سوئیس بیطرفترین کشور جهان
200سال دوری سوئیس از جنگهای جهان، این کشور را به یکی از مهمترین بازیگران میانجیگری بینالمللی تبدیل کرده است
محمدامین خرمی_خبرنگار
40سال تنش میان ایران و آمریکا با نام کشور کوچک دامنههای آلپ یعنی سوئیس هم گره خورده است؛ کشوری که اندکی پس از تسخیر سفارت آمریکا در ایران و تعطیلی آن، بهعنوان حافظ منافع واشنگتن در تهران وارد معادلات 2کشور شد.
بحران تسخیر سفارت آمریکا، نقطه آغاز قطع ارتباط میان تهران و واشنگتن بود، اما سوئیسیها در اوج بحران، نقش رابط میان 2 طرف را بهعهده گرفتند. قطع کانالهای ارتباطی میان آمریکا و ایران باعث شد تا مقامات کاخ سفید بلافاصله به سوئیسیها مراجعه کنند؛ چرا که آنها سابقهای تاریخی در میانجیگری و حفاظت از منافع کشورها در پایتخت کشورهای متخاصم داشتند. 7ماه پس از اشغال سفارت از سوی دانشجویان پیرو خط امام(ره)، سفارت سوئیس دفتر حافظ منافع آمریکا را تاسیس کرد تا رسما نمایندگی این کشور در تهران را بهعهده بگیرد. «اریک لانگ» سفیر وقت سوئیس در تهران در تاسیس این دفتر و سپس در مذاکرات مربوط به آزادی 52گروگان آمریکایی که به قرارداد الجزایر منتهی شد، نقش کلیدی بازی کرد.
سوئیس غیر از آنکه حافظ منافع آمریکا در ایران است، در 6مورد دیگر نیز مسئولیت مشابه بهعهده گرفته است. این کشور طی 4دهه گذشته حافظ منافع ایران در مصر بوده است. قطع روابط میان ایران و عربستان در سال 1394نیز باعث شد تا مسئولیت حفاظت منافع 2کشور در پایتختهای طرف مقابل بهعهده سوئیس گذاشته شود. پس از قطع روابط میان ایران و کانادا در سال1391، سوئیس حفاظت منافع ایران در این کشور را هم بهعهده گرفت. دفتر حفاظت منافع کانادا در تهران اما در سفارت ایتالیا واقع شده است. فارغ از اینها، سوئیسیها مسئولیت حفاظت منافع میان روسیه و گرجستان در پایتختهای 2کشور را نیز بهعهده دارند. حفاظت منافع آمریکا و کوبا در قبال یکدیگر نیز تا سال2015 که 2کشور روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند، با سوئیس بود. آمریکا درخواست تاسیس دفتر حفاظت منافع خود در ونزوئلا در سفارت سوئیس در کاراکاس را هم داده است؛ اما این درخواست هنوز با موافقت رئیسجمهور ونزوئلا روبهرو نشده است.
طی 3دهه گذشته، بین 80 تا 90درصد مردم سوئیس درنظرسنجیها اعلام کردهاند که خواستار حفظ بیطرفی کشورشان در منازعات بینالمللی هستند. بررسی اسناد وزارت خارجه سوئیس نشان میدهد که این کشور از قرن نوزدهم بهعنوان حافظ منافع دیگر کشورها در سیاست بینالمللی، ایفای نقش کرده است. در جریان جنگ امپراتوری دوم فرانسه و پادشاهی پروس که بینسالهای 1870 تا 1871 اتفاق افتاد، سوئیس حافظ منافع 2طرف بود. اوج ایفای نقش سوئیس در این زمینه به جنگ جهانی دوم باز میگردد. سوئیس حافظ منافع 35کشور بود و در سفارتخانههای خود در کشورهای مختلف، دستکم 200دفتر حافظ منافع را اداره میکرد. والتر استاکی، سفیر سوئیس نزد دولت ویشی فرانسه بین سالهای 1940 تا 1944، حفاظت منافع 20کشور را بهعهده داشت که خود رکوردی بیسابقه بهحساب میآید. بعد از جنگجهانی دوم و در جریان جنگ سرد، سوئیس 46دفتر حافظ منافع را اداره میکرد.
