تأملی بر همکاری ایران و چین
امیرمحمود گودرزی- کارشناس مسائل سیاسی
قدمت روابط ایران و چین به درازای تاریخ برمیگردد. حدود 2هزار سال پیش 2 امپراتوری بزرگ آن زمان از طریق جاده ابریشم مراودات حسنهای در حوزه تجارت و بازرگانی داشتهاند. باید توجه داشت که چین و ایران 2 امپراتور بزرگ آسیایی بودند و اگر امروز صحبت از همکاری استراتژیک میان 2کشور است، باید این همکاری را با عطف به سابقه تاریخی 2 ملت، تحلیل و ارزیابی کرد؛ کما اینکه طی 41سال اخیر، نوع نگاه و رفتار چینیها در سطح بینالملل نسبت به ایران حمایتی بوده است. مقصود از بیان این مسائل، اهمیت و نقش کانونی چین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و امروز برآیند همه این مسائل تاریخی، حمایتهای بینالمللی چین در روزهای تحریمی آمریکا، در همکاری 25ساله استراتژیک ایران و چین نمود یافته است.
اوایل قرن بیستم یک جغرافیدان انگلیسی گفته بود: «هر کشوری که راههای آسیا، آفریقا، اروپا را یکپارچه در اختیار داشته باشد، قدرت مسلط و مطمئنی در آینده بهخود اختصاص داده است». این کشور (چین) که زمانی از جاده ابریشم برخوردار بوده است، این استراتژی مهم را در دستور کار خود قرار داده که آسیا، آفریقا، اروپا و حتی ایالات متحده آمریکا را از نظر دریایی یا راههای دیگر حملونقل به یکدیگر متصل کند. در دنیا درباره ابتکار چینیها «طرح بزرگ کمربند، یک جاده» که یک شبکه وسیع حملونقل و صادرات کالا و تجارت را از چین به سراسر دنیا توسعه میدهد، نگاههای مختلفی وجود دارد.
پکن در کنار آماده کردن طرح «یک کمربند، یک جاده» بلافاصله سازمان اجرایی آن را آماده و حتی یک دانشگاه را مأمور تدوین این موضوع کرده است. این طرح بر تمدن آتی بشر اثر مهمی خواهد گذاشت و این سؤال به ذهن ما ایرانیان متبادر میشود که جایگاه کشورمان بهعنوان بازیگر مهم در خاورمیانه در این ابتکار و طرح بزرگ، کجا و به چه اندازه است؟
ایران از اول باید تکلیفش را درباره این موضوع روشن میکرد و باید جایگاه مناسب و در شأن خود در این تجارت برای خود درنظر میگرفت. اراده ایران و چین برای همکاری و راهبردی ۲۵ساله نخستینبار در سوم بهمن۹۴ و همزمان با حضور رئیسجمهور چین (آقای شی جین پینگ) در ایران بهطور علنی، آن هم در قالب بیانیه مشترک رسمی میان ایران و چین اعلام شد. بند۶ از بیانیه مشترک میگوید نظر به اراده راسخ طرفین (ایران و چین) برای توسعه روابط 2 کشور و با توجه به مکمل بودن ظرفیتهای اقتصادی و همچنین وجود همکاریهای مختلف در زمینههای صنعتی، فناوری، زیرساختی، انرژی و سایر زمینههای مشترک 2 طرف همکاری میکنند. این سند و قرارداد یک چارچوب کلان درباره یک همکاری در حوزههای مختلف است؛ لذا در شرایطی که فعلا هیچ پروژهای نیست، بنابراین اعداد و ارقام نیز نمیتواند مشخص و قطعی باشد.
موافقان این طرح (همکاری ۲۵ساله)، آن را راهی برای کمک به رشد اقتصادی و رونق تجارت بینالمللی مخصوصا ایران میدانند، ولی مخالفان آن را طرحی استعماری و غیرشفاف میپندارند.
اصل۷۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صراحتا بیان میکند که عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. ادعای محرمانه بودن قرارداد همکاری ۲۵ساله ایران و چین که بعضی آقایان، مسئله را بهنحوی مطرح کردند و از نوعی سیاسیبازی و ساخت و پاخت محرمانه میان تهران و پکن و به دور از چشم مردم سخن گفتند که احتمالا برخی تصور میکنند آن آقایان یک سند فوقسری که همه نظام بهدنبال پوشاندن آن از مردم هستند را فداکارانه و شجاعانه برای مردم افشا کردهاند، اما مسئله به نحو دیگری است و سادهلوحانه نباید اینچنین بیندیشیم. همزمان با تحریم ایران، ایالات متحده آمریکا بهطور یکپارچه به چین و ایران فشار میآورد و آمریکا جنگ تجاری با چین را آغاز کرده و شرکتهای چینی را تحت فشار گذاشته و آنان را نیز تحریم میکند و بهطور فزایندهای رابطه چین و آمریکا درحال تیره شدن است؛ بنابراین تحریمها و فشارهای ایالات متحده آمریکا به ایران و چین در عین حال که رابطه را در حوزه اقتصادی و تجارت محدود کرده است، ولی فرصتهای جدیدی هم برای گسترش ارتباطات مختلف ایجاد کرده است و تمایل تهران و پکن برای همکاری در جهت موازنهسازی در مقابل آمریکا از گذشته بیشتر شده و ایران و چین آمادگی بیشتری برای مقابله مشترک و همهجانبه با فشارهای ایالات متحده آمریکا پیدا کردهاند. البته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه همکاریهای چین در دوران تحریمهای ظالمانه ایالات متحده آمریکا و اروپاییان را فراموش نخواهد کرد. سیاستهای سلطهگرانه این کشورها موجب شده است که کشورهای مستقل ازجمله ایران بهدنبال همکاریهای بیشتر با یکدیگر باشند که میتوان قرارداد همکاری راهبردی ۲۵ساله تهران و پکن را برای روابط استراتژیک در همین راستا و چارچوب دانست، ولی باید از قراردادهای قبلی ازجمله برجام درس عبرت گرفته شود. مسئولان و مدیران اجرایی کشور لازم است منافع ملی را بر جوسازیها و منافع حزبی خودشان ترجیح داده و از این هجمهها نهراسند.