جنگیدن با اشباح
مدرسه سلامت عمومی میلمَن در دانشگاه کلمبیا میگوید: احتمالا شیوههای درمانیمان بهتر شده است نه اینکه از کشندگی ویروس کم شده باشد
نویسندگان: مایکل سافی و شاهمیر بلوچ / منبع: گاردین / 4آگوست2020
دامون فاضلی ـ کارشناس علوم اجتماعی
نیما فاتح ـ پزشک
آنجا که منحنی ابتلا هرگز صاف نشد
ویروس کرونا نخستینبار وقتی در خانه رابیننیلی را زد، او وصیتنامهای را برای یکی از معلمان همکارش نوشت: «من فکر کردم خب این مشکلی نیست که برای افراد دیگری در جایی بسیار دور از ما رخ داده باشد. این مشکل «ما» است. اینجاست.»
در ماههای بعد، شیوع ویروس در ایالت او، آریزونا، به بزرگترین سرانه ابتلا در جهان میرسید و میزان مرگومیر سرانه آن از همه ایالتهای آمریکا بیشتر شد. درحالیکه بیشتر اروپا در حال برچیدن شیوعهای کوچک است، ایالات متحده جزو چندین کشور بزرگی است (از جمله برزیل و هند) که در صافکردن منحنیهای ابتلایشان ناکام ماندهاند.
نیلی میگوید: «ما بهاندازه کافی تست نمیگیریم و تماسهای مبتلایان را ردگیری نمیکنیم. در نتیجه هنوز با سایهها و اشباح میجنگیم. ما نمیدانیم ویروس کجاست تا بتوانیم آن را از بین ببریم.»
آریزونا بیش از 160هزار مورد ابتلا را ثبت کرده است و روزانه بیش از هزارنفر بر شمار مبتلایان آن افزوده میشود. خریدکردن، ملاقات با دوستان و استفاده از حملونقل عمومی کارهای پرخطر و نگرانکنندهای است. نیلی میگوید: «کمابیش یکدوجین آدم میشناسم که مبتلا شدهاند و شمار مبتلایان هر روز در حال افزایش است. تقریبا همه کسانی که میشناسم یک یا چند نفر را میشناسند که به کرونا مبتلا شدهاند.»
متوسط موارد جدید ابتلا در هر هفته
این ایالت جنوبغربی در ماه مارس تعطیل شد ولی دوماه بعد بازگشایی شد، وقتی که بیماری به مشکلی سیاسی-حزبی نیز بدل گشته بود. فرماندار جمهوریخواه آریزونا، دودیوسی، شهرداران را از اجباریکردن ماسکزدن برای ساکنان شهرها بازداشت. دونالد ترامپ هم توصیههای بهداشتی عمومی برای حرفزدن برای جمیعتی 3هزار نفره در کلیسای جامعفونیکس را نپذیرفت.
واکنشهای مشابه در سراسر ایالات متحده باور مردم به ابرقدرتی آمریکا را متزلزل کرده و چالش چین در نظم جهانی را شدت بخشیده است.
دودستگی تلختری هم در بین جامعه بازتاب یافته بود. نیلی میگوید:«به دوستی میگویم: این مشکلی است که باید آن را حل کنیم و او خواهد گفت این حقه دمکراتهاست چون امسال سال انتخابات است.»
ویروس طعمههای خود را در ابهام و ناشناختگی شکار میکند؛ حتی شیوه گسترش آن معلوم نیست. قطرکهایی که از دهانمان پخش میشود را علت اصلی موارد جدید ابتلا میدانند، هرچند برخی شواهد نشان میدهد ممکن است حتی ذرات ریزتری از ویروس از دهانمان خارج و باعث انتقال بیماری شود؛ ذراتی که در هوا معلق میمانند. بهنظرمیرسد اکثریت ناقلان افراد معدودی را مبتلا میکنند یا حتی موجب ابتلای کسی نمیشوند، درحالیکه افراد معدود موسوم به اَبَرناقلان (فوقگسترشدهندهها؛ کسانی که موجب ابتلای بسیاری از افراد دیگر میشوند) ممکن است علت 80درصد از ابتلاها باشند. امیدهای اولیه مبنی بر آنکه این بیماری، مثل آنفلوآنزا، در ماههای تابستان اندکی فروکش کند، از بین رفته است.
اگر هم به ایمنی در برابر این ویروس دست یابیم، احتمال آن میرود که این ایمنی موقت و گذرا باشد. ولی مثل بسیاری چیزهای دیگر هنوز خیلی زود است در اینباره با اطمینان حرف زد. کروتیکاکوپالی، متخصص بیماریهای عفونی، میگوید: «هنوز فقط 8ماه از شیوع این بیماری گذشته است. هنوز در مرحله ابتدایی شناخت آن هستیم. 40سال است که HIV را شناختهایم و هنوز هر روز چیزهای جدیدی دربارهاش یاد میگیریم.»
میزان مرگومیر در ایالات متحده کاهش یافته است؛ که بازتابی است از کاهش میزان مرگومیر ناشی از این ویروس در سراسر دنیا. آنجلاراسموسن، ویروسشناس مدرسه سلامت عمومی میلمَن در دانشگاه کلمبیا میگوید: احتمالا شیوههای درمانیمان بهتر شده است نه اینکه از کشندگی ویروس کم شده باشد؛ چون پس از آنکه گسترش بیرحمانه ویروس در آسایشگاههای نیویورک و نیوجرزی را دیدیم، فهمیدیم که قبل از هر چیز باید از افراد و جماعتهایی حفاظت کنیم که بیش از همه آسیبپذیرند. در این بین، تأثیرات دیرپای این بیماری بر نجاتیافتگان مورد توجه قرار گرفته است؛ شواهدی مبنی بر آسیب جدی احتمالی به قلب، مغز و ریه وجود دارد.
فرماندار جمهوریخواه آریزونا، با افزایش موارد ابتلا، به بدبختی، تسلیم شده است:« اجازهدادن به مقامات محلی برای اجباریکردن ماسکزدن، تعطیلکردن سالنهای ورزشی، بارها و سینماها و دادن اجازه فعالیت آزادانه به عبادتگاهها همراه با این توصیه که شرکتکنندگان فاصلهگیری اجتماعی را رعایت کنند.»
آخرین مسئله جنجالبرانگیز، بازگشت دانشآموزان و معلمان به مدارس در آخر اینماه است. پژوهشهای انجامگرفته در چندین کشور نشان داده که کودکان در برابر این بیماری کمتر آسیبپذیرند و آن را کمتر گسترش میدهند. نیلی میگوید:«خبر خوبی است. ولی هنوز هم ممکن است بچهها مبتلا شوند و هنوز هم ممکن است بچهها بمیرند.»
معلمان هم وضعیت مشابهی دارند. نیلی چه بسا خیلی زود مجبور شود تصمیم بگیرد که آیا با بازگشت به کلاس درس بهقدرکافی احساس امنیت میکند یا نه. او میگوید:«این تصمیم واقعا دشواری است که باید بگیرم. هیچ قصد یا میلی به ترک شغلام نداشتهام. به عوارض این بیماری، درصورت ابتلا، فکر کردهام. من 33سال دارم و به آسم هم مبتلا هستم، پس چه بسا [درصورت ابتلا] کار خوب پیش نرود.»
ادامه دارد...