قریب غریبه
سیدحسن مدرس
سید محمد حسین محمدی
شهیدسیدحسن مدرس، اگرچه در عالم سیاست بهعنوان یک شخصیت نامدار شناخته میشود اما در منظومه تاریخ حوزههای علمیه چندان نام و نشانی ندارد. هرچند شهید سیدحسن مدرس خود را در درجه اول یک روحانی معرفی میکرد و سیاست را کار دوم خود میدانست ولی از نگاه بیرونی چنین بهنظر نمیآمد. در تلگراف آخوند خراسانی به مجلس دوم، نام او در کنار سیدابوالحسن اصفهانی، بهعنوان یکی از 20 نفر علمای طراز، آمده بود. وظیفه علمای طراز، نظارت شرعی بر قوانین تصویبشده در مجلس بود. این تلگراف را میتوان حمل بر نگاه مثبت علمای نجف آن دوره نسبت به سیدحسن مدرس دانست. در دورههای بعد و درست زمانی که زعامت حوزه بر دوش شیخ عبدالکریم حائری افتاد، چندان توجهی به مدرس نمیشد. سیدحسن مدرس نیز در عمل خودش را وقف مبارزه با رضا پهلوی کرده بود و عملا نوعی بیتفاوتی دوطرفه میان حوزه علمیه قم و سیدحسن مدرس بهوجود آمده بود. این بیتفاوتی دوطرفه را باید در تفاوت رویکرد سیاسی حوزه علمیه قم و شهید مدرس جستوجو کرد. در دورانی که شیخ عبدالکریم حائری، سیستم رضاخانی را عملاً تأیید کرده یا در قبال آن سکوت اختیار کرده بود، مدرس تمام تلاشاش را صرف زمین زدن سردارسپه میکرد.
مدرس، بزرگترین دشمن خودش را رضا پهلوی میدانست. او با طرح جمهوریت که توسط رضاپهلوی ارائه شده بود مخالفت میکرد و ازجمله کسانی بود که در ماجرای استیضاح رضا پهلوی تمام تلاشاش را برای زمین زدن او انجام داد اما تمام این تلاشها نافرجام ماند و سرانجام سلطنت به رضا پهلوی رسید. یک سال پس از به پادشاهی رسیدن رضا پهلوی، مدرس مورد سوءقصد قرار گرفت، با تلاش رضاخان از حضور در مجلس هفتم بازماند و در سال1307 تبعید شد. حوزه قم نسبت به تبعید او هیچ واکنشی نشان نداد. مدرس به روستایی از توابع مشهد تبعید شد و این تبعید 9سال به طول انجامید. مدرس در سال1316 توسط مأموران بزرگترین دشمنش، رضاشاه پهلوی به شهادت رسید و در کاشمر به خاک سپرده شد. کسی نمیداند شاید در شام شهادت او، بسیاری از علمای قم از کرده خود پشیمان بودند.