گزارش همشهری از روی ناخوش زندگی در بیمارستان فیروزگر تهران
ایستاده در برابر کرونا
برخی پرسنل بیمارستان 2بار کرونا گرفتهاند و همچنان در حال کار در بخشهای مراقبتهای ویژه هستند باور به اینکه واکسن کرونا بهزودی تولید میشود، حساسیت مردم را به پیشگیری کاهش داده است
حمیدرضا بوجاریان_خبرنگار
خیابان بهآفرین در قلب تهران مثل بیشتر خیابانهای شهر پرترافیک است. ساختمانهای چند ده طبقه کنار چند مرکز درمانی و مجتمع تجاری، خیابانی پرترافیک ساخته است. بیمارستان قدیمی فیروزگر بزرگترین مرکز درمان بیماران کرونا در مرکز پایتخت است. ورودی بیمارستان با دیواری شیشهای و فوارهای بازیگوش تزئین شده اما پشت این دیوار زیبا، جدال میان مرگ و زندگی در جریان است. جنگ جهانی ویروس 6ماهه شده و تنها سنگر مقاومت مقابلش سفیدپوشانی هستند که در بیمارستانها تلاش برای نجات جان زخم برداشتهها از ویروس را در دستور کار گذاشتهاند. زخم برداشتههایی که نه سن و سالشان با هم یکی است نه زندگیهایشان. همشهری سری به این بیمارستان زده و با پزشکان و پرستاران بخش ریه بیماران کرونایی درباره بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه پرسیده است.
نگهبانان بیمارستان، افراد خوشمشربی هستند. مامورند جلوی کسانی را که میخواهند برای عیادت بیمار وارد شوند بگیرند. با وجود آنها راهروهای بیمارستان، خلوت است و تعداد افراد غیربیمار در آن کم. نگهبان بیمارستان میگوید دوست ندارد جلوی خانوادههایی را که دلشان برای دیدن عزیز روی تختشان پر میکشد بگیرد اما چارهای ندارد و مجبور است. دیداری که اگر ممکن شود شاید آخرین دیدار تا قبل از قیامت باشد. دیداری که برخیها در حسرتش تا آخر عمر میسوزند و میسازند. پیرمرد حدود هفتادوچند سال دارد. بازتاب نور لامپهای مهتابی آویزان روی سقف بخش مراقبتهای ویژه بر سر کمپشت پیرمرد مو سفید، چهرهاش را نورانی کرده است. مرد سخت راه میرود اما خندان است و خندهاش پشت ماسکی بزرگ که صورتش را پوشانده، پیداست. دست دخترش را محکم در دست گرفته که دکترها باورشان نمیشد مرد سن و سالدار از درهای بخش بیماران کرونای بیمارستان با پای خودش بیرون بیاید. دختر که دست بر قضا از کادر درمانی بیمارستانی دیگر است و همراه شوهرش برای انجام کارهای ترخیص پدر به بیمارستان آمده. از اینکه بیماری پدرش خواب و خوراک را از آنها گرفته حرف میزند اما خوشحالیاش را ازسلامت دوباره پدر پنهان نمیکند: «پدرم از 23مرداد در بیمارستان بستری شد. تعادل در حرکت نداشت و تب و لرز شدیدی همه بدنش را گرفته بود. استخوان درد زیاد و افت پلاکت خونش در بالاترین حد بود. درنهایت کارمان به بخش مراقبتهای ویژه کشید.» آنطور که منیژه جوانمرادی میگوید او و خانوادهاش نمیدانند پدرشان چطور بیمار شده است. اتفاقی که برایشان علامت سؤالی جدی ایجاد کرده است: «پدرم خیلی تمیز است. اهل اینکه جایی برود هم نیست و در این چندماه حتی از خانه بیرون نرفته است. بچهها هم قبل دیدن پدرم سعی میکردند همه قواعد بهداشتی را رعایت کنند. حتی وسواس بیشتری هم برای رعایت پروتکلهای بهداشتی به خرج دادیم اما پروتکلها حریف کرونا نبودند و پدرم بیمار شد.»
