شفیع بهرامیان | روزنامه نگار:
اکنون چندین ماه از عمر دولت دوازدهم گذشته است. تحولاتی چون تهدیدات ضد برجامی ترامپ، افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، برخی گرانی‌ها، اتفاقات دی‌ماه، زلزله کرمانشاه و مشکلات دیگر به وقوع پیوسته که در مجموع، نه تنها شور و نشاط حاصل از پیروزی گفتمان روحانی را بر رقیب تحت تأثیر خود قرار داده است، بلکه در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نوعی سرخوردگی را در بخش‌هایی از جامعه ایجاد و مردم را نسبت به بهبود وضع معیشتی خویش، نگران کرده است.
در استان آذربایجان غربی که، نقطۀ عطف درخشش فعالیت‌های تبلیغاتی دکتر حسن روحانی بود و به رغم فعالیت منسجم و سازمان‌یافتۀ رقیب، درصد بالایی از مردم برای بار دوم به سخنان و برنامه‌های رئیس جمهوری رأی دادند، وضع روانی جامعه، چندان با کل کشور تفاوت ندارد. انتظار بزرگ مردم و رأی‌دهندگان قبل از هر چیز، جوان‌سازی کابینه بود. به همان صورت، شاید، نخستین خواسته مردم آذربایجان غربی پس از پیروزی مجدد گفتمان روحانی، ایجاد تغییر و تحول در بدنه پیر مدیریتی بود تا امید و خون تازه‌ای در رگ‌های اجرایی استان تزریق شود.
گرچه ترجمان و تحقق این انتظار مردم استان به درازا کشید و پس از کش و قوس‌هایی برای تغییر استاندار، در نهایت شاهین استانداری بر شانه‌های یک خراسانی میان‌سال نشست که در سابقه‌اش، وکالت مردم و سرکنسولی ایران در فرانکفورت به چشم می‌خورد، این امر، تنها قسمتی از انتظارات رأی‌دهندگان استان از دولت جدید بود. اکنون که حدود 5 ماه از تصدی پست استانداری «محمدمهدی شهریاری» می‌گذرد، آهنگ تغییر و جا به جایی مدیران، بالاخص مدیرانی که در سن بازنشستگی هستند یا در سه دولت اخیر حضور داشته‌اند یا با برنامه‌های دولت هماهنگ نبوده‌اند، کُند و از نگاه گروهی از مردم، پذیرفتنی نیست.
هر چند استاندار جدید، بر اساس «بیانیه‌ای» که در کانال‌های رسانه‌ای منتسب به خویش، تحت عنوان «سخنی با همه مردم آذربایجان غربی» اعلام کرد که در همه این مدت، مشغول شناخت، ارزیابی، سنجش و سبک و سنگین کردن شرایط برای آغاز تغییرات متناسب با برنامه‌های دولت دوازدهم برای دستیابی به شاخص‌های استاندارد توسعه‌یافتگی بوده است.
استاندار آذربایجان‌غربی در این بیانیه، مردمداری، تخصص، تعهد، شناخت ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها و تنگناهای منطقه، کارنامه کاری متناسب با شرایط استان و تعهد به شعارها و برنامه‌های رئیس‌جمهوری در جریان انتخابات را از شاخص‌های اصلی خود برای چینش و گزینش بدنه مدیریتی استان ذکر کرده و نوشته است که برای تحقق اصل «رضایتمندی مردم»، اصلاح و بهبود امور استان و مبارزه با رانت‌خواری، باندبازی و فساد اداری و مالی و استفاده درست از توانمندی‌های دو قشر «زنان» و «جوانان»، این دو رؤیای همیشگی سپهر سیاسی این استان، در حوزه‌های تصمیم‌گیری استان، برنامه‌های مفصلی را آماده اجرا کرده است.
باید این صراحت، شفافیت و در میان گذاشتن واقعیت‌های موجود استاندار را به فال نیک گرفت و امیدوار بود اول و آخرین بار نباشد و البته برای روند انتخاب، ارزیابی و نظارت بر عملکرد مدیران دستگاه‌های اجرایی استان، باید منتظر ماند تا در نهایت در بهار 97، تغییرات مدیریتی برای همسان‌سازی و یکدست کردن بدنۀ اجرایی، آغاز شود. تشبیه صریح مدیران ناکارآمد و ناتوان به هم‌سنگرانی که پیشانی سربازان وطن را آماج کینۀ خود می‌کنند، از سوی شهریاری، شاید بیش از هر چیز، از جدیت استاندار جدید برای پالایش مدیران سفارشی، سهمیه‌ای و ضعیف از بدنه اجرایی استان نشان دارد و باید برای تحقق این منظور، صبور ماند. گرچه برای تحقق برنامه‌های توسعه متوازن مد نظر استاندار شاید، زمان زیادی باقی نیست و لازم است این فرایند از حالا، آغاز شود.
یک بستر و دو رویا در آذربایجان‌غربی
در همینه زمینه :
