![اینبار یکشنبه زودتر از شنبه آمد و گذشت...](/img/newspaper_pages/1399/05-mordad/19/rooyi/2007.jpg)
اینبار یکشنبه زودتر از شنبه آمد و گذشت...
![اینبار یکشنبه زودتر از شنبه آمد و گذشت...](/img/newspaper_pages/1399/05-mordad/19/rooyi/2007.jpg)
مجید روانجو ـ نویسنده و روزنامهنگار
خبر کوتاه بود و مختصر: خسرو سینایی، کارگردان سینمای ایران و مستندساز برجسته درگذشت. شوک این خبر، نخست باورپذیر بهنظر نمیآید. پس از آن نیز دقت بر این مهم که وی 80ساله بوده و بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشته، شاید محلی از اعراب نداشته باشد. با آنکه امروز مردن از نوشیدن یک لیوان آب آسانتر است، با آنکه امروز ارزش زندهماندن و زندگیکردن، بهایی دارد همارز هیچ، با آنکه امروز هنر و کار هنری و هنرمند زیر چرخهای انسانکش «غم نان» در حال لهولوردهشدن است و... بازهم نمیشود پذیرفت و بهخود و دیگران قبولاند که از این پس خسرو سینایی در میان ما نیست و برای ما فیلم نمیسازد.
او با ساخت 120مستند و فیلم کوتاه و بلند بهخود و نیز به مخاطبانش باوراند که انسان و هنرمندی اصیل است و به هیچ رو، باری به هرجهت نیست. مدام از ذخایر تمامناشدنی اندیشه ارتزاق میکرد و هر اثرش محمل مستعد و ژرفی بود برای تدارک و فیلم بعد.
همین ویژگیها یعنی اندیشهورزی و اصالت بنیادی، باعث و دلیل آن بود که در کارهایش سهم خلاقیت و نگرش هنری ناپیدا و نهان نباشد. و همین نیز باعث و دلیل آن شد که سینایی در همه دوران زندگی هنریاش، هنرمندی چندوجهی باشد. با قواعد و ژرفای هنرهای تجسمی تا حد درخوری آشنا بود و از کاربرد آنها در پلانها و سکانسهای متعدد فیلمهایش بهره میجست. بر ساختار و انداموارگی واژه در هستی شعر احاطه
داشت. زبان فارسی و زمینههای رشد و اعتلای آن را میشناخت.
2 مجموعه شعر به جا مانده از او، گواه این سخن است. آشنایی و تسلط مسحورکننده سینایی بر موسیقی و استفاده از این مدیوم هنری در آثار بصریاش خودآگاه بیانکننده همان اصالت ذاتی است که در وی نهادینه بود.
مجموع آموزشها، آموختهها و فراگیریهای تدریجی در زمینههای مختلف آکادمیک و هنری از او انسانی پدید آورد به تمامی انسان؛ انسانی که سراپا دغدغه و دغدغهمند انسان بود. شعر میسرود برای بیان اندوه انسان معاصر.
از بضاعتهای هنرهای تجسمی وام میگرفت برای پرداختن هرچه غنیکردن بضاعت و اندرون
ناتوان انسان معاصر. و شیدای موسیقی برای تهییج و شورآفرینی نتهای خاموش و ناپیدای حیات انسان معاصر.
سینایی در آثارش مالامال پرسش بود؛ پرسش از هر جا و هر که و هر چیز. در پرسیدن بهشدت بیرحم بود و پاسخی راضیاش نمیکرد. ویژگی پرسشگری فیلمهایش موجب شده و میشود که هیچگاه پایان نپذیرد.
اگر اینک و هرگاه از من پرسیده شود آیا سینایی مرده؟ بدون مکث انکار میکنم و میگویم: او اکنون در لحظهلحظه و نما به نماهای فیلمهای کوتاه و بلندش، در نتهای متوالی موسیقاییاش و در واژه واژه سطور شعرهایش خانه دارد.
کار اصلی او کارهای ماندهاش و نگاه بانی از اعتبار و اصالت تاریخی ماست، همه جا و همه وقت.