سنگ بنا
عجب این است که همین تاریخ معجم جزو کتب درسی مدارس و مکاتب قدیم بود
علیاکبر شیروانی
لیست آثار جلالالدین همایی بلندبالاست و چندوجهی. در کارنامه او مقالات متعددی به چشم میخورد که همشانه با کتابهایش بر زبان فارسی تأثیر داشتهاند؛ تأثیر مستقیم و غیرمستقیم. همایی که از حوزه علمیه به مدارس و دانشگاه آمده بود، سنتی با خود آورد که دنبالهروهای فراوانی تا همین دوران دارد؛ سنت شفاهی. مقالات همایی مملو از استنادها و خاطرات شفاهی است و به تبعِ همین شیوه، زبان و نثر و ترکیبات شفاهی تاحدودی وارد مقالات علمی و دانشگاهی شده است. فارغ از کجراه رفتن برخی در این سالها، اگر سبکی که همایی برگزید بهدرستی استفاده میشد میتوانست سنگ بنای زبان علمی کشور باشد و در واژهگزینی و معادلسازی بهکار آید و امروز با چنین آشفتگی زبانی مواجه نباشیم.
«هفتساله بودم که پیش پدرم کتاب نامه خسروان را به درس میخواندم. کتابی بود چاپ سنگی به قطع کوچک با خط نستعلیق خوش و تصویرهای زیبا از پادشاهان قدیم ایران شامل سلسله پیشدادیان و کیان و ساسانیان، تألیف جلالالدین میرزا، از شاهزادگان فاضل قاجاری که شاهنامه فردوسی را از نظر سرگذشت تاریخی، مجرد از افسانهها و صحنهسازیهای رزمی و بزمی، خلاصه و مختصر کرده و آن را به نثر فارسی سره بدون عربی نوشته است. درست ضدتاریخ معجم ادیب فضلالله قزوینی که تاریخ شاهنامه را با نثر بسیار مغلق انباشته از مجازات و کنایات و لغات و امثال و اشعار عربی برای اتابک نصرهالدین احمد از سلسله اتابکان لرستان تألیف کرده است و در مشکلی و اغلاق دست کمی از وصّاف دره ندارد. عجب این است که همین تاریخ معجم جزو کتب درسی مدارس و مکاتب قدیم بود و من آن را پیش استاد مدرسه جدید به درس خواندهام. باری، خانواده ما همه اهل علم و شعر و ادب بودند و از دیرباز با شاهنامه آشنایی داشتند. خوشبختانه همه از زن و مرد باسواد بودند. پدرم مردی بهتمام معنی عالم، ادیب، شاعر و هنرمند بود.»