• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
پنج شنبه 2 مرداد 1399
کد مطلب : 105617
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/DkwVx
+
-

پیشنهادهای ویژه هفته

در اندیشه فرمانروایی
  قلمرو فرماندهی

از حوزه بازی‌های ساده‌تر خارج شده و وارد حوزه بازی‌های استراتژیک می‌شویم؛ بازی‌هایی که هم متنوع‌تر و پیچیده‌تر و حرفه‌ای‌تر طراحی شده‌اند و هم نیاز به فکر و نقشه‌کشی بیشتری دارند. اصلاً از اسمش پیداست که در آنها خبری از ساده‌سازی و ساده‌گرایی نیست. بازی قلمرو فرماندهی در این حوزه و توسط موتور بازی گیم میکر طراحی شده است؛ توسط گروه یاکاموز. این بازی ایرانی، برای پلتفرم اندروید طراحی شده و به صورت بازی استراتژیک آنلاین در اختیار کاربران قرار می‌گیرد. اما قرار است که چه اتفاقی بیفتد؟ همانطور که از نام بازی مشخص است، شما یک فرمانده هستید و قلمرویی در اختیارتان دارید. طبعاً دیگر کاربران هم فرمانده بوده و قلمروهایی دیگر را در اختیار دارند. حالا جنگ قدرت شروع می‌شود؛ یا کشته می‌شوید یا پیروز. راه سومی وجود ندارد. به همین دلیل است که باید تا می‌توانید قلمرو خودتان را گسترش بدهید تا نام‌تان روی این سرزمین‌ها ثبت شده و برای همیشه برنده و جاودان باشید. اما گسترش این قلمروها چطور اتفاق می‌افتد؟ یا باید تجارت کنید و منابع و امکانات بیشتری به‌دست آورید، یا در جنگ‌های دریایی شرکت و سلاح‌های خودتان را بیشتر کنید و یا به دیگران حمله کنید و اجازه نفس‌کشیدن به آنها ندهید.

گرگ‌های وال‌استریت
  بردگیم سهامداران

این روزها همه دارند در بورس فعالیت می‌کنند، شما چطور؟ این روزها همه دارند سهام‌بازی می‌کنند، شما چطور؟ خب اگر دست‌تان نمی‌رسد، اگر حال و حوصله‌اش را ندارید یا حتی اگر پولش را ندارید، دست‌کم می‌توانید بازی‌اش را بکنید، نه؟ خیلی ساده است؛ می‌توانید درگیر بردگیم سهامداران بشوید و ببینید که در دنیای سهامداری چه خبر است. در این بازی که بین 2 تا 4 نفر باید انجامش بدهند، شما دارایی‌های در قالب سکه و نیز یک کارت شخصی دارید که شامل امتیازات و سهام‌های اولیه شماست. یک صفحه بازی هم دارید که شامل
5 بخش بزرگ از شرکت‌هایی است که سهام‌شان را می‌توانید داشته باشید؛ از قبیل حوزه پتروشیمی و شیلات و صنعت و... . شما یک ارزش اولیه دارید. حالا باید به بازی ادامه بدهید و مدام سعی کنید ارزش سهام‌تان را بالاتر و بالاتر ببرید. همینطور که بالاتر بروید، می‌توانید درآمد و سود بیشتری به‌دست آورید. در نتیجه به برنده‌شدن نزدیک‌تر بشوید. این بازی می‌تواند شما را نیم ساعت تا سه‌ربع سرگرم کند و یک بازی کاملاً ایرانی است. در برگه اختصاصی شما و در بخش دارایی‌تان، ۳ردیف وجود دارد که شامل یکان و دهگان و صدگان است که با مهره‌ای روی آنها حرکت می‌کنید.

