• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
یکشنبه 16 شهریور 1399
کد مطلب : 109330
+
-

بزرگمرد عرصه فرهنگ

یادداشت
بزرگمرد عرصه فرهنگ

بیژن شکرریز- مستندساز

اولین بار اسماعیل سعادت را سال‌ها پیش در نشر دانشگاهی ملاقات کردم. همان موقع هم جثه نحیف و ظریفی داشت، ولی پرتلاش و پرامید و بسیار کاری بود. سال‌ها بعد که برای ساخت مستند «همای سعادت» از مجموعه «حکایت دل» در فرهنگستان زبان فارسی خدمت ایشان رسیدم، دیدم استاد در نودوسه‌سالگی تغییر زیادی نکرده و شاید فقط قدری نحیف‌تر شده است. استاد سعادت بسیار پرتلاش بود. دستیار ایشان در فرهنگستان، سرکارخانم بیدگلی، می‌گفت: «استاد ساعت 8:30- 8صبح سر کار می‌آیند و کارشان را آغاز می‌کنند، مختصرناهاری می‌خورند و دوباره تا ساعت 5- 4بعد از ظهر کار می‌کنند». هنگامی هم که برای ساخت مستند به خانه ایشان رفتیم، همسرشان که دختردایی ایشان بود و مرحوم سعادت همیشه ایشان را «مهین‌خانم» صدا می‌کرد، می‌گفت: «سعادت وقتی می‌آید خانه، یک کوچک‌استراحتی می‌کند و بعد به اتاقش می‌رود و شروع به‌کار می‌کند». ایشان در نودوسه‌سالگی راحت روزی 10ساعت کار می‌کرد، آن‌هم کار فکری و ترجمه. با همه اینها، وقتی نخستین بار از ایشان خواستم برای ساخت مستند خدمتشان برسیم، ایشان موافقت نکرد و گفت: «من که کاری نکرده‌ام. اگر کار مهمی کرده بودم، موافقت می‌کردم ولی کاری نکرده‌ام». ایشان بسیار افتاده‌حال بود و 65سال از زندگی‌شان را صرف مطالعه، پژوهش، نوشتن، ترجمه و ویراستاری کرد.
مرحوم سعادت در زمینه ترجمه و ویرایش بسیار توانا بود. از زبان استاد‌بهاءالدین خرمشاهی شنیدم که اگر کسی کتابش را برای ویرایش به‌ دست استاد سعادت برساند باید خیالش کاملا راحت باشد، چراکه استاد سعادت، هم به زبان‌های انگلیسی و فرانسه کاملا مسلط بود و هم به زبان و ادبیات فارسی کاملا اشراف داشت. مرحوم سعادت تأکید داشتند اگر کسی بهترین مترجم باشد ولی زبان فارسی را خوب و درست نداند، نمی‌تواند به‌خوبی ترجمه یا ویراستاری کند. به اعتقاد اساتید فلسفه، همچون دکتر اعوانی، دکتر داوری اردکانی، دکتر دینانی و دکترعلیرضا بهشتی، ترجمه‌های استاد سعادت در زمینه فلسفه بی‌همتاست. جالب است که ایشان هیچ‌وقت در دانشگاه تدریس نکرد. البته ایشان در خوانسار و بعدها در گلپایگان و ظاهرا زمانی که به تهران می‌آید در مدرسه معلمی کرده بود، ولی در محیط دانشگاه تدریس نکرده بود. به اعتقاد استاد عبدالله کوثری
هم استاد اسماعیل سعادت یکی از مترجمان بسیار قدرتمند ایران در زمینه فلسفه و ادبیات فارسی بود. ایشان سرپرست «دانشنامه زبان و ادب فارسی» بود و این دانشنامه مثل فرهنگ دهخدا کاری ماندگار و ارزشمند است. شاید خیلی‌ها ندانند که استاد شعر می‌گفت و شدیدا به حافظ علاقه داشت. مرحوم سعادت 2دختر داشت که در 4-3 سال اخیر، از دست دادن دختر کوچکشان، اثر بدی در روحیه ایشان گذاشته بود. من گریه ایشان را دیدم وقتی شعری را که برای دخترشان سروده بود خواند. شاید یکی از غم‌های پنهان ایشان مرگ دخترشان بود. مرحوم سعادت عاشق همسرش بود و همیشه از ایشان ممنون بود که هیچ‌وقت کاری را در زندگی به ایشان ارجاع نداده است. خود مهین‌خانم می‌گفت: «اسماعیل سعادت فقط باید بنویسد و ترجمه کند». و استاد هم قدر این محبت را می‌دانست.مرحوم سعادت در سکوت کار می‌کرد و می‌گفت: «لازم نیست برای چاپ یک کتاب سروصدا راه بیندازم». افرادی مثل اسماعیل سعادت دیگر متولد نخواهند شد؛ همانطور که زرین‌کوب‌ها، زریاب‌خویی‌ها و داریوش شایگان‌ها دیگر متولد نمی‌شوند. فرهنگستان زبان، اهالی قلم، ترجمه و ویرایش، و در کل، ایران، یک بزرگمرد فرهنگی را از دست داد.
* بیژن شکرریز در مجموعه مستند «حکایت دل» که به زندگی نام‌آوران عرصه فرهنگ و ادب ایران می‌پردازد، مستند «همای سعادت» را درباره مرحوم اسماعیل سعادت ساخته است.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید