نوآوریهای نیما در ادبیات معاصر به شعرهای او و تحول عظیمی که در ساختار شعر فارسی بهوجود آورد، محدود نمیشود. او در جنبههای دیگر نیز دست به نوآوری زد و با اقتباس از سنت ادبی مغرب زمین، دایره آفرینش ادبی یک شاعر را گسترده کرد بهطوری که از او به غیر از شعر نثرهای زیادی نیز به یادگار مانده است؛ مثل نامهها، یادداشتهای روزانه، متنهایی در حوزه نظریه ادبی و درباره شعر و حتی سفرنامه، نمایشنامه و داستان. درست است که در ادبیات کلاسیک فارسی نیز بسیاری از شاعران مانند ناصرخسرو، سعدی، عطار و بیدل علاوه بر شعر در نثر نیز استاد سخن بودهاند ولی نیما در عین اینکه به این سنت ادبی نگاهی دارد با فهم مقتضیات دنیای مدرن و جایگاه جدیدی که برای شاعر بهوجود میآورد به مقولاتی توجه کرد که تا پیش از آن در ادبیات فارسی سابقه نداشت و پس از آن بسیاری از شاگردان او راه او را ادامه دادند، تا به حال کتابهای زیادی از نیما در حوزه نثر منتشر شده است که بهصورت مختصر سیر انتشار آنها را بررسی کردهایم.
نامهها
بخش قابل توجه و مهمی از آثار نیما را نامههای او به افراد مختلف تشکیل میدهد، از نزدیکان و خانواده او گرفته تا شخصیتهای مهم ادبی و فرهنگی تاریخ معاصر نظیر میرزاده عشقی، دکتر پرویز ناتلخانلری، دکتر ذبیحالله صفا، صادق هدایت، جلال آلاحمد، احمد شاملو، بهمن محصص و... . نیما از سال1300 که جوانی تنها در تهران به دور از خانواده خود بهسر میبرد تا واپسین سال زندگیاش سال1338 یک نسخه رونویسی شده از هر نامهای را که به افراد مختلف نوشته است، در پیش خود نگهداشته و این نسخهها اساس کار سیروس طاهباز قرار گرفته است.
طاهباز از نخستین سالهایی که نسخهبرداری و نظم و ترتیب دادن به آثار باقیمانده از نیما را عهدهدار شد، مجموعههایی از نامههای نیما را با نامهای مختلف منتشر کرد که عنوانهای آن به این شرح است: «نامههای نیما به همسرش عالیه» (نشر تهران- 1350)، «دنیا خانه من است» (نشر زمان- 1350)، «کشتی و توفان» (نشر امیرکبیر- 1351)، «ستارهای در زمین» (انتشارات توس- 1354) و«نامههای نیما یوشیج» (نشر آبی- 1363). ولی مجموعه کامل این نامهها اول بار در سال1368 درآمد که روی آن نام سیروس طاهباز بهنام گردآورنده آمده بود و از شراگیم یوشیج بهعنوان نظارتکننده نام برده شده بود.
ولی همین کتاب در سال1376- در سالهایی که اوج اختلاف شراگیم یوشیج و سیروس طاهباز بود- بار دیگر در انتشارات نگاه منتشر شد؛ این بار با حذف نام سیروس طاهباز. این کتاب مدتها در بازار کتاب موجود نبود تا سال1390 بار دیگر انتشارات نگاه آن را منتشر کرد این بار با حذف نام شراگیم یوشیج و با آوردن مقدمهای از سیروس طاهباز که اصلا مشخص نبود طاهباز آن را در چه سالی نوشته است؛ طاهبازی که 12سال پیش از چاپ این نسخه از دنیا رفته بود. به هر رو او در این مقدمه مدعیاست که به تنهایی کار گردآوری، نسخهبرداری، تدوین و چاپ آثار نیما یوشیج را برعهده گرفته است. به هر رو از سال 90تا به امروز مجموعه نامههای نیما با تدوین سیروس طاهباز بارها تجدید چاپ شده است و در اختیار علاقهمندان ادبیات قرار گرفته است.
در آخر بخشی از نامه نیما به برادر خود لادبن که از مهمترین شخصیتهای زندگی اوست و نیما نامههای فراوانی به او نوشته آورده شده است؛ برادری که از نیما کوچکتر بود و تمایلات مارکسیستیاش سبب شد که بهطور مخفیانه به شوروی برود و سرنوشت غریبی پیدا کند. این نامه در سال1301 نوشته شده است:«الان فقط میدانم زندگی میکنی اما دل سوخته من هرگز به این راضی نمیشود تا اینکه بداند چطور این زندگانی را میگذرانی؟ با حوادث چه نوع سازگاری میکنی؟ از انزوای عزیز، گوشههای جذاب طبیعت و زندگانی خوش دهقانی، از همهچیز دور شدهای. حالا به جای صدای یک پرنده روی شاخههای صحرا آواز بخواند، صدای آن همه انسانهای کجسلیقه را که مخل التذاذ باطنی میشوند، میشنوی. تمام سختیها که میکشی برای جمعیت است، میدانم. اما برای من بنویس. سیاسی لازم نیست، که بتوانی یا نتوانی، از سرگذشت خودت برای من حکایت کن که من به همین مشتاقم. گفتنیها هست. شنیدنیها وجود دارد لادبن عزیزم بیش از این نمیخواهم پرگویی کنم و به رسیدن مکتوب نازنین تو منتظرم!».
داستانها و نمایشنامهها
بخشی از آثار منثور نیما داستانهای اوست. سیروس طاهباز در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 شمسی، 3 مجموعه از داستانهای نیما با عنوانهای «آهو و پرندهها» (انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1349)، «توکایی در قفس» (انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان- 1350) و«کندوهای شکسته» (انتشارات نیل- 1350) را منتشر کرد که در سالهای پس از آن بارها تجدید چاپ شد، یک داستان بلند نیما نیز با عنوان «مرقد آقا» که پیش از آن در مجله آرش به سردبیری سیروس طاهباز منتشر شده بود در اواخر دهه60 بار دیگر منتشر شد. سرانجام شراگیم یوشیج در سال1396 با انتشار کتابی با عنوان «دفترهای نیما- مجموعه آثار منثور نیما یوشیج» علاوه بر بازنشر داستانهای پیشین نیما چندین داستان کوتاه و یک نمایشنامه را نیز بر آثار منثور نیما افزود و توسط انتشارات رشدیه روانه بازار کتاب کرد.
سفرنامهها
در سال1379 «سازمان ملی اسناد ایران» دو سفرنامه بهجا مانده از نیما یوشیج را با تصحیح و تدوین علی میرانصاری روانه بازار کتاب کرد. نیما یوشیج این دو سفرنامه را در سالهای 1307 و 1308 در روزهای اقامت خود در شهرهای بارفروش (نام قدیم بابل) و رشت نوشته است. شراگیم یوشیج در کتاب «دفترهای نیما- مجموعه آثار منثور نیما یوشیج» این دو سفرنامه را با تصحیح و مقابله مجدد و بهصورت کامل بار دیگر منتشر کرد. نیما در مقدمه این سفرنامهها چنین مینویسد: «امتحان میکنم ببینم آیا میتواند تفنن من سبب تفنن دیگران نیز بشود، به این معنی که گزارشات یومیه مسافرت من کتابی باشد که خواننده را تا زمانی بهخود مشغول بدارد. اگر این از من سر بزند، بهوجود بعضی صفات در خود مطمئن میشوم که معجزه نامیده نمیشود، ولی بیشباهت به معجزه هم نیست». نیما در این دو سفرنامه تصویر دقیقی از این دو شهر و رفتار و نوع زندگی مردمان آن ارائه میدهد و در برخی مواقع پا را فراتر گذاشته و تصویری مثالی از مردم ایران که در نخستین دهه از قرن چهاردهم هجری شمسی در آستانه تجدد قرار دارند، ارائه میدهد در اینجا دیگر بارفروش، بارفروش نیست بلکه خود ایران است: «جوانها برای اروپایی شدن اول فکل میزنند و پس از آن به قمار مینشینند. من میترسم عنقریب بارفروشیها به همین طرز تقلید کنند. زیرا ما در آموختن، آسانتر را زودتر قبول میکنیم. پس از آن آرزو ما را اوج میدهد. میخواهیم وانمود کنیم که مشکلترها را هم آموختهایم».
یادداشتهای روزانه
در سال1368 سیروس طاهباز یکی از آخرین کتابها از مجموعه آثار نیما را منتشر کرد؛ کتابی با عنوان «برگزیده آثار نیما یوشیج». در این کتاب علاوه بر یک نمایشنامه و چند نامه از نیما از بخش دیده نشدهای از آثار نیما رونمایی کرد که تا پیش از آن کسی از وجود آن اطلاعی نداشت و آن هم یادداشتهای روزانه نیما طی سالهای دهه30 بود. طاهباز در بخشی از مقدمه کتاب چنین مینویسد:« دفترهای یادداشتهای روزانه نیما که نخستین بار است به چاپ میرسد، یادداشتهایی است که نیما بهطور قلمانداز و اغلب شبها، از زندگی خصوصی خود و قضاوتهایش در مورد اشخاص و وقایع روز نوشته است. این نوشتهها و قضاوتها گرچه بر بسیاری گران خواهد آمد و احتمالا آنان را خواهد آزرد اما لازم بود روزی به چاپ برسد تا بتوان براساس آن زندگی و هنر نیما را بهطور دقیق شناخت و در مورد او درست قضاوت کرد». پیشبینی طاهباز در مقدمه درست بود چرا که قضاوتها و موضعگیریهای صریح نیما نسبت به اشخاص و گروهها و همچنین وقایع اجتماعی آن سالها بر عده زیادی گران آمد تا جایی که عدهای طاهباز را متهم کردند که در آثار نیما دست برده و برخی از یادداشتها به قلم خود اوست، نه نیما. ولی سالها بعد در سال1387 وقتی شراگیم یوشیج «یادداشتهای روزانه نیما یوشیج» را بهصورت کامل منتشر کرد، مواضع و دیدگاههای نیما بیش از پیش بر همگان روشن شد. جالب آنکه شراگیم در مقدمه این کتاب از سمتی دیگر، طاهباز را مورد اتهام قرار میدهد، او ادعا میکند طاهباز در زمانی که آثار نیما در اختیارش بوده بخشی از این یادداشتها را به کسانی که نیما از آنان در یادداشتها بدگویی کرده فروخته و این قسمتها از دفتر یادداشتهای نیما مفقود شده است؛ ادعایی که پس از مرگ طاهباز مطرح شد و او خود نبود تا در مقابل این اتهامات از خودش دفاع کند. نکته جالب آنکه نسخهای که شراگیم بهدست داده است نسخهای پر غلط است، او حتی نتوانسته عبارات عربی و فارسی و اشعار مشهوری را که نیما در یادداشتهای خود آورده است، به درستی استنساخ کند.
