از مشهد تا خانقین
نصرتالدوله فیروز 18خرداد 1308 به حبس افتاد
حمیدرضا محمدی
از تبار قاجار بود و فرزند عبدالحسینمیرزا فرمانفرما اما وقتی کودتا شد و رضاخان، سردارسپه و وزیر جنگ و بعد، رئیسالوزرا و بعدتر، شاه شد، در کنار علیاکبر داور و عبدالحسین تیمورتاش، یکی از نزدیکترین معاشران او بود و البته دست آخر، بلایی بر سرش نازل شد که پیشتر بر سر آندو آمده بود.
بر سر اینکه نصرتالدوله فیروز در جریان معاهده 1919 از بریتانیا پول گرفت یا تلاش کرد تا نخستوزیر دولت کودتا باشد بحث بسیار است اما آنچه در کارنامه زندگی او جالب توجه است و شاید کمتر محل صحبت بوده، نقش او برای ایجاد راهآهن در ایران است.
ماجرا به مرداد 1298 برمیگرددY زمانی که میرزا حسنخان وثوقالدوله، پس از مشاورالممالک انصاری، او را به وزارت امورخارجه گمارد؛ انتصابی که همزمان با نخستین سفر احمدشاه به فرنگ در نخستین سال پس از پایان جنگ جهانی اول شد. یکی از برنامههای سفر، مذاکره درباره احداث راهآهن سراسری در ایران بود و پس از تلاشهای فیروز، مقرر شد شرکت انگلیسی «دیکرز و آرمسترانگ» آن را عملیاتی کند.
در این میان رئیسالوزرا و وزیر خارجه دچار اختلاف نظر بودند؛ وثوقالدوله به خط آهن شمالی- جنوبی اعتقاد داشت که از مشهد شروع شده و به تهران، قزوین، خرمآباد و بندر خرمشهر در خلیجفارس ختم میشد و نصرتالدوله نگاهش متوجه مسیر شرقی- غربی بود یعنی از همان مشهد آغاز شده، با این تفاوت که پس از تهران، به همدان، کرمانشاه و خانقین در عراق ختم میشد. زیرا خط آهنی استانبول را با عبور از سوریه و اردن- و در خطوط فرعی لبنان و فلسطین- به جده میرساند و در نهایت به عراق منتهی میشد. نصرتالدوله به توسعه روابط تجاری ایران میاندیشید و وثوقالدوله بیم فروپاشی این گستره آهنی را داشت.
این کابینه، پس از معاهده 1919، در سوم تیر یکسال بعد، بهناچار کناره گرفت و مذاکرات نصرتالدوله به محاق رفت تا آنکه راهآهن سراسری ایران، 18سال بعد به بهرهبرداری رسید.