کرونا با هر ترفندی که شده خودش را به خانهها و کسانی که آسیبپذیرترند میرساند. روزهای سختی که خانواده جوانمرادی آن را تجربهای تلخ در زندگی خود میدانند: «نمیدانم چرا با همه مراقبتهایی که کردم پدرم بیمار شد. شاید باید برای رفتوآمد با پدرم بیشتر سختگیری میکردم. شاید روش انتقال بیماری عوض شده است و ما خبر نداریم.»
گروههای هدف کرونا کدامند؟
فکر میکردیم بیماری یکیدوماهه ختمبهخیر شود و بساطش را جمع کند و برود. اما همه حساب و کتابها با پایداری بیماری و جهش ویروس کرونا به هم ریخت. نهتنها ویروس ضعیفتر از قبل نشد که حالا رنگ عوض کرده و بیماران بیشتری را درگیر میکند. نسرین سلیمی، پرستار بخش ریه عفونی بیمارستان فیروزگر، تفاوتهای بیماری را به چشم دیده چون خودش هم تجربه ابتلا به بیماری را داشته است: «بیماری بهنظر من سنگینتر شده است. دوره اول شیوع بیماری سطح اکسیژن خون افراد مبتلا نهایتا به 88درصد میرسید. الان سطح اکسیژن خون بیمار به 60 هم میرسد. لخته شدن خون هم موضوع عادیشده دیگری است که قبلا یا نبود یا خیلی کم اتفاق میافتاد.» برای کرونا فرقی ندارد چه کسی را مبتلا میکند. فقیر یا غنی. بیماران بستری در بیمارستان فیروزگر تهران که در مرکز شهر قرار دارد از همه اقشار جامعه هستند؛ پزشکان میگویند کرونا هم کارخانهدار را بیمار کرده هم کارتنخواب را. سلیمی میگوید این باور که بیماری بیشتر میان طبقات ضعیف جامعه رایج است را نمیتوان باور درستی دانست یا دستکم اینکه شواهد زیادی برای اثبات آن وجود ندارد. به گفته او، کرونا افرادی را درگیر کرده که فارغ از مسئله درآمد و طبقه اجتماعی، ویژگیهای خاص و مشترکی با هم دارند: «بیماری اصلا ارتباطی به توانایی مالی فرد ندارد. براساس تجربهام میتوانم بیماران کووید-19 را که تا امروز دیدهام به 3 گروه تقسیم کنم. کارمندان شاغل در بخش دولتی و خصوصی، بیماران نیازمند استفاده از خدمات شیمیدرمانی و مراقبتهای خاص و سوم افرادی که فکر میکنند بیمار نمیشوند و نیاز به مراقبت در خود احساس نمیکنند. تعداد این دسته آخری هر روز دارد بیشتر از روز قبل میشود درحالیکه با همه وجود و از هر طریقی از مردم خواستهایم پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.» آنطور که پرستاران و کادر درمان بیمارستان فیروزگر میگویند، تعداد زیادی از افراد مبتلا در موج دوم، کسانی بودهاند که دورکاری نداشتهاند و زمان بیشتری را در محیطهای اداری و شغلی نسبتا پرجمعیت سپری کردهاند.
در بیمارستان فیروزگر و بین کادر درمان این برداشت وجود دارد که یکی از دلایل متأخر کمتوجهی عدهای به رعایت پروتکلهای بهداشتی، شنیدن خبر تولید واکسن است. واکسنی که حتی اگر هم تولید شود، معلوم نیست با چه قیمت و چه زمانی بهدست عموم افراد جامعه برسد. سلیمی میگوید: «واکسن فقط برای پیشگیری از بیماری کارایی دارد. حتی اگر ساخته شود باید در کل جهان توزیع شود و تولید آن بهصورت انبوه مقدماتی لازم دارد. تا بهدست ما برسد معلوم نیست چند سال زمان میبرد و قیمتش هم ممکن است بالا باشد. بنابراین امید به واکسن حداقل برای آیندهای نزدیک به 2سال خواهد بود.»
