چههاست در سر این قطره محالاندیش
روشنفکران و تجددخواهان در تبوتاب گشودن سنگرهای تازهاند
ساناز فاتح
هوای تازه به جریان افتاده و ضرباهنگ منازعات و اتفاقات سیاسی تندتر شده است. روشنفکران و تجددخواهان در تبوتاب گشودن سنگرهای تازهاند، زنان هم.
در «جمعیت نسوان وطنخواه» زنی فعالیت میکند به نام «فخرعظمی ارغون»، همو که بعدها دخترش «سیمین بهبهانی» شاعر و کنشگر حقوق زنان در زمانه ما بود. او نمایش را سخت دوست میدارد و بر آثار تربیتی و ترویجی آن واقف است. پس هر ماه در مدرسه نمایشی ترتیب میدهد و دختران را به بازی کردن و تماشای آن دعوت میکند. اما این چیزی نیست که زنی تجددطلب در روزهای پرالتهاب 1302شمسی را راضی کند، این سال، سال تمنای آرزوهای بلند است. با همراهی میرزاده عشقی نمایشی نوشته میشود به نام «آدم و حوا»، داستان ستمی که از این ثنویت بر سر زن میرود و دعوتی به خواست آزادی برای زنان.
نمایش در یک روز بهاری در پارک اتابک، محل کنونی سفارت روسیه، اجرا میشود. روابط مؤسسان انجمن با محافل قدرت، شماری از زنان اروپایی و وابستگان سفارتخانهها را به تماشا کشانده، نمایشی با بیش از 5000تماشاچی؛ تماشاچیانی اگر چه از پس روبند، اما به جان مشتاق. هزینه بلیت تماشا صرف آموزش بزرگسالان جمعیت میشود. بروز مخالفتها نسبت به اجرای نمایشی درباره زنان و توسط زنان، باعث میشود اجرای دوم را در منزل نورالهدی منگنه، عضو دیگر جمعیت، برنامهریزی کنند. اجرایی که با اخطار روحانیون و تهدید نظمیه توقیف میشود. با این حال سنگری هر چند نه برای همیشه گشوده شده: فضای عمومی شهر.