نکته بازی

شیره را خورد و گفت شیرین است 
بعد از داربی در شرایطی که انتقادها از تصمیمات غلط و توجیهات عجیب یحیی گل‌محمدی بالا گرفته بود، ناگهان افشین پیروانی وارد معرکه شد و کشف تاریخی‌اش را با عموم مردم در میان گذاشت: «الان اگر بازی را برده بودیم، همه در حال تعریف از کادرفنی بودند.» چرا هیچ‌کس از این زاویه به موضوع نگاه نمی‌کند؟‌ای کاش در اروپا هم توجه می‌شد که اگر بارسلونا 8 بر 2 بایرن‌مونیخ را می‌برد، الان کیکه ستین سر جایش بود و آلمانی‌ها داشتند پوست فلیک را می‌کندند. پسر چرا الکی شلوغش می‌کنید؟ اصلا در همین جام ملت‌های قبلی اگر ما 3 بر صفر ژاپن را برده بودیم، تاریخ فوتبال‌مان عوض می‌شد. شاید کی‌روش می‌ماند و گیر شیادی به اسم ویلموتس هم نمی‌افتادیم. حقیقتا که آفرین به درایت افشین‌خان؛ از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است!

دیگر فرصتی برای پشیمانی نیست
می‌گویند وحید امیری یک پیشنهاد از قطر دریافت کرده و ممکن است با پرداخت پول رضایتنامه، از پرسپولیس جدا شود. خب البته پرسپولیسی‌ها که به‌شدت به دلار نیاز دارند، چون به‌زودی باید بقیه بدهی‌شان به استوکس را بدهند! در عین حال اما خوب است وحید قبل از اخذ هر تصمیمی، قشنگ فکرهایش را بکند. او یک‌بار پرسپولیس را ترک کرد و سر از ترابوزان‌اسپور ترکیه درآورد، اما خیلی زود پشیمان شد و در نخستین فرصت به ایران برگشت. وحید مدعی بود نتوانسته دوری از وطن را تحمل کند. همه این حرف‌ها که فوتبال او دیر گل کرد و در سال‌های آخر بازیگری نیاز به درآمد بیشتر دارد هم همان زمان دوره شد. الان اما وحید باید بداند یک بازیکن 32ساله فرصتی برای گرفتن تصمیم اشتباه و بعد اصلاح آن نخواهد داشت. همین.

واقعا معلم بودی؟
حالا همه حاشیه‌های داربی و ایراد و اشکالات فنی مربیان پرسپولیس به کنار، این اشکالات املایی و نگارشی در پست اینستاگرامی یحیی گل‌محمدی را چه کنیم؟ در حقیقت تعداد بسیار اندکی از مردم ایران ممکن است «دغدغه» را «دقدقه» بنویسند یا «با هاون در آب کوبیدن» را به‌معنای کار بیهوده کردن بدانند. شکل درست این مفهوم کنایی، «آب در هاون کوبیدن» است. توصیه همیشگی‌مان به اهالی محترم فوتبال این است که می‌توانیم وقتی از معنای چیزی مطمئن نیستیم، آن را ننویسیم یا قبل از انتشار، در موردش با دیگران مشورت کنیم. با این همه، آنچه داستان پست پر از غلط یحیی را عجیب‌تر می‌کند، سابقه تدریس او در مدرسه راهنمایی هویزه است. گویا گل‌محمدی حدود 25سال پیش آنجا درس زبان تدریس می‌کرده؛ خب برادر کمی هم روی زبان مادری کار می‌کردی تا چنین فاجعه‌ای رقم نزنی.