• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
پنج شنبه 6 شهریور 1399
کد مطلب : 108739
+
-

اراده معطوف به تحقق روزنامه همشهری

محمد عطریانفر از نقش محمدمهدی کرباسچی در شکل‌گیری موسسه همشهری می‌گوید

اراده معطوف به تحقق روزنامه همشهری

در تحلیل مؤسسه‌های مطبوعاتی دو سه دهه اخیر هر گاه که بحث همشهری به میان می‌آید، موفقیت همشهری از دو منظر تحلیل می‌شود؛ یکی رویکرد متفاوت همشهری در پرداختن به موضوعات شهری و اجتماعی و شکل و شمایل متفاوت و زنده روزنامه و دیگری ساختار درستی که سبب شد روزنامه همشهری به بزرگ‌ترین مؤسسه مطبوعاتی ایران تبدیل شود و تا امروز هم با وجود همه فراز و فرودها ادامه حیات دهد. محمدمهدی کرباسچی به‌عنوان مدیرعامل همشهری در شکل‌گیری ساختار مؤسسه همشهری چه نقشی داشت؟ 
زمانی که آقای غلامحسین کرباسچی در دوره ریاست‌جمهوری مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شهرداری تهران را عهده‌دار شد، در پی ضرورت ایجاد یک رسانه اجتماعی شهری، غیرسیاسی، به‌عنوان پل ارتباطی برای گفت‌و‌گو میان شهرداری و شهروندان به ایده تأسیس یک روزنامه رسید. عملیاتی کردن این کار نیازمند کسی بود که مقوله رسانه را خوب درک کند و صاحب ایده باشد و تجربه مدیریتی کلان مشابهی را پیش از این داشته باشد. آقای غلامحسین کرباسچی برای این‌کار پسرعموی خودشان محمد مهدی کرباسچی را انتخاب کردند. محمدمهدی کرباسچی در سال‌های دهه ۶۰ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به‌هنگام وزارت جناب آقای خاتمی تجربه موفقی در حوزه مدیریت فرهنگی داشتند. محمدمهدی کرباسچی که هم ذهنیت مدیریت اقتصادی داشت، هم فهم درستی از کارهای فرهنگی، مأموریت تأسیس چاپخانه‌ای را برای وزارت ارشاد عهده‌دار شد و در زمان نسبتاً کوتاه‌مدتی موفق شد، چاپخانه مُعظَمی را افتتاح کند. مهدی کرباسچی مؤسس این چاپخانه بود و سالیان زیادی هم آنجا را مدیریت کرد. چاپخانه وزارت ارشاد تکیه‌گاه نیازهای انتشاراتی دولت در سال‌های دهه ۶۰ و ۷۰ شده بود و بسیاری از نیازهای کلان انتشارات وزارتخانه‌ها و نهادهای دولتی را برطرف کرد.
تجربه موفق پیشینی محمدمهدی کرباسچی زمینه‌ای شد تا روزنامه همشهری را متکی بر دانش و تجربه‌ها و صلاحیت‌های حرفه‌ای خودش راه‌اندازی کند. موفقیت‌هایی که روزنامه همشهری به آن دست پیدا کرد، مرهون تلاش‌های محمدمهدی کرباسچی است.
چرا در طول این سال‌ها کمتر به نقش کسی مثل آقای محمدمهدی کرباسچی اشاره شده است؟ یعنی هر وقت سخن از همشهری به میان آمده از ایده تأسیس همشهری یا تفاوت‌های شکلی و رویکردی مؤسسه گفته‌اند، اما کمتر از مدیریت مجموعه سخنی به میان آمده است.
اگر بخواهم ۳ عامل مؤثر را در موفقیت همشهری ذکر کنم، عامل نخست ایده‌پردازی شکل‌گیری روزنامه همشهری بود که متعلق به شهردار وقت تهران آقای غلامحسین کرباسچی است. عامل مؤثر دوم اراده معطوف به تحقق این ایده است که حقیقتاً محمدمهدی کرباسچی اصلی‌ترین نقش را در تحقق این ایده داشت. عامل سوم نقش‌آفرینان حرفه‌ای، نیروهای فرهنگی و حرفه‌ای و رسانه‌ای روزنامه بوده، از نویسندگان ، خبرنگاران ، گزارشگران ، دبیران ، سردبیران و نیروهای فنی و اجرایی بود. کار محمدمهدی کرباسچی هم‌ارز و معادل کار حرفه‌ای رسانه‌ای درهمشهری بود.
اما درباره اینکه چرا کمتر به نقش ایشان اشاره شده، باید بگویم که یکی از مشکلات جامعه ما این است که معمولاً به نیروهایی که در پشت صحنه‌اند، توجه چندانی نمی‌شود. شما وقتی به مهمانی دعوت می‌شوید، از کسانی که از شما پذیرایی می‌کنند، تشکر می‌کنید، اما اغلب غافلید از اینکه کسانی در پشت صحنه این غذا را تدارک دیده‌اند و با دشواری‌های فراوان آن را آماده کرده‌اند. در عرصه رسانه معمولاً‌ توجه ما به کسانی است که نامشان را می‌بینیم و نوشته‌هایشان را می‌خوانیم، اما مدیریت رسانه و کسانی که زیرساخت‌های رسانه را آماده کرد‌ه‌اند، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند.
در سال‌های اخیر، هر جا که سخن از همشهری شده، من به‌عنوان کسی که سال‌ها در مؤسسه همشهری مسئولیت‌های گوناگون مدیریتی داشته‌ام، صمیمانه،  متواضعانه، واقع‌بینانه و با احترام و افتخار و تکریم کامل از شخصیت‌های پشت صحنه همشهری نام بردم، به‌ویژه از دوست بزرگوارم جناب آقای محمدمهدی کرباسچی که پریروز به رحمت خدا رفتند.
نکته آخری که باید عرض کنم ثبات مدیریت مؤسسه همشهری در دوره مدیریت ایشان بود و وحدت رویه‌ای که در مجموعه حاکم بود، از شخص شهردار و مدیران شهری تا مدیر مؤسسه ، سردبیری و سایر نیروهای مؤسسه. وحدت رویه و ثبات مدیریتی یکی از عوامل اصلی موفقیت همشهری بود و بسیاری از رسانه‌ها امروز از چنین مزیتی محرومند.
درباره ویژگی‌های فردی ایشان هم باید عرض کنم که زنده‌یاد محمدمهدی کرباسچی بسیار خلیق و صاحب حسن ظن و نیز بسیار سختکوش بود. در تمام طول روز در مؤسسه حضور داشت. از ابتدای بامداد به مؤسسه می‌آمد و تا پایان شب، تا ساعت ۱۰ و ۱۱ شب در مؤسسه می‌ماند. معمولاً ‌مدیران اجرایی پس از ساعات اداری از مجموعه می‌روند، اما ایشان تعلق خاطری به مؤسسه داشت که پابه‌پای ما می‌آمد و تا پایان کار تحریریه روزنامه ما را همراهی می‌کرد. تعلق خاطر ایشان به مؤسسه و خستگی‌ناپذیری ایشان به ما روحیه می‌داد.

این خبر را به اشتراک بگذارید