کرونا مشکل کوچک کمدرآمدهاست
بخش ریه بیمارستان تقریبا پر است اما در هر بخش تعداد کمی پرستار و نیروی خدماتی حضور دارند و فشار کار بر دوش آنها که ماندهاند سنگین است. در موج دوم، تعداد زیادی از نیروهای بیمارستان کرونا گرفتند. در جدال با بیماری بیشتر کادر درمان توانستهاند با موفقیت کووید-19 را شکست بدهند و دوباره سرکارشان برگردند اما با وجود این، افراد زیادی داوطلب گفتوگو درباره تجربهشان از بیماری نیستند. سمیه نوری، پرستار جوان بیمارستان فیروزگر 3سال است دوره طرح پرستاریاش را در این بیمارستان میگذراند؛ یکی از مراکز اصلی ارائه خدمات درمانی به بیماران مبتلا به کرونا. او اسفند پارسال علایم بیماری را احساس کرد و بعد آزمایشها نشان داد ریههایش درگیر شده است. قرنطینه و عمل به توصیههای پزشکان دوباره سرپایش کرد و مشتاقتر از قبل برای حضور در بیمارستان. اشتیاقی که باعث شده با بیمارانش بیشتر از قبل ارتباط بگیرد. از نگاه او کم نیستند بیمارانی که بهدلیل ناتوانی برای خرید ماسک و مواد ضدعفونیکننده، درگیر کووید-19 میشوند. نوری میگوید در این ماهها مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا و مخصوصا بعد از بازگشاییها، پرستار تعداد زیادی از کارگران روزمزدی بوده که درآمد روزانهشان به سختی به 50هزارتومان میرسد. آنها که خرجشان همینطوری هم به دخلشان نمیرسد چه برسد به اینکه بخواهند ماسکهای چند هزار تومانی یا دستکش جعبهای چند ده هزار تومانی تهیه کنند. برای تهیه هرکدامشان باید قید درآمد یکی - دو روز کار، تازه اگر آن هم پیدا شود را بزنند: « اوایل شیوع بیماری که ماسک و دستکش گران بود و نایاب، تعداد بیماران هم بیشتر بود. وقتی گلایه میکردم چرا ماسک و دستکش تهیه نکردند، میفهمیدم پول نداشتند تا از خودشان در مقابل ویروس محافظت کنند.»
از نگاه تعداد دیگری از پرسنل بیمارستان فیروزگر مشکلات مالی اگرچه دلیل مهمی برای رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی از سوی مبتلایان است اما تنها علت اثرگذار نیست. پرستاری که 6ماه گذشته را هر روز پای صحبت بیماران مبتلا در بخش مراقبتهای ویژه نشسته، دلایل دیگری از رعایت نشدن مقررات بهداشتی بیان میکند:« دوره اول شیوع بیماری، بیمارانی داشتیم که هیچ امیدی به زندگی نداشتند. آنقدر از مشکلات زندگی روزمره اشباع شده بودند که میگفتند ابتلا به کرونا درد آخرشان است نه اول. الان تعداد این افراد کمتر شده، یعنی بیماری همه گروهها را درگیر کرده، طبقات بالا، متوسط و ضعیف جامعه. همه جور بیماری داریم با هر توانایی مالی.»