نظریه ادبی
این بخش از نثرهای نیما را میتوان از مهمترین کارهای او در این حوزه دانست. نیما به گواه این بخش از آثارش نهتنها شاعر بزرگی بود بلکه منتقد ادبی زبردست و تیزبینی نیز بوده است. یکی از معدود آثاری که در زمان حیات نیما از او منتشر شد «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» است که در سال1335 به همت دکتر ابوالقاسم جنتی عطایی توسط انتشارات صفیعلیشاه منتشر شد و بعدها با تصحیح دوباره توسط سیروس طاهباز بارها به چاپ رسید. نیما در این رساله که اول بار بهصورت پاورقی در سالهای 1318تا 1320در «مجله موسیقی» منتشر شده است به ارائه دیدگاههای خود در باب هنر و فرهنگ در دنیا و نقشی که در قرون نوزده و بیستم میلادی ایفا کردهاند، میپردازد. از دیگر رسالههای نیما در باب شعر میتوان به کتاب «تعریف و تبصره و یادداشتهای دیگر» اشاره کرد که به همت سیروس طاهباز در دنباله مجموعه آثار نیما در نشر امیرکبیر منتشر شد. اما یکی از مهمترین آثار نیما کتاب «حرفهای همسایه» است. نیما در این کتاب خطاب به شاعر جوانی که مشخص نیست که چهکسی است نامههایی را نوشته در آنها به مسائل ادبی پرداخته است. گویا نیما این کتاب را خطاب به تمام شاعران جوانی که پس از او پا به عرصه میگذارند نوشته است. نثر دلنشین و تیزبینی نیما در این کتاب مثالزدنی است. البته عدهای چون استاد محمدرضا شفیعیکدکنی عقیده دارند که نیما این کتاب را به تأثیر از کتاب «چند نامه به شاعری جوان» نوشته راینر ماریا ریکله ـ شاعر بزرگ آلمانیـ که در آن سالها به ترجمه دکتر پرویز ناتلخانلری منتشر شده بود، نوشته است. با فرض درست بودن چنین ادعایی نیما تنها فرم را از ریکله اقتباس کرده است و حرفهایی که در آن مطرح کرده در نوع خود بدیع و بیمانند است. این کتاب اول بار به همت سیروس طاهباز در سال1350 توسط نشر دنیا منتشر شد. بعدها طاهباز در کتابی که برای انتشارات نگاه تدوین کرد و تمام آثار نیما در حوزه نقد ادبی را در برمیگرفت و نام آن «درباره هنر و شعر و شاعری» است. 66 نامه بر 71نامهای که در چاپ نشر دنیا منتشر شده بود افزود و نسخه کاملی از حرفهای همسایه را در اختیار علاقهمندان به ادبیات قرار داد. با بخشی از حرفهای همسایه این یادداشت را به پایان میبریم: «میگویید چگونه فرا بگیریم؟ خیلی آسان است. بخوانید. من باز تکرار میکنم: بخوانید. هیچچیز ما را نجات نمیدهد، جز خواندن؛ درصورتیکه دریابیم و مطلب بهکار ذوق و طبع ما بخورد. ملت ما زیاده بر آنچه تصور میکنید به این کار احتیاج دارد. وضعیت ما عوض نشده و اگر رشد خود را نکرده یک راه برای فهمیدن هست: خواندن! اگر بدانید چقدر این توصیه سودمندیست. بعد از چند سال که بهکار ادامه بدهید و طبق آنچه میخوانید کار کنید و در کار و آنچه خواندهاید دقت کنید، خواهید دانست من چه میگویم. ولی اگر سرسری میخوانید، همان بهتر که نخوانید. تمام آنچه را که گفتم به عکس آن توصیه میکنم؛ زیرا غلط فهمیدن، غلط عمل کردن است. یکی از بزرگان زمان ما میگوید: «کسی که کار میکند، خطا میکند.» اگر از اول به خطا رفته باشیم، دیگر مطلب معلوم است. من هیچ تند نمیروم که در این خصوص حرف میزنم».
شنبه 1 شهریور 1399
کد مطلب :
108242
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/9rLl8
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved