معمای حمله کرونا به مغز
دانشمندان پس از بررسی شواهد مختلف به این نتیجه رسیدهاند که ویروس کرونا قادر است مغز و مایع نخاعی را نیز آلوده کند و از این طریق باعث آسیب به دیگر اعضای بدن بیمار شود
زهرا خلجی ـ خبرنگار
علائم ابتلا به ویروس کرونا مدام در حال تغییر است. بزرگترین تیمهای تحقیقاتی و برجستهترین دانشمندان ویروسشناس و اپیدمیولوژیست نیز هنوز نتوانستهاند درک درستی از این ویروس داشته باشند. نقطه اشتراک تمام کارشناسان این است که هرگز در زندگی حرفهای خود چنین ویروسی را ندیدهاند.
این روزها بار دیگر با افزایش تعداد مبتلایان، نگرانی از ویروس مخوف این دوران افزایش پیدا کرده است و همه نگران موج دوم هستند. با بروز علائمی مربوط به سیستم عصبی مرکزی، دانشمندان حالا به ابهام جدیدی درباره ویروس کرونا که منجر به بیماری کووید-19 میشود رسیدهاند. آنها گمان میکنند این بیماری نه از طریق آسیب به ریه، بلکه با آسیب مغزی باعث نارسایی تنفسی و مرگ میشود. از آنجا که برخی از بیماران علائمی مانند سردرد، سکته مغزی و تشنج را تجربه میکنند، این فرضیه محتمل است. جولی هلمس، در بیمارستان دانشگاه استراسبورگ در بخش شمالشرقی فرانسه در اوایل ماهمارس2020 با بیمارانی روبهرو بود که نیاز به مراقبتهای ویژه داشتند. بیماران در مدتزمان کوتاهی بهعلت کووید-19 در آیسییو بستری شدند.اما زنگ هشدار برای هلمس زمانی به صدا در آمد که متوجه شد مشکل آنها فقط تنفسی نیست. هلمس در برنامه مستندی به بیبیسی میگوید: حال بسیاری از بیماران بهشدت بد بود و مشکلات عصبی، بهویژه سرگیجه و هذیانگویی داشتند. اغلب بیماران در بخش مراقبتهای ویژه نیاز به آرامبخش دارند، اما شرایط این بیماران کاملا غیرعادی بود. واقعا موقعیت وحشتناکی بود، بهویژه اینکه اکثر آنها بسیار جوان بودند و در دهه سوم یا چهارم زندگی خود بهسر میبردند، حتی یک بیمار هجدهساله هم داشتیم.
بیشتر افراد، ازجمله پزشکان ممکن است ناهنجاریهای عصبی را هنگام بروز آنها تشخیص ندهند. کسی که دچار تشنج میشود ممکن است هیچ لرزش و تکانی نداشته باشد. محیط بخش مراقبتهای ویژه مملو از صدای دستگاهها، داروهای آرامبخش و جداسازی تختهاست که میتواند به تشدید و افزایش هذیانگویی بیماران کمک کند که این مسئله تشخیص و یافتن ارتباط هرگونه علامتی با ویروس Sars-CoV-2 را دشوار و مختل میکند
هلمس و همکارانش با توجه به این مشکل، یک مقاله کوتاه در مجله New England Journal of Medicine درباره مستندسازی علائم عصبی در بیماران کووید-19 مبتنی بر مشکلات فراموشی و پریشانی به چاپ رساندند. همه اینها نشانههای آسیب مغزی است؛ اتفاقی که محققان در ماه فوریه بهواسطه بیماران بستری در ووهان متوجه آن شدند. حالا بیش از 300مقاله از سراسر دنیا درباره شیوع ناهنجاریهای عصبی دیدهشده در بیماران کووید-19 ازجمله سردرد، از دست دادن بویایی و احساس سوزن سوزن شدن و در موارد پیشرفته، از دست دادن قدرت تکلم، سکته مغزی و تشنج به چاپ رسیده است. علاوه بر این، یافتههای جدید درباره ویروسی که عموما آن را یک ویروس تنفسی میدانستند نشان میدهد که کرونا میتواند به کلیهها، کبد، قلب و هر اندام دیگری در بدن آسیب بزند. الیسا فری، متخصص مغز و اعصاب از مؤسسه هِنری فورد در دیترویت، میگوید: ما نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که آسیبهای مغزی بر اثر کووید-19 شدیدتر از سایر ویروسهاست، اما میتوانیم بگوییم نمونههای زیادی از آن را دیدهایم. با بالا رفتن موارد ابتلا، شما نهتنها علائم رایج بیماری، بلکه حتی علائم غیرمعمول را هم میبینید و حالا در این مقطع ما همه آنها را یکباره مشاهده میکنیم. هیچکدام از ما قبلا در زندگیمان چنین چیزی را تجربه نکردهایم. برآوردهای دقیق شیوع بیماری متفاوت است، اما بهنظر میرسد که 50درصد از بیمارانی که کووید-19 دارند مشکلات عصبی را تجربه کردهاند.
بیشتر افراد، ازجمله پزشکان ممکن است ناهنجاریهای عصبی را هنگام بروز آنها تشخیص ندهند. کسی که دچار تشنج میشود ممکن است هیچ لرزش و تکانی نداشته باشد. محیط بخش مراقبتهای ویژه مملو از صدای دستگاهها، داروهای آرامبخش و جداسازی تختهاست که میتواند به تشدید و افزایش هذیانگویی بیماران کمک کند که این مسئله تشخیص و یافتن ارتباط هرگونه علامتی با ویروس Sars-CoV-2 را دشوار و مختل میکند. مسئله، زمانی پیچیدهتر میشود که بدانیم بسیاری از افرادی که مبتلا به ویروس کرونا میشوند قطعا آزمایش ندادهاند، بهویژه اگر دچار علائمی مانند سرفه و تب نباشند. این بدان معنی است که اگر آنها علائم عصبی داشته باشند ما هرگز نخواهیم فهمید که این موضوع به ویروس کرونا مرتبط است.
روبرت استیونس، استادیار بیهوشی و مراقبتهای ویژه پزشکی در دانشگاه پزشکی جان هاپکینز، میگوید: در حقیقت درصد قابلتوجهی از بیماران کووید-19 تنها علامتشان سرگیجه است، آنها سرفه و احساس خستگی ندارند. ما حالا با همهگیری ثانویهای به شکل بیماریهای عصبی روبهرو هستیم.
عبور عجیب از سد محافظ مغز
بیشتر محققان بر این باورند که اثرات عصبی ویروس کرونا نتیجه غیرمستقیم کمبود اکسیژن در مغز یا محصول جانبی واکنش التهابی بدن، معروف به توفان سیتوکین است. الیسا فری و هلمس، هر دو معتقدند که اثرات عصبی بهواسطه سیتوکین اتفاق میافتد. دانشمندان دیگر چندان مطمئن نیستند و ازاینرو شواهدی در حال جمعآوری است که نشان میدهد ویروس درواقع میتواند بهخود مغز حمله کند. استیونس میگوید: اگر یکماه پیش از من میپرسیدند که آیا شواهدی از عبور ویروس کرونا از سد خونی مغز وجود دارد؟ میگفتم نه، اما حالا گزارشها نشان میدهد که چنین اتفاقی امکانپذیر است.
محققان در ژاپن با یک مرد بیست وچهارساله روبهرو شدند که در استخری از استفراغ خودش بیهوش افتاده بود. در راه انتقال به بیمارستان، او یک تشنج عمومی را تجربه کرد. اسکن MRI از مغز وی علائم حاد مننژیت ویروسی (التهاب مغز) را نشان داد و یک آزمایش از نخاع، ویروس Sars-CoV-2 را در مایع نخاعی او ثبت کرد. درواقع حالا برخی دانشمندان گمان میکنند که این ویروس با صدمه به ساقه مغز - مرکز فرماندهی که به ما اطمینان میدهد حتی اگر بیهوش باشیم به تنفس ادامه خواهیم داد - منجر به مرگ میشود، نه از طریق آسیب به ریهها. مغز بهطور عادی با یک محافظ به نام سدخونی مغزی - پوشش سلولهای تخصصی در مویرگها که از طریق مغز و نخاع عبور میکنند- از هرگونه عفونت محافظت میشود. اگر Sars-CoV-2 بتواند از این سد عبور کند، نشان میدهد که ویروس نهتنها میتواند به هسته سیستم عصب مرکزی وارد شود بلکه میتواند در آنجا بماند و بعدتر نیز دوباره ظاهر شود. این رفتار نادر بین ویروسها ناشناخته است، اما برای مثال ویروس آبلهمرغان هرپس زوستر معمولا سلولهای عصبی در ستون فقرات را آلوده میکند و بعدا در بزرگسالی بهصورت زونا ظاهر میشود. تقریبا 30درصد از افرادی که در کودکی آبلهمرغان را تجربه میکنند در بزرگسالی نیز دچار زونا میشوند.