پشیمان می شوی
  بمان

این روزها روزبه بمانی، قطعه‌ای دیگر منتشر کرده تا علاقه‌مندان خودش را کماکان روی دور خوانندگی‌هایش نگه‌دارد. روزبه بمانی را بدون شک باید مشهورترین ترانه‌سرای جریان پاپ بعد از انقلاب بدانیم؛ کسی که حتی گاهی یک‌تنه بار برندینگ یک آلبوم را به دوش می‌کشید و جزو معدود ترانه‌سرایانی بود که چهره شده بود. او البته صدایی خاص و پاپ‌پسند هم داشت که از همان ابتدای ترانه‌سرایی، چند باری آن را آزمایش کرده بود. اما سال‌ها گذشت تا اینکه در چند سال اخیر تصمیم گرفت علاوه بر ترانه‌سرایی، به خوانندگی هم روی بیاورد. دلیلش هم این بود که احساس می‌کرد بعضی از ترانه‌هایش را خودش باید بخواند تا آن حسی را که هنگام سرایش داشته، منتقل کند. انصافاً برخی از ترانه‌هایش نیز به‌شدت شنیده شده و زیبا بوده‌اند. معروف‌ترین آنها هم که «کجا باید برم»، تیتراژ فیلم لاتاری بود که حالا به نوعی تبدیل به شناسه او هم شده است. حالا قطعه بمان را از این خواننده-ترانه‌سرا پیش‌رو داریم. صدا، همان صدای بم و خاص و پاپ است؛ صدا و تنظیمی که البته شاید کمی هم دارد رنگ و بوی تکرار کارهای پیش در آن خودش را نشان می‌دهد.

آن لبخند جادویی
  سوگند

چند روز پیش بود که فیلم سینمایی «سیانور»، از تلویزیون ایران بازپخش شد. اما چیزی که بیش از هر چیزی توجه ما را به‌خودش جلب کرد، تیتراژ به‌شدت شنیدنی این فیلم بود؛ کاری از محمد معتمدی. معتمدی جزو کسانی است که صدایی بسیار عالی دارد و به همین نسبت موفق شده قطعات خوبی را هم راهی بازار موسیقی ایران کند. تیتراژ سیانور، با این ترانه شکل می‌گیرد: «بر تو و آن خاطر آسوده سوگند/ بر تو‌ ای چشم گنه‌آلوده سوگند/ بر آن لبخند جادویی، بر آن سیمای روشن/ کز چشمان تو افتاده، آتش بر هستی من/ عمری است، هر شب در رهگذارت/ ماندم چشم انتظارت/ شاید یک شب بیایی/ دردا تنهای تنها/ بگذشته بی‌تو شب‌ها...» این ترانه یا تصنیف‌گونه را تورج نگهبان سروده و البته دفعه اول نیز آن را ویگن خوانده است. اما معتمدی به پیشنهاد سازندگان سیانور، تصمیم گرفت که آن را بازخوانی کند که حاشیه‌ها و اعتراض‌هایی را هم نسبت به او ایجاد کرد. اما این قطعه شنیدنی با آن شعر عالی، با بازآفرینی صدایی مخملین معتمدی، انگار جان دیگری به آن بخشید؛ خاصه با موضوع فیلم سیانور که سیاسی-عاشقانه بود؛ انگار که همه‌‌چیز با هم جفت و جور در آمده بودند.

از نارفیق پشتت خمیده
  ناصریا

ناصر عبداللهی هم از آن دست استعدادهایی بود که به ناگهان کشف شد. آن روزها و در دهه 70، خبری از این مسابقات استعدادیابی و این میزان شرکت تولید موسیقی و... نبود. چنین بود که در یکی از برنامه‌های صدا و سیما، خواننده جوانی از دیار جنوب جلوی دوربین رفت و خواند. و همین سرآغاز شکل‌گیری زندگی هنری ناصر عبداللهی شد. عبداللهی در طول زندگی هنری خود، به شهرت خیلی عجیبی رسید، با اینکه شاید بتوان گفت موسیقی و صدای او، با وجود توانمندی خاصی که داشت، چندان از همگنان خودش بالاتر نبود. معروف‌ترین آهنگ او هم «ناصریا» است که تقریباً همه کارهایش را خودش کرده و در آلبوم «دوستت دارم» جای داده. این آلبوم و قطعه در سال 1379شمسی منتشر شد.

