نوبت من هم میشود سرمربی استقلال شوم
فکری: شرایط حریف به ما مربوط نمیشود
محمد زارعی
محمود فکری از روزی که هدایت نساجی را برعهده گرفته با این تیم رنگ باخت را ندیده است. قرمزپوشان مازندران در 4بازی اخیر توانستهاند ماشینسازی و تراکتورسازی را شکست دهند و مقابل نفتهای لیگ برتر هم به تساوی رضایت دادهاند. این تیم برای ادامه این روند باید از استقلال هم امتیاز بگیرد، استقلالی که فکری سالها پیراهنش را بر تن داشته، سالها بازوبند کاپیتانیاش را بر بازو بسته و حتی در چند مقطع بهعنوان مربی روی نیمکتش نشسته است. همین داستان بهانهای شد تا گفتوگویی کوتاه با فکری داشته باشیم.
از شرایط فعلی نساجی شروع کنیم. بهنظر میرسد کرونا خیلی هم برای شما بد نبوده است.
خوشبختانه بعد از کرونا نتایج خوبی گرفتهایم. از اول هدف ما این بوده که بازی به بازی جلو برویم و با کسب نتایج مورد نظر تیم را بالا بکشیم تا دل هواداران نساجی شاد شود. شادی هواداران برای من از همهچیز واجبتر است.
بازی با استقلال را چطور میبینید؟
بازی فردای ما با استقلال یک بازی خانوادگی است. شاید برای شخص من هر نتیجهای رقم بخورد، خوشحال باشم. امیدوارم به دور از مسائل حاشیهای مشکل خاصی پیش نیاید و بازی خوبی از هر دو تیم ارائه شود. نتیجه بازی برای شخص خودم چه برد و چه باخت هر چیزی باشد، برندهاش من هستم! امیدوارم در بحث مسائل اخلاقی اتفاق خاصی نیفتد تا هم خانواده نساجی و هم استقلال خوشحال باشند.
استقلال اگر این بازی نتیجه نگیرد شانسش برای رسیدن به آسیا کم و کمتر میشود.
اینکه حریف ما امروز چه شرایطی دارد به ما مربوط نمیشود. ما در نساجی کار خودمان را میکنیم و سعی داریم با ارائه یک فوتبال زیبا به نتیجه لازم برسیم. من به بازیکنانم ایمان دارم و شک نکنید برای رسیدن به هدف خودمان بازی خواهیم کرد.
از الان شایعات زیادی درخصوص نیمکت فصل آینده استقلال به گوش میرسد و حتی صحبتهایی هم درخصوص خود شما بوده است. در این خصوص بیشتر صحبت میکنید؟
الان مربی نساجی هستم و برای فصل بعد هم با این تیم قرارداد دارم. تمرکز من روی نساجی است و به هیچ تیمی جز تیم خودم فکر نمیکنم.
اصلا اگر استقلال به شما پیشنهاد همکاری بدهد قبول میکنید؟
در شرایط فعلی اعتقاد دارم یک مربی باید مراحلی را طی کند تا به سطحی برسد و بعد از آن برود و روی نیمکت تیم بزرگی مثل استقلال بنشیند. من هم مثل خیلیها آرزو دارم روزی سرمربی استقلال شوم و میدانم بالاخره این فرصت یکروز به من خواهد رسید و نوبت من هم خواهد شد.