سایر ویروسها اثرات طولانیمدت ویرانگرتری داشتهاند. یکی از بدنامترینها، ویروسی است که منجر به آنفلوآنزای مرگبار اسپانیایی در سال1918 شد. این ویروس منجر به آسیب دائمی و عمیق به نورونهای دوپامین مغز و سیستم عصبی مرکزی شد. در حالی که مدتها تصور میشد که آنفلوآنزا نمیتواند از سدخونی مغزی عبور کند، اما برخی دانشمندان اکنون فکر میکنند که این امر امکانپذیر است. تقریبا 5میلیون نفر از مبتلایان آنفلوآنزای اسپانیایی در سراسر جهان از نوعی خستگی شدید که با عنوان بیماری خوابآلودگی شناخته میشود، مواجه بودند. دیوید نات، استاد روانشناسی اعصاب و روان در کالج امپریال لندن، میگوید که خود او در سالهای 1970 و 1980 بسیاری از بیماران را که از افسردگی شدید بالینی رنج میبردند، درمان کرده است. او با لحنی هشداردهنده نسبت به تجربه دوباره همان اتفاق اما اینبار در مقیاسی بسیار بزرگتر، میگوید: افسردگی آنها پایدار بود و تمام احساساتشان از بین رفته بود. افرادی که از ICU بهدلیل بیماری کووید-19 مرخص شدهاند باید بهصورت منظم و طولانیمدت تحت نظر قرار بگیرند تا هرگونه شواهدی از آسیبهای عصبی بررسی شود و درصورت لزوم تحت درمان قرار گیرند. استیونس نیز در حال برنامهریزی طولانیمدت در مورد بیماران کووید-19 مرخصشده از ICU در بالتیمور است که اسکن مغزی و همچنین تستهای شناختی دقیق را در مورد عملکردهایی مانند ظرفیت حافظه انجام میدهند. شری چو، متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه پیتسبورگ، میگوید: هرچند اثر ویروس روی ریه فوریترین و وحشتناکترین تهدید است، اما اثر ماندگار آن روی سیستم عصبی، بزرگتر و مخربتر است. او تأکید میکند: با اینکه علائم عصبی در کووید-19 کمتر از مشکلات ریوی دیده میشود، اما بهبود آسیبهای عصبی اغلب ناقص است و به نسبت سایر اندامهای بدن مانند ریه، بهبود آن زمان بیشتری میبرد، بنابراین منتهی به نقص کلی یا حتی مرگ میشود. بیمارانی که کووید-19 به مغز آنها حمله میکند دچار استرسهای شدیدی میشوند که حتی ممکن است به افکاری درباره خودکشی ختم شود و این مرحله یعنی سختترین مرحله درمان یک بیمار، چرا که هیچ درمانی برای این بیماری وجود ندارد و جلوگیری از آسیب مغزی تقریبا ناممکن است. بیمارانی که نارسایی ریه را تجربه میکنند میتوانند در دستگاه تنفس مصنوعی قرار بگیرند، کلیهها نیز با دستگاه دیالیز نجات مییابند و با کمی خوششانسی هر دو اندام به حالت عادی برمیگردد، اما دستگاه دیالیزی برای مغز وجود ندارد.
یک بیماری متفاوت
از زمان شروع پاندمی کووید-19، رفتهرفته مشخص شد که ویروس جدید کرونا با نام Sars-CoV-2 شبیه ویروسهایی که منجر به سرماخوردگی میشوند نیست، بلکه نشانههایی غیرمعمول و بعضا ترسناک دارد. برای مثال بیشتر بیماریهای همهگیر ویروسی مانند آنفلوآنزا دارای منحنی مرگومیر شبیه به حرف انگلیسی U هستند، به این معنی که آمار کشتهها مربوط به بچهها و یا کهنسالان است. اما Sars-CoV-2 باعث علائم خفیف در کودکان میشود. این ویروس همچنین به طرز غیرمتناسبی روی مردها اثر میگذارد؛ نزدیک به 70درصد از افرادی که در آیسییو بستری هستند مرد هستند؛ در حالی که درصد ابتلای زنان و مردان، یکسان است. یک مورد سؤالبرانگیز دیگر کمبود اکسیژن غیرمعمول است. در حالت عادی سطح اکسیژن خون در هر فرد باید 98درصد باشد و در شرایطی که این عدد به زیر 85درصد برسد، به از دست رفتن هوشیاری، کما و حتی مرگ منجر میشود. اما در بسیاری از بیماران کووید-19 میزان اکسیژن خون به زیر 70 یا حتی 60درصد رسید بدون اینکه آنها بیهوش شوند یا عملکرد مغزی خود را از دست بدهند. به این ترتیب فرضیه فراوانی بیماران بدون علائم، قویتر میشود. آمارها متفاوت است، اما یک آزمایش بزرگ در ایسلند نشان داد که 50درصد از جمعیت افرادی که ناقل ویروس بودند هیچ علامتی نداشتند. استیونس میگوید: آنچه در چند ماه گذشته از این ویروس آموختیم این است که این بیماری در معرفی خود بهشدت ناهمگن عمل میکند. ما حالا میدانیم که این بیماری روی اندامهای مختلفی از بدن اثر میگذارد؛ بیماران فقط از آسیب ریه نمیمیرند بلکه از آسیبهای کلیوی، لختهشدن خون، ناهنجاریهای کبدی و تظاهرات عصبی میمیرند. حتی من بیمارانی داشتم که فقط 2 یا 3روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری شدند، اما در مقابل، بیمارانی هم هستند که ماهها در این بخش بستریاند.