سرودی برای وطن
  ایران جوان

یکی، دو باری در همین ستون‌ها از عاشقانه‌خوانی‌های جدید سالار عقیلی گفته‌ایم که دارد نگاهی جدید به او را ایجاد می‌کند؛ عاشقانه‌هایی که هم زیبا هستند و هم اصیل و ماندگار. اما در کنار همه اینها، هیچ‌گاه نباید از یاد ببریم که علت اصلی شهرت سالار، به وطنیه‌خوانی‌های اوبازمی‌گردد. چون صدا و سیما هم در استفاده از این قطعه‌ها، با مناسبت و بی‌مناسبت اسراف زیادی می‌کند، باعث شده تا با شدت بیشتری هم در ذهن مخاطب ماندگار شود. وطنیه‌هایی که البته جدا از این رفتار صدا و سیما، از ارزش موسیقایی بالایی هم برخوردارند. یکی از این وطنیه‌ها را باید «ایران‌جوان» بدانیم. ترانه‌سرایش بیژن ترقی و آهنگسازش ژان باتیست لومر و سیاوش بیضایی هستند. 

مرد زنجیره‌ای
  سرگذشت مک دونالد

امروزه کیست که رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد را نشناسد. در واقع یکجورهایی، وقتی می‌خواهند از غربی‌شدن فرهنگ در جهان صحبت کنند، از مک دونالدی‌شدن آن صحبت می‌کنند؛ به عبارت دیگر این رستوران‌ها یک فرهنگ و سبک زندگی جدید را باب کرده‌اند. اما جدا از این بحث‌های فرهنگی و جدی، نکته‌ای در مورد مک‌دونالد وجود دارد که می‌تواند برای شما خیلی جذاب باشد؛ فردی به نام ری‌کراک، بنیانگذار و توسعه‌دهنده این برند بود و توانست این عظمت را ایجاد کند. اما خود این آدم، یک شخصیت جالبی بود که می‌تواند برای هر کسی که قدم در مسیر توسعه سازمانی و فردی و اقتصادی می‌گذارد، یک الگو باشد. کتاب «سرگذشت مک دونالد» نیز به قلم او منتشر شده و البته چند ترجمه و چاپ در ایران خورده است. اگر دوست دارید که درباره این فرد بیشتر بدانید، می‌توانید یکی از این کتاب‌ها را تهیه و مطالعه کنید. او به نظافت و کیفیت خدمات‌رسانی در این رستوران‌ها و فست‌فودهای زنجیره‌ای اهمیت زیادی می‌داد. به قول خودش، اگر بابت هر تأکیدی که در ‌این زمینه داشته آجری به او می‌دادند، می‌توانست روی اقیانوس اطلس یک پل بسازد. این شما و این هم یک کتاب انگیزه‌بخش دیگر از ری‌کراک.

مستندنویسی
  گزارش یک آدم‌ربایی

گابریل گارسیا مارکز را به رمان‌های جادویی‌اش می‌شناسند؛ نویسنده‌ای که یک‌تنه ادبیات کلمبیا را شهره جهان کرده و البته یکی از چند نویسنده بزرگ آمریکای لاتین به شمار می‌رود. اما اگر دوست دارید از این نویسنده شهیر، یک مستندنگاری خاص را بخوانید، می‌توانید به کتاب «گزارش یک آدم‌ربایی» فکر کنید. نگارش این کتاب برای مارکز ۳-۲ سالی زمان برد؛ چرا که هم باید همه‌‌چیز را واقعی از آب در می‌آورد و هم به رویکرد داستانی آن از دریچه رئالیستی می‌نگریست. این کتاب درباره آدم‌ربایی چند تن از شهروندان سرشناس کلمبیایی به‌دست کارتل مواد‌مخدر بوده. پیشنهاد نگارش آن نیز توسط یکی از ربوده‌شدگان مطرح شد. بعد از اینکه مارکز توانست پیش‌نویس اولیه کتاب را تمام کند، به‌دلیل اطلاعات جدید ناچار شد کل کتاب را از ابتدا ساختاربندی و شالوده‌بندی کند. او به واسطه شهرتی که داشت، موفق شد با همه افراد درگیر در این پرونده و حتی بزرگان کارتل مدلین مصاحبه کند. به همین دلیل است که با کتابی واقعی، ساده‌خوان و به‌شدت جذاب روبه‌رو هستیم؛ گویی که هر کدام از این افراد، دوست داشتند در کتابی که توسط مارکز آفریده می‌شود، نقشی داشته باشند. کتاب با چند ترجمه در ایران نشر یافته است.

سی سال بعد
  رویافروش

با یک کتاب فانتزی چطورید؟ البته این کتاب بیشتر به درد نوجوانان می‌خورد، چرا که هم قدرت تخیل خوبی دارند و هم از مناسبات اجتماعی کم‌کم در حال سردرآوردن هستند. «رویافروش» یکی از این دست کتاب‌های فانتزی ایرانی است که برخلاف دیگر فانتزی‌های ایرانی، نگاه به گذشته و بازآفرینی شخصیت‌های کهن ایرانی در زمانه فعلی ندارد. این کتاب، قصه‌ای دارد که در سال 2059میلادی اتفاق می‌افتد؛ نزدیک۳۰ سال دیگر. در آن زمان چند سالی از جنگ جهانی سوم گذشته و جهان به‌شدت در آستانه نابودی کامل قرار‌دارد. همه نظام‌های حکومتی و مدیریتی هم از هم فروپاشیده و جهان در اختیار مشتی فاشیست و نژادپرست قرار دارد. حالا آدام هبر و یارانش باید برای جهان کاری کنند، وگرنه از دست خواهند رفت. این کتاب را سعید فرض‌پور نگاشته و نشر روزنه نیز راهی بازار کرده. روزنه پیش از این با انتشار سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» خودش را در این حوزه آزموده و حالا نیز سروقت فانتزی‌های ایرانی رفته است. آدام هبر و یارانش قدرت‌هایی شگفت‌انگیز دارند که باید با استفاده از آنها، برای جهان کاری کنند. در این کتاب، شما هم درگیر فضاهای فانتزی می‌شوید و هم با سیری منطقی، داستان مورد نظرتان دنبال می‌شود.

مردی به نام شمس
  کلاس‌های مجازی شرح مقالات تبریزی

درست است که کتاب، صورت واقعی و چاپی به‌خودش می‌گیرد، اما نکته مهم‌تر این است که می‌تواند وارد حوزه مجازی و آنلاین هم بشود. اینجاست که مثلاً کتاب‌های الکترونیکی و کتاب‌های صوتی و... هم متولد می‌شوند. حالا در این دوره کرونایی، بازار آموزش‌های مجازی هم حسابی گرم است. یکی از این کلاس‌ها هم در حوزه ادبیات اتفاق می‌افتد که دوره شرح غزلیات و مقالات شمس تبریزی است. این دوره توسط مؤسسه سروش مولانا، به این صورت برگزار می‌شود که یک یا دو غزل در هفته مشخص شده و تفسیر و گفت‌وگو پیرامون آنها اتفاق می‌افتد. این غزل‌ها نیز از پیش اعلام می‌شود تا شرکت‌کنندگان بتوانند درباره‌شان بیشتر تأمل و مطالعه کنند. مدرس این دوره، دکتر سیدامیر اکرمی است که از پنجم مرداد‌ماه و روزهای یکشنبه ازساعت ۶ الی7.30 عصر برگزار خواهد شد. در دوره شرح مقالات شمس تبریزی نیز با اندیشه بازشناسی دقیق‌تر تفکرات شمس و مولانا، مقالات شمس تبریزی از کتاب «مقالات شمس تبریزی» به تصحیح محمدعلی موحد مورد تفسیر و تحلیل قرار خواهد گرفت. مدرس این دوره هم سودابه کریمی خواهد بود. این دو مدرس از پژوهشگران این حوزه بوده و تألیفات مختلفی هم با این موضوع راهی بازار کرده‌اند.

