معاون محیط زیست انسانی سازمان محیط زیست:
نمکزدایی در مقصد، پیششرط انتقال آب خزر به سمنان است
سپیده رهنما :
کاهش بارشها در سال96 به نگرانیهای بسیاری از مردم درخصوص جیرهبندی آب در تابستان و خشکسالیهای گسترده دامن زده است. هر روز عکس دریاچههای پشت سدها و مقایسه آن با سالهای قبل منتشر میشود و مردم را بیش از پیش نگران میکند. اما واقعا اوضاع تا چه اندازه وخیم است؟ چه دلایلی موجب این روند شده است؟ و آیا انتقال آب راهحلی است که بخواهیم آن را دنبال کنیم؟ مسعود تجریشی- معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست- معتقد است که انتقال آب باید آخرین راهکار باشد و در آن تمام لوازم محیطزیستی درنظر گرفته شود.
نسبت بارشها در سال96 نسبت به سالهای قبل چگونه بوده است؟
بارشها تقریبا در سال گذشته نصف چیزی است که در سالهای قبل تر بهصورت میانگین داشتیم؛ بنابراین اگر 3سال پیش را کنار بگذاریم نزدیک به 2دهه است که بارشهای بسیار کمی در ایران صورت میگیرد و همین امر بر آبخوانها و خشکشدن خاک اثر جدی گذاشته است. کشور الان در وضعیتی است که از ذخیره آب زیرزمینی خود به حجم زیاد برداشت کرده است؛ بنابراین در مناطقی که وابستگی به آب زیرزمینی زیاد است حتما در سال1397 مشکل خواهیم داشت. در خوزستان به واسطه کمی بارش، با چالشهایی در کشاورزی روبهرو خواهند بود؛ تالابها نیز با مسائل اساسی مواجه میشوند. در اصفهان و شیراز که از آبهای سطحی برای آب شرب استفاده میکنند نیز در سال97 مشکلات جدی داریم؛ بهعبارتی در سال آینده و سالهای بعدتر برای تأمین آب در 2حوزه کشاورزی و شرب چالشهایی وجود دارد.
اگر بخواهید چالشها در حوزه آب را دستهبندی کنید بهنظر شما مهمترین حوزههای درگیر چه مواردی را شامل میشوند؟
بخش شرب، کشاورزی که معیشت بخش عمدهای از جمعیت را تأمین میکند و تالابها که هماکنون در وضعیت نامناسبی هستند و اگر آب آنها تأمین نشود گردو غبار را بیشتر خواهیم داشت، ازجمله این حوزهها هستند.
متأسفانه محیطزیست کشور حال مساعدی ندارد. تالابها، رودخانهها و در کل، اکوسیستم آبی کشور در وضع مناسبی نیستند و در تأمین نیازهای جامعه و رسیدن به توسعه در 3-2 دهه اخیر نیاز این اکوسیستمها درنظر گرفته نشده است. همین امر سبب شده که ما برداشتهای بیرویه از این منابع داشته باشیم و در زمان خشکسالی تمام آب موجود را مصرف کرده و سهم طبیعت را به آن اختصاص ندهیم. سهم طبیعت از کل منابع آبی عدد کمی است اما ما همین میزان اندک که روی کاغذ آوردیم را رعایت نکردیم. نتیجه این بیمبالاتی این است که در دههها و سالهای آینده تالابهایی که محل تغذیه آبهای زیرزمینی بودند و از آنها برای شرب استفاده میکردیم و اکنون دچار معضل شدهاند، ما را هم دچار چالشهای جدی میکنند.
