کامران بارنجی/ خبرنگار
من فکر نمیکنم پراید ارابه مرگ باشد.
من فکر نمیکنم روغنهای خوراکی چاقکننده باشند.
من فکر نمیکنم سیگار و قلیان علت افزایش سرطانها باشند.
من فکر نمیکنم کم تحرکی به سکته قلبی ربط داشته باشد.
من فکر نمیکنم استرس کسی را بکشد.
من فکر نمیکنم پارازیت ربطی به خستگیهای تکراری من داشته باشد.
من فکر نمیکنم...
* * *
جملههایی که آن بالا نوشتم را میتوانستم بیشتر هم بنویسم؛ جملههایی که باور قلبی من هستند. از نظر من نهتنها پراید، پژو، وانت پیکان یا هر ماشین دیگری ناایمن نیستند بلکه گاهی از جانمان هم محافظت میکنند اگر بدانیم که باید به اندازه توانایی و امنیت آن ماشین از آن استفاده کنیم. واقعا من ندیده و نشنیدهام که یکی بگوید کسی با پراید با سرعت 60کیلومتر تصادف کرد و مُرد. یا نخواندهام جایی نوشته باشند پژو405 با سرعت 50کیلومتر چند نفر را به کام مرگ فرستاد. طبیعی است نه با پراید بلکه با هر ماشین دیگری وقتی با سرعت 140-130کیلومتر و بیمحابا رانندگی کنیم این سرعت میتواند برایمان خطر درست کند و بمیریم. در چیزهای دیگر هم همینطور. گاهی ما حد و اندازه یکسری چیزها را از دست میدهیم و چون این میزان مصرف یا استفاده از حد استاندارد خارج میشود و کار دستمان میدهد شروع میکنیم به بد و بیراه گفتن که فلان چیز ناایمن است یا فلان خوراکی سرطانزاست یا فلان ماده اعتیادآور است. درحالیکه هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتد اگر ما حد و اندازهها را از دست ندهیم. وقتی روغن، غذا را خوشمزه میکند، یا برخی چیزها در دورهمیها میچسبد، وقتی بیحوصلگی گاهی وقتها زمینگیرمان میکند و کمتحرک میشویم، وقتی جدا شدن از یک رابطه دوستی یا جدایی از یک عضو خانواده استرس به زندگیمان تزریق میکند و تپشهای قلبمان نامنظم میشود اینها اکثرا لذتبخش هستند و قرار است بخشی از زندگی ما را شکل دهند، به شرطی که اندازهها را رعایت کنیم و تا حد مرگ گاز ندهیم، قلیان نکشیم، چاق نشویم، زمینگیر نشویم و استرس نگیریم.