و هنرپیشه‌های تئاتر به‌عنوان بازیگران فیلم انتخاب شدند. اردیبهشت۱۳۲۶ فیلمبرداری شروع شد و مشکلات فراوان فنی آنقدر دردسر آفرین بود که آخرین پلان‌ها در آبان‌ماه گرفته شد.ناوارد بودن همه گروه سازنده و امکانات فنی ضعیف که مهم‌ترینش از کار افتادن دستگاه صدا بود، باعث طولانی شدن تولید و بالا رفتن هزینه‌ها شد. کوشان که خودش علاوه بر تهیه‌کنندگی، فیلمبرداری و مونتاژ را هم برعهده داشت بعدها از مدیریت ضعیف و ناشی‌گری دریابیگی گلایه‌ها کرد. نکته اینجا بود که همه گروه داشتند برای نخستین بار کاری را انجام می‌دادند که تخصص و تجربه و سابقه چندانی در آن نداشتند. همه‌‌چیز براساس ذوق فردی و آزمون و خطا به‌کندی پیش می‌رفت. 
تولید سخت و طولانی فیلم که از فروز و فرزانه به توفان زندگی تغییر نام داده بود سرانجام به پایان رسید. مونتاژ انجام و از آهنگ‌های درویش‌خان، علینقی وزیری، روح‌الله خالقی با اجرای ارکستر انجمن موسیقی ملی بهره گرفته شد. در پایان سال۱۳۲۶ پس از مدت‌ها فترت بالاخره یک فیلم سینمایی ایرانی به ثمر رسیده بود. کوشان وارد شده بود تا تولد دوباره سینمای ایران به‌دست او رقم بخورد.