در محضر پیکسار
  داستان اسباب‌بازی

با یک انیمیشن ماندگار در تاریخ سینمای ایران که جزو صد اثر سینمایی شاخص تاریخ هم بوده، چگونه‌اید؟ «داستان اسباب‌بازی»، انیمیشنی است که جان لستر کارگردانی کرده است. این اثر توسط والت دیزنی تولید شده و در سال 1995میلادی به نمایش درآمده است. این انیمه 81دقیقه‌ای، برای کمپانی سازنده خود یک موفقیت مالی خیره‌کننده بود. این انیمه را که نخستین انیمیشن بلند کامپیوتری پیکسار هم می‌دانند راهی را باز کرد که بعد از آن منجر به تولید داستان اسباب‌بازی دو و سه و چهار هم شد. جالب اینکه جزو 10 انیمیشن برتر تاریخ سینما هم طبقه‌بندی شده است. اندی، پسربچه‌ای شش‌ساله است که اسباب‌بازی‌هایی داشته و دست بر قضا به آنها هم خیلی علاقه دارد. اما او نمی‌داند که این اسباب‌بازی‌ها هم زنده می‌شوند و می‌توانند کارهایی بکنند. رئیس اسباب‌بازی‌های او یک عروسک گاوچران قدیمی است که همه از او حرف‌شنوی دارند. اسم او وودی است. یک دایناسور، خوک، سگ، سیب‌زمینی و... هم از دوستان او هستند. اندی در شب تولد خودش یک سرباز فضایی هدیه می‌گیرد. اما او جای وودی را تنگ می‌کند و بین این دو چشم و هم‌چشمی‌هایی اتفاق می‌افتد. این انیمیشن حتی می‌تواند بزرگ‌ترها را هم به تماشای خودش بنشاند.

یک عاشقانه ناکام
  سیانور

حالا که در بخش پیشنهاد موسیقی، به کاری از محمد معتمدی که به‌عنوان تیتراژ سیانور خوانده شده، اشاره کردیم، چطور است خود فیلم را هم معرفی کنیم؟ بهروز شعیبی را بیشتر به‌عنوان یک بازیگر به یاد می‌آوردیم. اما او در کسوت کارگردان نیز خوش درخشیده و فیلم «سیانور»، نشان می‌دهد که چقدر به‌کار احاطه دارد. فیلم‌هایی با تم سازمان مجاهدین خلق و انشعاب‌هایی که داشتند و تمایل آنها به مارکسیسم و کنار گذاشتن دین و همچنین روابط انسانی گسسته‌شده ناشی از این انشعاب‌ها، جان می‌دهد برای آثار سینمایی دراماتیک و جان‌دار. «ماجرای نیمروز» یک و دو، در همین مسیر ساخته شده است؛ البته به‌عنوان فیلمی جدی و عبوس و کاملاً واقع‌گرایانه و حرفه‌ای. اما سیانور، فیلمی جدی و عاشقانه از آب در آمده است. مهدی هاشمی، هانیه توسلی، پدرام شریفی، بابک حمیدیان، حامد کمیلی، بهنوش طباطبایی، رضا مولایی و آتیلا پسیانی هم بازیگران آن هستند. فیلم در سال 1395به نمایش درآمده است. همانطور که اشاره شد، درباره انشعابات درونی مجاهدین در سال‌های پیش از انقلاب و شخصیت‌هایی چون تقی شهرام، مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی است. تم آن نیز یک داستان عاشقانه بی‌سرانجام را دارد. البته اثر به واقع‌گرایی ماجرای نیمروز یک و دو در نیامده اما کاملاً یک اثر درست و حسابی است.

سایه‌ای از یک شاهکار
  از ایران یک جدایی

یکی از کارهای جالبی که در سینما و تلویزیون‌های جهان عرف است، ساخت مستند درباره شاهکارهای سینمایی است. گاهی تماشای این مستندها درباره مراحل شکل‌گیری این شاهکارها، دست‌کمی از تماشای خود اثر ندارد؛ مستندهایی که حتی می‌تواند برای دانشجویان و علاقه‌مندان سینما یا هر هنری، یک دوره آموزش فشرده هم باشد. حالا این شما و این هم مستند «از ایران یک جدایی». اصغر فرهادی که دیگر معرف حضور شما هست. فیلم «جدایی نادر از سیمین» این چهره، بیشترین بازتابی را که یک اثر سینمایی می‌توانست داشته باشد، داشت. زمانی درباره رونالدوی برزیلی می‌گفتند که مثل یک روبات برنامه‌ریزی شده است؛ یعنی همینطور می‌رود و کارهایی را که باید انجام بدهد، به همان ترتیب انجام می‌دهد. این فیلم هم چنین بود؛ رفت و همه بازتاب‌هایی را که باید پیدا می‌کرد، پیدا کرد و جایزه‌ها را به دست آورد و آخرش هم اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان را گرفت؛ در واقع این فیلم اصغر فرهادی را می‌توان پرافتخارترین‌های ایران در سطح جهانی دانست. حالا این مستند، درباره ساخته‌شدن و شکل‌گرفتن این اثر سینمایی و بازتاب‌ها و واکنش‌هایی است که به آن صورت گرفت. این مستند را آزاده موسوی و کورش عطایی کارگردانی کرده‌اند.

یونان اسرارآمیز
  تروا

بخشی از فیلم‌های شاخص جهان را فیلم‌های تاریخی - جنگی تشکیل می‌دهند. این فیلم‌ها گاهی به قدری خوب ساخته شده‌اند که شما تصور می‌کنید خود تاریخ را جلوی دوربین قرار داده‌اند و انگار که با یک فیلم روبه‌رو نیستید. «تروا»، ازجمله این آثار شاخص سینمایی است که حتی در لیست‌های مختلف ازجمله هالیوود ریپورتر، جزو صد فیلم برتر تاریخ سینما هم قرار گرفته. تروا را ولفگانگ پترسن کارگردانی کرده و بازیگرانی چون برد پیت، اریک بانا، اورلاندو بلوم، برایان کاکس و... در آن ایفای نقش کرده‌اند. در واقع این اثر، یکی از ماندگارترین آثاری است که برد پیت نقش‌آفرینی کرده و شمایلی تاریخی و اساطیری از این بازیگر به نمایش گذاشته است. او در این اثر سینمایی نقش آشیل را بازی کرده که جنگجویی شکست‌ناپذیر است که قصه‌های عجیبی را از سر می‌گذراند. این فیلم، اقتباسی از «ایلیاد»، اثر هومر، حماسه‌سرای بنام یونانی است. فیلم درباره یکی از پادشاهان یونانی است که موفق شده مناطق مختلف را با هم متحد کند. او پیروزی‌های خود را مدیون آشیل است. اما با آشیل بدرفتاری کرده و سرانجام نبرد تروا  اتفاق می‌افتد و... . دوبله خوبی از این فیلم هم وجود دارد که می‌تواند لذت تماشای آن را دوچندان کند.

دانای کل
  بازی موبایلی عقل کل

بازی‌های رایانه‌ای و موبایلی و حتـی غیــرکـامپیـوتری، ژانرهای مختلفی دارند. یکی از این ژانرها، دانستنی‌هاست؛ یعنی مبتنی بر اطلاعات عمومی شماست؛ اینکه چقدر می‌دانید و در چه حوزه‌هایی، چه اطلاعاتی دارید. این‌بار قصد داریم بازی موبایلی عقل کل را معرفی کنیم. فکر می‌کنید عقل کل هستید؟ به اطلاعات عمومی و دانستنی‌های گسترده خودتان خیلی می‌نازید؟ پس چرا شانس خودتان را امتحان نمی‌کنید؟ این بازی توسط شرکت بیست و چهار و تحت موتور بازی جاوا اسکریپت تولید شده است. از جاهایی مثل کافه بازار هم می‌توانید تهیه و دانلودش کنید. اما بازی چطور است؟ شما پنج چراغ روشن دارید و با آنها بازی‌تان را شروع می‌کنید. در هر مرحله، سؤالاتی عمومی از شما پرسیده می‌شود. پاسخ به این سؤالات می‌تواند درست یا غلط باشد. اگر درست باشد که به شما امتیازی اضافه می‌شود و اگر هم نادرست باشد که یکی از چراغ‌های شما را خاموش می‌کنند. حالا شما چهار چراغ خاموش دارید. اگر باز هم اشتباه پاسخ بدهید، می‌شود سه چراغ. اگر همه چراغ‌های شما خاموش شود که به مرحله اول برگشته و باید از اول شروع کنید. نکته اینجاست که شما جان‌پناه‌هایی هم دارید که وقتی به آنها برسید، اگر چراغ‌هایتان خاموش شود، به جای شروع از اول، از اینجاها شروع می‌کنید.