ریشه بیطرفی سوئیس در کجاست؟
حفاظت از منافع یک کشور در کشور دیگر ریشه در اصل «بیطرفی» پذیرفته شده از سوی سوئیس دارد. طبق حقوق بینالملل و حقوق منازعات مسلحانه، یک کشور میتواند در درگیریهای بینالمللی بیطرفی اتخاذ کند و دولتهای درگیر جنگ ملزم به رعایت حقوق این کشور بهعنوان یک کشور بیطرف هستند. حقوق و وظایف یک کشور بیطرف در کنوانسیون1907 لاهه ذکر شده است.
سوئیس در قلب اروپا قرار گرفته و طی حدود 4قرن گذشته، بیطرفی آن همواره از سوی دولتهای اروپایی پذیرفته شده است. سوئیس همیشه سرزمینی حائل میان قدرتهای اروپایی بوده است. بهعبارت دیگر، این کشور نقطه تلاقی مرزهای متغیر قدرتهای اروپایی بوده است؛ قدرتهایی که در دورههای مختلف در قامت امپراتوریهای بزرگ، رو در روی هم قرار گرفتهاند و بارها یکدیگر را شکست داده یا از روی نقشه محو کردهاند.
نخستینبار در پیمان وستفالی 1648 بود که قدرتهای اروپایی بهدلیل موقعیت خاص جغرافیایی سوئیس، بر سر بیطرفی آن توافق کردند. بیطرفی بهمعنای عدمتمایل یک کشور به حضور در منازعات و درگیریهای بینالمللی است. پیمان وستفالی پیماننامه صلحی بود که پس از پایان جنگهای 30ساله مذهبی در اروپا، میان کشورهای اروپایی بسته شد. بیطرفی سوئیس در قرن نوزدهم و در جریان جنگهای ناپلئونی نقض شد و برخی مناطق سوئیس به جبهه ناپلئون بناپارت پیوستند. سقوط ناپلئون در سال1814 به برگزاری کنگره وین منتهی شد که وظیفهاش ترسیم دوباره نقشه سیاسی اروپا بود. در کنگره وین1815 همه قدرتهای اروپایی بار دیگر بیطرفی دائمی سوئیس را به رسمیت شناختند.
پس از 1815 بیطرفی سوئیس همیشه پابرجا بوده است. نه این کشور با دیگر کشورها وارد جنگ شده و نه دیگر کشورها هرگز به مرزهای آن تعرضی کردهاند. در طول دو جنگ جهانی نیز، سوئیس از گزند درگیریها در امان ماند. در جنگ جهانی دوم، سوئیس در محاصره کامل «متحدین» بود و آلمان نازی برای اشغال این کشور هم برنامهریزی کرده بود، اما هیتلر از این عملیات صرف نظر کرد و سوئیس هیچگاه به اشغال در نیامد.
مبنای حقوقی بیطرفی سوئیس چیست؟
قانون اساسی سوئیس در دورههای مختلف، اصل بیطرفی این کشور را پذیرفته است. قوانین اساسی سوئیس در سالهای 1848، 1874 و 1999 همگی اصل بیطرفی را بهعنوان یکی از اصول اساسی سیاست خارجی این کشور تعیین کرده اند. طبق اصول 173 و 184 قانون اساسی سوئیس، دولت فدرال این کشور وظیفه حفظ امنیت و بیطرفی این کشور را بهعهده دارد.
کنوانسیون 1961 وین درباره روابط دیپلماتیک نیز مبنای حقوقی مسئولیت حفاظت منافع یک کشور از سوی کشور دیگر است. براساس ماده45 این کنوانسیون یک کشور میتواند حفاظت از منافع خود یا حفاظت از منافع اتباع خود در کشور دیگر را به کشوری ثالث بسپارد، درصورتیکه مورد موافقت کشور پذیرنده قرار گیرد.