از شهر افلاطونی تا شهر ارتباطی
علیرضا خامسیان- روزنامهنگار
فیلسوفان قدیم در معرفی شهر میگفتند که باید «کافی بالذات» باشد؛ یعنی کمال جامعه در این است که بتواند خود را اداره کند. به گفته ارسطو «شهر خود کافی است و ایستاده بر پای خویش». شهر در نظر افلاطون امری است طبیعی نه مصنوعی و انسان طبعاً به زندگی در شهر گرایش دارد و کشش تکوینی و طبیعی او را به سوی زندگی جمعی میراند. علت تشکیل شهر از نظر او نیازهای طبیعی انسان است که در درجه اول جنبه مادی و اقتصادی دارد اما پس از آنکه جامعه تشکیل شد فراتر از اقتصاد و مادیت میرود. جامعه برای انسان است و انسان دارای حیثیتی فرامادی است، لذا جامعه انسانی هم نمیتواند صرفاً دارای خصوصیتهای مادی باشد. این شهر فلسفی اگرچه با مفهوم شهر بهویژه در ساخت معمارانه و جامعهشناسانه امروز آن تفاوتهای روشن دارد، اما ناظر به جوهر و سرشت مشترکی نیز هست، شهر تنها تراکم جمعیتها نیست، خود باید جامعه باشد. شهر در آنجاست که جامعه باشد و در آنجا تعلق و دلبستگی بهوجود میآید، آشنایی صورت میپذیرد، و نوعی حیات جمعی بهوجود میآید و کالبد آن روح پیدا میکند. شهری که حیات دارد، تنها معبر نیست؛ محل زندگی است، فضاهای آشنایی و تأمل در آن بسیار و معنیدار است. چنین شهری هم محل و هم موضوع گفتوگوست و نهتنها افراد که حتی فرهنگها میتوانند در آن گفتوگو کنند، «محله» بسازند و به اعتبار فرهنگ و حیات انعکاسیافته در محله با همدیگر زندگی کنند، ارتباطات میان فرهنگی بهوجود آورند و متناسب با فرهنگ پویا و زایا خود دارای ساخت شهری شایسته و بایسته شوند. از سوی دیگر در تعریف جدید، شهر باید بتواند زمینه تعاملات و ارتباط بیشتر شهروندان با شهروندان، و شهروندان با مدیران را فراهم کند تا برایند چنین ارتباطاتی، توسعه و خروج از دایره بستهای باشد که سالها با نادیدهگرفتن انسانمحوری شهرها، تنها برای کالبد شهرها تدوین شده است. در شهرهای ارتباطی، شهروندان میتوانند در «چگونهزیستن» نقش اصلی را ایفا کنند و از موضع انفعال شهروندی، بیرون آمده و در هیأت یک کنشگر در شهر و جامعه نقش داشته باشند. هرچند این وضعیت ماحصل نهایی شکلگیری «شهرهای ارتباطی» است اما برای رسیدن به این دورنما باید گامهای ابتدایی برای تقویت قدرت و مهارت گفتوگو میان شهروندان برداشته شود. بخش مهمی از زیربنای ایجاد چنین فضایی به دست مدیران شهری و همه بازیگران فعال در عرصه شهر و شهروندی ساخته میشود. در کلانشهر تهران و براساس مفهوم شهر ارتباطی باید تلاش شود سواد رسانهای شهروندان که از اهداف مهم شهر ارتباطی است با خلق ابزارهای نوین ارتباطی و آموزشهای لازم ارتقا پیدا کند؛ چه آنکه با ارتقای سواد رسانهای شهروندان مطالبهگری آنها از مسئولان بهویژه مدیران شهری دقیق و منطقی خواهد بود.