• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
چهار شنبه 15 فروردین 1397
کد مطلب : 10740
+
-

اقبال داشتم که دریابندری به اشعارم توجه کرد

گپ‌وگفتی با سیما یاری که گزیده شعرهای او با ترجمه نجف دریابندری به انگلیسی منتشر شده است

اقبال داشتم که دریابندری به اشعارم توجه کرد

مرتضی کاردر/ خبرنگار

یکی از خبرهایی که در میان انبوه اخبار آخر سال گذشته گم شد، انتشار گزیده شعرهای سیما یاری با ترجمه نجف دریابندری بود. مخاطبان فارسی زبان نجف دریابندری را با ترجمه‌های درخشانش از انگلیسی به فارسی می‌شناسند اما به گمانم نخستین باری است که او شعرهایی از شاعری فارسی‌زبان را به زبان انگلیسی ترجمه می‌کند. 

سیما یاری از شاعرانی است که سال‌هاست فعالیت شعری خود را در خلوت و سکوت ادامه می‌دهد و مجموعه‌ شعرهای بسیاری منتشر کرده است. آفتاب مهتاب، کلاغ‌پر، صدف و قهوه، کلید، شبانه، ‌چشمک، سال زنبق، گندمزار، روزنه، همه گل‌های سرخ و... ازجمله مجموعه شعرهای اوست که در سال‌های گذشته منتشر شده است. «سعادت» عنوان گزیده شعرهای اوست که با ترجمه نجف دریابندری منتشر شده است. به همین مناسبت گپ و گفت مختصری با او انجام داده‌ایم.

 

آشنایی نجف دریابندری با شعرهای شما به چه زمانی برمی‌گردد؟

نشر کارنامه ناشر 2مجموعه از شعرهای من یعنی «آفتاب مهتاب» و «کلاغ‌پر» در سال 77 و 79 بوده است. از آن زمان شعرهای من مورد توجه آقای دریابندری قرار گرفت و ایشان بعضی از این شعرها را به زبان انگلیسی ترجمه کردند. فکر می‌کنم مجموعا 15-14 شعر از 2کتاب اولم را به انگلیسی برگردانده بودند. کتاب‌های بعدی من را ناشران دیگر منتشر کردند و این ماجرا ناتمام ماند تا زمانی که من کتاب‌های دیگرم را نیز به‌دست آقای دریابندری رساندم و ایشان به مرور در خلال این سال‌ها شعرهایی از این کتاب‌ها را نیز به انگلیسی ترجمه کردند. این ترجمه‌ها در سال گذشته به شکل کتاب منتشر شدند.

 

یکی از نکاتی که نظریه‌پردازان حوزه ترجمه درباره ترجمه شعر می‌گویند دشواری ترجمه یا ترجمه‌ناپذیری آن است. اما زمانی که پای مترجمانی مثل نجف دریابندری به میان می‌آید این نظریه‌ها به کنار می‌رود و ما با متن‌هایی مواجه می‌شویم که ترجمه به‌نظر نمی‌رسند و انگار که نویسنده یک‌بار دیگر آنها را به زبان مقصد نوشته است. حالا در ترجمه شعرهای فارسی به زبان انگلیسی چقدر این اتفاق افتاده و آقای دریابندری چقدر توانسته است ویژگی‌های شعرهای فارسی را به زبان انگلیسی منتقل کند؟

من آن‌قدر به زبان انگلیسی مسلط نیستم که بتوانم در این‌باره حرف بزنم. طبیعتا صاحب‌نظران و اهل فن باید در این‌باره نظر بدهند. آنهایی که به زبان انگلیسی مسلط بوده و ترجمه‌ها را خوانده‌اند همه بر انتقال درست شعرها تأکید می‌کنند. طبیعی است که مترجمی مثل استاد نجف دریابندری که به زبان فارسی و انگلیسی بسیار مسلط است کار خود را به درستی انجام داده است.

 

 

درخلال این سال‌ها که آقای دریابندری شعرهای شما را ترجمه می‌کردند، چقدر درباره انتقال مفاهیم در شعرها با هم گفت‌و‌گو کردید؟

در طول این سال‌ها گفت‌و‌گوهای زیادی انجام شده است اما بیشتر این گفت‌و‌گوها درباره بار معنایی کلمه‌ها و مفاهیم در زبان فارسی بوده است. ایشان درک عمیقی از شعر دارند و دقیقا متوجه چیزی که من درنظر داشتم بودند و تعامل خوبی با ایشان داشتم.