افزایش ابتلای جوانان به کرونا
فرهاد زمانی، رئیس بیمارستان فیروزگر است و خستگی از سر و رویش میبارد. بیمارستانش با داشتن 140تخت مراقبتهای ویژه، تبدیل شده به یکی از مهمترین بیمارستانهای پذیرای بیماران مبتلا به کرونای پایتخت؛ بیمارستانی که دستکم 100تخت مراقبت ویژه را تنها برای بیماران مبتلا به کرونا کنار گذاشته است. چنین امکاناتی باعث شده بیمارستانش هم محل مراجعه بیماران مبتلا به کرونا باشد و هم مقصدی باشد برای پذیرش بیماران ارجاع شده از مراکز درمانی دیگر. هرچند دقیقه یکبار تختی که بیماری مبتلا به کرونا روی آن دراز کشیده و دستگاههایی به او وصل است، وارد ساختمان مختص بیماران کرونا میشود. رئیس بیمارستان فیروزگر میگوید هماکنون روزهایی که کادر درمان و بیمارستان میگذرانند، روزهای خلوتی درمقایسه با هفتهها و ماههای گذشته است: «بیمارستان فیروزگر برای زمان بحران، ظرفیت 600تخت بیمارستانی دارد. با شیوع کرونا مجبور شدیم برای جلوگیری از اختلال در ارائه خدمات درمانی به بیماران غیرکرونایی، بخش تازهتأسیس بیمارستان را برای مراقبت از بیماران کرونایی درنظر بگیریم و با این کار تلاش کردیم ارتباط بیماران کرونایی با غیرکرونایی قطع شود.» زمانی ادامه میدهد: «اردیبهشت امسال و همزمان با اوج دوباره بیماری، 270تخت بیمارستان در اختیار بیماران کرونا قرار گرفت. ساختمان جدید امکانات و تجهیزات خوبی دارد اما فشار بر کادر درمان بهشدت سنگین و فرساینده است. بیشتر همکاران ما که در بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا کار میکنند، خودشان هم درگیر این بیماری شده و دستکم یکبار مبتلا شدهاند.» در بیمارستان فیروزگر تلاشهای ستودنی لیلا بختیاری، روایت مشترک همه کادر درمان و پرسنل بیمارستان است. سرپرستار بخش مراقبتهای ویژه که هم درمرحله اول شیوع بیماری و هم در اپیدمی دور دوم، کرونا گرفت. بیماری او در دوره دوم به خانوادهاش منتقل شد و پدر و مادر این پرستار هر دو حالا مبتلا به کرونا و در بیمارستان فیروزگر بستری هستند. بختیاری همچنان در بیمارستان حاضر است و حالا هم باید مراقب بیماران دیگر باشد و هم مراقب حال پدر و مادرش که حال یکی از آنها وخیم است. کادر درمان بیمارستان فیروزگر تهران به خبرنگار همشهری میگویند، تجربههایی که درمواجهه با کرونا در6ماه گذشته بهدست آوردهاند تجربههای منحصربهفردی بوده است؛ هرچند بسیار دردناک و طاقت فرسا. میگویند کووید-19 ویروس بسیار پیچیدهای است با رفتارهای ناشناخته و متفاوت در بازههای زمانی مختلف. تغییر رفتار ویروس و هدف گرفتن بیماران جوانتر یکی از تغییرات مهم بیماری در دوره دوم شیوع آن به نسبت دوره اول است؛ «سن افرادی که به بیماری مبتلا میشوند، کمتر شده اما هنوز هم در کل آمار فوت افراد مسن بالاتر است. درگیری ریه به نسبت قبل بیشتر شده است واگر در گذشته تعداد فوت افراد جوان کمتر گزارش میشد امروز حتی فوت کودک 4ساله هم در اصفهان داشتهایم. با این حال روند کلینیکی بیماری تغییری نکرده است. این اتفاق معنایش این است که دیگر کسی درمقابل بیماری از نظر سن و سال مصون نیست و همه باید با ماسک زدن و رعایت موارد بهداشتی از جان خود و دیگران مراقبت کنند.»
گلایههای کادر درمان
خیلیها از تلاش کادر درمان قدردانی میکنند و آنها را مدافعان سلامت میخوانند. اما پرستاران و کادر درمان میگویند تعدادی از مردم فکر میکنند پزشکان دارند وظیفه خود را انجام میدهند و پولش را میگیرند. یکی از پرستاران میگوید:«این حرفها جانکاه است و در جان آدم رسوب میکند.» هر روز خبری از درگذشت پزشک، پرستار، کادر خدمات بیمارستان و کسانی میرسد که جانشان را برای بهبود حال بیماران مبتلا به کرونا از دست دادهاند. تعدادشان حالا بیش از 160نفر شده است و هر روز هم بیشتر میشود. با فوت هر کدامشان، جای خالیشان پر نمیشود و آنها که در سنگر ماندهاند باید جور یار سفر کرده را هم بکشند. این یعنی خستگی بیشتر و افزایش احتمال ابتلا به بیماری. همه اینها را باید کنار کمبود تجهیزات و فرسوده بودنشان گذاشت و فهمید هیچ دلیلی نمیتواند عاملی باشد برای بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی و ماسک نزدن.