آیا با توجه به مسائلی که برشمردید درخصوص پروژههایی که به این بحران دامن میزنند، تجدیدنظر صورت میگیرد؟
آب مسئله اصلی کشور، منطقه و دنیاست. در مجمع جهانی اقتصاد در سال2017 آب عنوان شد که این بحران در نهایت به مهاجرت جمعیت، نارضایتی و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در کشورها منجر میشود. ایران یک کشور با منابع آبی محدود است و هزاران سال مردم یاد گرفته بودند که با کم آبی زندگی کنند. متأسفانه زمانی که تکنولوژی در اختیار ما قرار گرفت به مسائل محیطزیستی و آمایش سرزمینی توجه نکردیم. در همین راستا سیاستگذاریهای درستی صورت نگرفت و نتایج آن را امروز میبینیم. راهحل این است که ما الگوی مصرف خود را براساس داراییهای خود تنظیم کنیم. بسیاری از کشورها این بحران را داشتند و در مواردی نظیر استرالیا توانستند بر این بحران فائق آمده و صنعت، کشاورزی و سایر حوزهها را روی ریل قرار دهند. در ایران متأسفانه زمان زیادی طول کشید تا متوجه این مسئله شویم و هنوز هم افرادی هستند که به این اعتقاد نرسیدهاند که این چالش برای ما جدی است. تا زمانی که مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس و مردم به اجماع درخصوص بحران آب نرسند مطمئنا نمیتوان مسئله را حل کرد.
ما باید تجربههای مفید و کاربردی را از سایر کشورها فرا بگیریم. از این جهت میتوان گفت راهکارها هست و اگر از هر ارگانی نظیر جهادکشاورزی، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیطزیست و مردم بپرسید، راهکارها را میدانند اما آن اجماع و اراده هنوز شکل نگرفته تا این کار صورت گیرد. در تهران آیا شما پیامی درخصوص بحران آب میبینید؟ همچنان چمنها در سطح بزرگراهها و سایر مناطق وجود دارد که نشان میدهد ما این مسئله را جدی نگرفتهایم.
آیا راهحل این مسئله انتقال آب است؟
انتقال آب آخرین مرحله برای مدیریت کمبود منابع آبی است. ما در کشوری هستیم که دو طرفمان دریا قرار گرفته است. در 4-3دهه اخیر جانمایی صنعت ما براساس منابع آبی نبوده و حتی در گسترش شهرها نیز به این مسئله توجه نکردهایم که پیامد آن، مصرفکردن آبهای زیرزمینی بوده است. بهعنوان مثال کرمان و یزد سابقه هزارساله دارند و با چالش آبی جدی مواجه هستند. اگر در مبدا مشکلی وجود نداشته باشد و در مقصد همه راهکارها را در پی گرفته باشند و به آب نرسیده باشند چرا نتوانیم موضوع انتقال آب را پیگیری کنیم. این راهحل توسط کشورهای زیادی در دنیا و ازجمله کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز انجام میشود و ما نباید از ظرفیتی که برای تأمین آبشرب ضروری است، با رعایت تمامی ابعاد محیطزیستی آن بهره نگیریم. مطمئنا انتقال آب بینحوضهای راهکار نیست و اگر نگاهی به عملکرد این حوزه بیندازیم میبینیم مسئله استان اصفهان و یزد حل نشده و درعوض مشکلات را افزایش داده است.
اما الان بحث انتقال آب خزر به سمنان است و موضوع کرمان و یزد نیست.
در بحث انتقال آب خزر به سمنان هنوز مجوزی صادر نشده است. وزارت نیرو اعلام کرده که 40میلیون مترمکعب آب برای شرب این استان و برای صنعت 60میلیون مترمکعب آب نیاز دارند. ما از آنها خواستهایم یک طرح توجیهی به ما بدهند که در آن بهطور مستدل نشان داده شود که به این آب نیاز مبرم دارند؛ بهعنوان مثال اگر صنعت نباشد توسعه منطقهای و اشتغال صورت نمیگیرد و ما باید به این مسئله توجه کنیم. همچنین در این طرح توجیهی باید به این مسئله اشاره کنند که جز انتقال آب راهحل دیگری برای تأمین آن وجود ندارد، آنها ظرف یک سال باید این طرح را تهیه میکردند که هنوز بهدست ما نرسیده است. همچنین نمکزدایی از این آب باید در مقصد انجام شود تا در اکوسیستم دریا اختلالی صورت نگیرد.