 

 

چه کاری برای ارائه کتاب در نمایشگاه‌های بین‌المللی انجام داده‌اید؟

هنوز کاری صورت نگرفته است. این کارها بیشتر وظیفه ناشر یا آژانس‌ها و نهادهایی است که در نمایشگاه‌های بین‌المللی حضور پیدا می‌کنند. امیدوارم کتاب من هم بتواند در نمایشگاه‌های بین‌المللی عرضه شود و نماینده خوبی برای شعر معاصر ایران باشد. در میان شاعران معاصر شعر من این اقبال را داشته که مورد توجه نجف دریابندری قرار بگیرد و به‌نظرم باید همه تلاش کنیم تا نمونه ترجمه‌های یکی از بهترین مترجمان معاصر به خوبی عرضه شود.



این حضور دلنشین
نگاه نجف دریابندری به شعرهای سیما یاری

مهم‌ترین ویژگی شعرهای سیما یاری سادگی آنهاست. اما مفهوم سادگی، خود مقوله بسیار پیچیده‌ای است. اگر چه بسیاری از شاعران معاصر این سادگی را هدف خود قرار داده‌اند اما کمتر اثری از میان کارهای آنها به‌عنوان نمونه‌ای موفق به‌یاد مانده است.

مرز میان سادگی و ابتذال (به‌معنی تکراری بودن و توضیح واضحات) آنقدر باریک است که شاعر یا نویسنده با کوچکترین لغزشی تلاش‌هایش بی‌ثمر می‌ماند اما در آثار سیما یاری ما شاهد چنین خطایی نیستیم. به‌گفته صاحب‌نظران، نگاه دقیق این شاعر هر چند روزمره‌ترین و عمومی‌ترین حوادث قابل دسترس همه آدمیان را می‌بیند، اما در نحوه بیان و گزینش این صحنه‌ها چنان تیزبینی به‌کار می‌برد که در کمتر اثر ادبی تا به امروز دیده شده است. مثلا در شعر بسیار کوتاه «سعادت» دو واژه ابلیس و خیانت این بار معنایی تازه را هوشمندانه بر دوش می‌کشند.

سعادت
حتی بعد از مرگ/ من/ اینجا خوشبخت خواهم بود./ اینجا که ما/ به ابلیس/ خیانت کردیم
و به یکدیگر عشق ورزیدیم.

هرچند این شاعر در هر چهار مجموعه چاپ‌شده شعرهایش از به‌کار بردن صنایع لفظی سنتی در شعر اجتناب می‌کند، اما با درک دستاوردهای جنبش شعر مدرن فارسی، سعی در گسترش این دستاورد‌ها دارد. درمجموع، سیما یاری را می‌توان شاعر امپرسیون نامید. اما تصویر لحظه‌های روزمره او، گویی، بی‌نهایت را در خود نهفته دارد.

 حضور انسان واقعیت فعالی است که در این آثار جلوه‌گر می‌شود. به‌عنوان موجودی که تأثیر می‌گذارد و تأثیر می‌پذیرد و بنا به این ارتباط است که تعریف می‌شود و هستی می‌یابد. یکی از مهم‌ترین آثار این شاعر منظومه «بینایی» در کتاب کلید است که بررسی آن به فرصتی دیگر موکول می‌شود.

سیما یاری با وجود جسارت در مظامین بدیع، در عرصه زبان حرکتی محتاطانه (محافظه‌کارانه) دارد. زبان در این آثار وسیله ارتباط بین مولف و جامعه تلقی شده و به این دلیل است که از دخل و تصرف‌های خودسرانه در زبان این شاعر اثری دیده نمی‌شود.  در این آشفته بازار انواع تجربه‌های بی‌ثمر، پروراندن زبان ساده شعری و پافشاری بر آن، کار آسانی نیست. اما باید اذعان کرد که این شاعر به‌خوبی از عهده این مهم برآمده است. نگاهی حتی گذرا بر شعرهای سیما یاری، او را به‌عنوان صدایی تازه و مستقل در شعر فارسی نشان می‌دهد. این حضور دلنشین بر علاقه‌مندان شعر امروز فارسی مبارک باد.

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :