
در کدام خانه بمانیم!

ساناز رحیمبیکی_ روزنامهنگار
امروز، همه میدانیم که کرونا دیگر تنها یک بیماری نیست. پاندمیک بودن این ویروس، باعث شده تا از مقوله پزشکی پا را فراتر نهاده و تبدیل به پدیدهای اجتماعی شود. پدیدهای که در مدت زمانی اندک به بحرانی جهانی بدل شد و تمامی ابعاد زندگی انسان را تحتتأثیر مستقیم خود قرار داد. از نخستین چارهاندیشیها برای مقابله با همهگیری این بیماری در سطح جمعی، قرنطینه خانگی بود که در قالب شعار # در _خانه_ بمانیم/میمانیم شکل گرفت. شعاری که کلیدواژه آن «خانه» است. اما این خانه کجاست؟ نخستین دلالت واژه خانه که البته ظاهری نیز هست، فضا یا مکانی است فیزیکی و محصور. در نظام گفتمان تقابلی، «خانه» دالی است مثبت در برابر «بیرون» که وجه منفی این دوگانه تلقی میشود؛ بنابراین خانه، مکان امنی است که بودنِ در آن، ما را از تهدیدهای بیرون مصون نگه میدارد. بدیهی است که این تهدید، هم اکنون ابتلا به کووید-19و خانه نیز همان محل سلامت است. پس چرا بسیاری از افراد جامعه، با وجود پذیرش این امر، خلاف آن عمل میکنند و از نخستین روزهای ظهور این بیماری تا به امروز، شاهد مسافرت و جابهجاییهایی با ابعاد گسترده در کشور هستیم؟ اگر استثناهایی چون افرادی که بهدلیل تأمین معیشت ناچار به ترک منزلاند، ساکنان موقت شهرها مانند دانشجویان، گروهی از کارگران و...، میل نابجا به سفرهای صرفاً تفریحی و مواردی از این دست را کنار بگذاریم، جامعه آماری ما افرادی هستند که با وجود داشتن تمامی شرایط ماندن در خانه و نرفتن به مسافرت، از آن تخطی میکنند. در ابتدا، شاید بتوان بحث را به موارد اخلاقی که پر بیراه هم نیستند، کشاند و در همانجا هم ختم کرد؛ اما بررسی رفتارهای این افراد و پاسخ و استدلالهایی که برای عمل خود دارند، نیز قابل تأمل است. غالب این افراد مدعیاند که خطایی در این زمینه مرتکب نشدهاند. در یک خوانش، بهنظر، مشکل از فهم متفاوت و البته تا حدودی ناخودآگاه واژه «خانه» ناشی میشود. نزدیکترین نمونه به این برداشت را میتوان تا حدودی در تفاوت میان دو واژه «House» (مسکن) و «Home»(خانه) نشان داد. به بیانی سادهتر، House به بنا و ساختمان خانه اطلاق میشود؛ مکانی واقعی، متشکل از یک پیکره. اما Home مفهوم خانه است و مطابق آن، هرجایی که فرد در آن احساس راحتی کند، خانه اوست و میتواند لزوماً ساختمان نباشد یا حتی کاملاً ذهنی و انتزاعی باشد؛ حال از این منظر به مسئله بنگرید. شخص یا اشخاصی با یافتن کوچکترین ایام تعطیلی و فراغت، به خانه پدر و مادر، خانه دوم، باغ یا ویلای شخصی -بهطور کلی هرجایی غیراز خانهای که همیشه در آن ساکنند- آن هم اغلب در شهر یا روستایی دیگر سفر میکنند. چرا؟ چون آن را گوشه امن میپندارند و در آن احساس راحتی همراه با سلامت دارند. بدون شک، این رفتار انگیزه و ابعاد مختلفی دارد؛ اما مطابق این نگرش، نوعی گریز است؛ یک فرار ناخودآگاه از هرآنچه احساس ناامنی را با خود به همراه دارد؛ از جمله دوری از جایی که آدم ذاتاً به آن حس تعلق دارد؛ مثلاً زادگاه او، شلوغی و ازدحام شهرهای بزرگ که تراکم جمعیت در آنها ملموستر است، خانههای آپارتمانی کوچک، بههم پیوسته و بدون حیاط، دوری از نزدیکانی که حضورشان همراه با حس امنیت است و موارد فراوان دیگری که خاطر فرد را مشوش میکند، به جانب آسایشی که به باور او در جایی دیگر یافت میشود. البته برای رسیدن به این مطلوب، مسافت و خطری که این جابهجایی در ابتلا به بیماری دارد را نادیده میانگارند؛ گویی با رسیدن به مقصد، خطر راه خودبهخود رنگ میبازد. طبق آنچه گفته شد، درمییابیم که این گروه در راهکار خانهنشینی طی دوران کرونا با دیگران موافقند؛ اما مورد اختلاف، مفهومی است که بهعنوان خانه به مثابه ساحل امن در مییابند. بخشی از سفرهای این روزها، پیامد همین ذهنیت متفاوت است!