زهرا رستگارمقدم ـ روزنامهنگار
این آقازادهها، ژنهای «بهاصطلاح» خوب که بهشتشـان ایران است، در خارج چه میکنند؟ همین سال گذشته بود که معاون حقوقی قوهقضاییه درباره تحصیل در خارج از کشور که حق مسلم همه است، اعلام کرد که فرزندان سران مملکت نباید در خارج باشند که اگر این چنین شد، والدین آنها باید استعفا دهند. حجتالاسلام محمد مصدق در همان سخنرانی به این اشاره کرده بود که اگر شرایط تحصیل و زندگی در خارج از کشور بهتر است، باید زمینهای مهیا شود تا مردم هم بتوانند از این امکانات استفاده کنند و فقط مختص فرزندان مسئولان نظام نباشد. این در حالی است که مسئولان همواره درباره اینکه ایران بهشت است و کشورمان به بالاترین درجات علمی، فناوری و پزشکی رسیده است، سخن گفتهاند. با نیره توکلی، جامعهشناس، درباره آقازادههای خارجنشین صحبت کردهایم. درباره اینکه این افراد دقیقا خارج از ایران چه میکنند؟
مگر بر این گفتمان که ایران بهشت سرمایهداران است تأکید نمیشود، پس آقازادهها خارج از ایران چه میکنند؟
تقویت هر نوع احساس ناسیونالیسم، نادرست است. اما این درست است که چرا درصورتی که مردم به این تشویق میشوند که سرمایههایشان را از مملکت خارج نکنند، عدهای بیاعتنا به این رویه ارز را از این کشور بیرون میبرند. درصورتی که مدام به نظام آموزشی کشور فخر فروخته میشود و تبلیغ میشود که ما توانایی آن را داریم تا دانشجو از دیگر کشورها بپذیریم. آقازادهها به هوای تحصیل به دیگر کشورها میروند. چرا درصورتی که ما خدمات پزشکی خوبی ارائه میکنیم، طبقهای از جامعه برای رفع کوچکترین مشکلی به پزشکان خارجی رجوع میکنند. همه اینها پرسشهایی است که ذهن مردم را مدام درگیر به دست آوردن پاسخ میکند. به واقع همه ما میدانیم که عین خیانت است که ارز را از کشور خارج کنیم. خصوصا به شکل خرید ملک و زندگی در کشورهای دیگر یا معالجه و جراحیهایی که در کشور توانایی انجام آن را داریم.
این اتفاق بسیار شایع شده است. این همهگیری از کجا ناشی میشود؟
در سیستم طبقاتی، مزایای ناشی از قدرت و رانت به چند درصد جامعه که قدرت را در دست دارند، تعلق گرفته و این افراد هم چون حسابرسی دقیقی وجود ندارد، بودجه و قدرت خود را در جاهای دیگری هزینه میکنند. تبلیغ اینکه خوشبختی را باید در جاهای دیگری جست و پیدا کرد، مانند شبکههای ماهوارهای که سعی دارند نشان دهند آیندهنگری را باید در کشورهای دیگر جست وجو کرد، بسیار اشتباه است؛ اشتباهی که برای همه به یک میزان نادرست است. اما منظورمان این نیست که مردم ایران محدود باشند و ارتباطشان با مردم جهان قطع شود، بلکه همهچیز باید براساس نظامی سالم اتفاق بیفتد. بورسیه تحصیلی و... باید براساس شایستگی باشد. درحالیکه هماکنون این بورسها به شکل عادلانه و شایسته به افراد تعلق نمیگیرد، بلکه به شکل طبقه و کاست است. طبقات منفصلی که ارتقای افقی و عمودی در آن ممکن نیست. براساس سیستم طبقاتی هم، مزایا محدود به درصد اندکی از جامعه است که تقریبا بر سر این هرم قرار دارند.
الگوهای غلطی که آقازادهها برای مردم ساختند، حالا دیگر به نوعی مد در همه اقشار جامعه بدل شده است. چرا هنوز گفته میشود ایران بهشت سرمایهداران است؟
معتقدم که ایران میتواند بهشت باشد و البته که هست. اما مشکلات جامعه ما دیگر محدود به آقازادهها نمانده، بلکه طبقه متوسط را نیز درگیر کرده است. هجوم به دیگر کشورها و خرید املاک در ترکیه، دبی و... و پروراندن رؤیای زندگی آمریکایی باعث شده شکلی از شراکت در فساد و فسادپذیری رواج یابد. بنابراین الگوی معیوب شراکت در فساد، حالا به طبقات زیرین نیز تسری پیدا کرده است. سهمخواهی مردم در شراکتهای اینچنینی باعث شده شبکههای فسادستیز به فسادپذیر تغییر کنند.
چطور میشود با این افراد مبارزه کرد؟
امکانات در اختیار اندکی از مردم قرار گرفته که قدرتشان در جوابگو نبودن است. آن درصدی از مردم که به آقازادهها معروفند و باید الگو قرار بگیرند، متأسفانه با خروج ارز کشور، خرید ملک در جای دیگری غیراز ایران و بچهدارشدن برای بهدست آوردن امکان شهروندی در کشور دیگر باعث شده الگوهای نادرستی در جامعه تبلیغ شود. این امر برای آن دسته از مسئولانی که قرار است مردم را به منافع ملی و حفظ آن تشویق کنند، به شکل نقطهضعفی در جامعه بروز پیدا کرده است. مشخص نیست چه اندازه ظرفیت برخورد با این افراد وجود دارد و تا چه اندازه این افراد خود را جوابگو میدانند.
چندسالی است مد شده خیلیها بیرون از ایران بچهدار میشوند. امری که در آقازادهها نیز بسیار شایع شده است. چرا وقتی ما با کمبود جمعیت روبهرو هستیم باید شاهد چنین رفتارهایی باشیم؟
این سؤال بزرگی است که چرا با وجود مشکل جمعیت در کشور، فرزندان این خاک برای گرفتن امکانات در دیگر کشورها فرزندآوری میکنند. باید در اینباره چون و چرا شود. ولی تأکید من بر این است که در کنار مشوقهای فرزندآوری باید سیاستهایی در راستای درخواستها شکل بگیرد، مانند سیاست حمایت از مادران و... . همین باعث شده طبقه متوسط نیز جریان غلطی را الگو قرار دهد. رفتارهایی که آقازادهها انجام میدهند گاهی خلاف عرفها و سیاستهای حاکم بر جامعه است. متأسفانه جامعه مدنی به اندازه کافی در مبارزه با فساد و رشد و پرورش فرد ،تلاش و تأکید نمیکند.
سه شنبه 14 مرداد 1399
کد مطلب :
106736
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/31K6M
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved