در پی عدالت و ملیت
«تقی اَرانی»، در 14بهمن 1318، در زندان جان باخت
حمیدرضا محمدی
ماجرای « 53نفر» را سیاسیترین پرونده روزگار سلطنت پهلوی اول نوشتهاند. همان دارودستهای که سرکردهشان، «تقی اَرانی» بود؛ شیمیدان تحصیلکرده در آلمان که بوی مارکسیسم، از گفتهها و نوشتههایش به مشام میرسید و وقتی آن گروه کشف شد، باطن اشتراکی آن معلوم شد؛ گروهی که میانگین سنیشان 37سال بود و جز رأس آن- که در زندان جان باخته بود- بقیه، تنها 2روز پس از استعفای رضاشاه از سلطنت، به خانههای خود برگشتند.
او اندیشهورزی تمامعیار بود؛ یک سوسیالیست ملیگرا و مؤمن به آرمانهای آزادیخواهانه و عدالتطلبانه و البته که سویههای توجهات فکریاش به زبان فارسی و ملیت ایرانی نیز میرسید؛ نکتهای که درباره او مغفول مانده است. او که چندسالی هم در بخش خاورشناسی دانشگاه برلین، زبان فارسی درس داده است، مثلا در مجله ایرانشهر (شماره 5-6، اسفند 1302) نوشته است: «... هیجان ایراندوستی در عده زیادی از جوانان امروزی پیدا شده که ملیت را بر همهچیز مقدم میشمارند و الحق این یکی از نزدیکترین راهها جهت نیل به کمال مطلوب برای ایرانیان است.» و البته در جای دیگری از این نوشته، نگاه مترقیانهای هم به اتخاذ کلمات فارسی و غیرفارسی دارد: «درباره لغات معمولی باید آنچه ممکن است لغات فارسی را جمعآوری کرده بهکار برد و آنچه دسترس به لغات فارسی نداریم و از داشتن آنها ناگزیریم، لغات غربی را قبول کرد.» جالب است حتی او بر این اعتقاد است که اصطلاحات علمی بینالمللی را همانطور که هست استعمال کنیم و مثلا «بهترین ترجمهای که برای کلمه انرژی میتوان یافت همان خود کلمه انرژی است.»
جز این، او به گزاره هویت ملی نیز سخت پایبند است. از جمله، در آخرین شماره مجله دنیا (شماره 10-12، خرداد 1314)، تأکید میکند: «باید تمدن اروپایی را فرابگیریم و خود را مانند یک ملت متمدن مسلح کنیم... [اما از] تمدن غرب باید یک قدم هم جلوتر رفته عیوب اجتماعی آن مانند نزاع، بیکاری و بحران مرتفع شود... .»