خلاق‌ها بشتابند
  گمانه

بازی دومی هم که در حوزه بازی‌های موبایلی به شما معرفی می‌کنیم، در همین ژانر دانستنی‌ها قرار می‌گیرد؛ اسم آن هم هست بازی گمانه. اصلاً اسم بازی فریاد می‌زند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و شما با حدس و گمان و پیش‌بینی و اینجور چیزها روبه‌رو خواهید بود. این بازی توسط شرکت چوبین طراحی شده و تحت موتور بازی جاواست. با این بازی کاملاً ایرانی، می‌توانید حتی به فرزندان خودتان آموزش‌های لازم را بدهید و از اینکه وقت آنها بابت این دست بازی‌ها بی‌خودی هدر برود، نگران نباشید. در واقع عنصر اصلی و برگ برنده شما در این بازی، تخیل و هوشمندی و سرعت عمل شما در این موارد خواهد بود. تعداد بازیکنان این بازی می‌تواند 3 تا 6 نفر باشد و سفارش شده برای افراد بالای 8 سال مفید است؛ چون نیاز به تخیل و دانستنی‌های لازم دارد. در این بازی کارت‌هایی در اختیار شما قرار می‌گیرد که تصاویر هنری چشم‌نوازی دارند. این تصاویر تداعی‌هایی از مثل‌ها و داستان‌ها و افسانه‌ها و دانستنی‌های اسلامی و ایرانی و... است. حالا که کارت‌ها در اختیار شما قرار گرفته، باید بتوانید برای آنها داستان‌سرایی و تخیل کنید. اگر درست این کار را انجام بدهید، امتیاز گرفته و برنده خواهید شد.

آشتی با مطبخ
  بازگشت به آشپزی

 البته این پیشنهاد خانه‌گردی ما قطعاً ارتباط چندانی به خانم‌ها ندارد و بیشتر مخاطبان آن را آقایان تشکیل می‌دهند. هرچند گاهی خانم‌ها هم به واسطه کار بیرون از خانه و درگیری‌هایی که دارند، سعی می‌کنند به غذاهای حاضری روی بیاورند. اما نکته اینجاست که در این روزهای کرونایی، اولاً که زیاد نمی‌شود به غذاهای بیرون از خانه اعتماد کرد، ثانیاً وقت آزاد هم زیاد داریم. پس در وهله اول آقایان بد نیست بدانند که آشپزخانه، یکی از جاهایی است که می‌تواند حسابی آنها را سرگرم کند. شاید در ابتدای امر هیچ مهارتی در این حوزه نداشته باشند اما کم‌کم وقتی که ریزه‌کاری‌ها را یاد بگیرند، حتی کار می‌تواند به درست‌کردن کیک تولد و شیرینی‌های جورواجور و دیگر هنرنمایی‌ها نیز برسد. پس یکی، دو‌ماه اول اگر خرابکاری هم کردید چندان نگران نباشید. خاطرتان باشد که مردان سنتی در ایران، معمولاً درست‌کردن کباب‌های خوشمزه و جوجه و برنج و... را بلد بودند و هنوز هم می‌توان از این دست مردان پیدا کرد. به جای یله‌شدن جلوی تلویزیون، بد نیست کم‌کم با آشپزخانه خودتان آشتی کنید. به قول یکی از دوستان، در حق ما مردان خیانت کرده‌اند که گفته‌اند آشپزخانه فقط خاص خانم‌هاست.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید