• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
شنبه 14 تیر 1399
کد مطلب : 103965
+
-

گفت‌وگوی همشهری با بهاءالدین حسینی هاشمی، کارشناس اقتصادی درباره چرایی نوسان قیمت دلار

ارز چند نرخی، تاراج منابع است

ارز چند نرخی، تاراج منابع است

مائده امینی_روزنامه نگار

تورم ناشی از افزایش قیمت بنزین، نقطه شروع این ماجرا بود. بعد کم‌کم نوبت به شبیخون کرونا رسید که به آخرین منابع محدود درآمدهای ارزی زد تا محصول ملغمه‌ای از محدودیت‌های کرونایی، بلوکه شدن منابع ارزی ایران در آن‌سوی مرزها، تحریم‌های شدید بین‌المللی و‌ تورم مهارگسیخته داخلی و دلار 20هزار تومانی باشد. در این میان، اما به ‌نظر می‌رسد جز بیانیه دادن کار دیگری از دست بانک مرکزی برنمی‌آید. کارشناسان می‌گویند بانک مرکزی دیگر نمی‌تواند بازار ارز را کنترل کند. محدودیت در منابع در حالی اتفاق افتاده که مصارف ارزی بانک مرکزی به قوت خود باقی است. سیاستگذار نمی‌تواند تخصیص ارز به نهاده‌های دامی، پزشکی، مواد گوشتی و غذایی را متوقف کند. به این ترتیب همواره هسته ثابتی از تقاضای ارزی در بازار وجود دارد که بانک مرکزی قادر نیست از آنها چشم‌پوشی کند. وحید مظلومین اعدام شده. نرخ‌ها روزبه‌روز بالاتر می‌رود و دیگر کنترلی روی بازار نیست. حالا کارد به استخوان رسیده است. درآمدهای ارزی ایران روزبه‌روز محدودتر و کمتر می‌شود و مراودات با بعضی از کشورهای همسایه به ‌طور کلی قطع شده است. نتیجه این روند، افزایش فشار تقاضا بر بازار شده و به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زند. با همه این‌ها، رئیس‌کل بانک مرکزی مدعی است که رفع تعهدات ارزی صادرکنندگان در تیر ماه و بازگشت درآمد‌های ارزی آنها به کشور باعث می‌شود بازار ارز تعادل  گذشته خود را به دست آورد و موازنه منابع و مصارف بهبود پیدا کند. بهاءالدین حسینی هاشمی، کارشناس اقتصادی بر این باور است که چندنرخی بودن ارز و سیاست‌های سرکوبی و قهری، نظم بازار را به هم زده و با این روند به ‌نظر می‌رسد امیدی به بهبود نرخ ارز وجود ندارد. او در خلال گفت‌وگو با همشهری توضیح می‌دهد که مجموع درآمدهای ارزی ما با همه این شرایط، ‌رقم هنگفت و قابل توجهی است. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد همه این درآمد‌ها از کشور خارج می‌شود و چیزی به جیب مردم نمی‌رود.

 آن روزها که دلار بعد از افزایش قیمت در کانال 11هزار تومانی به ثبات نسبی رسیده بود، کارشناسان می‌گفتند دلار در همین حوالی، به نرخ منطقی خود نزدیک شده و دلار 18هزار تومانی حبابی است که می‌ترکد. این تحلیل چندان دوام نیاورد و اسکناس آمریکا مرز 20هزار تومانی را هم تجربه کرد. واقعا سقف و کف قیمت دلار کجاست؟ نرخ واقعی این ارز چند است؟ 
وضعیت بازار ارز امروز به‌ گونه‌ای رقم خورده که هیچ کارشناسی نمی‌تواند سقف و کف درستی برای نرخ دلار برآورد کند؛ چرا که ارزش ذاتی ارز به این نرخ‌ها نزدیک نیست و در عین حال هیچ مکانیسم درستی هم برای رسیدن نرخ ارز به قیمت واقعی به کار گرفته نمی‌شود. این روزها بعضی‌ها از دلار 25هزار تومانی سخن می‌گویند اما من بیم بیشتر از اینها را دارم.

یعنی نرخ‌های کنونی برای دلار، یورو و حتی طلا منطقی نیستند؟
مجموع تورم‌ها از زمانی که دلار به 13هزار تومان رسیده بود اگر در نرخ دلار محاسبه شود خواهیم دید که نرخ 20هزار تومانی چندان هم غیرمنطقی نیست چرا که اقتصاد ما در همین فاصله دچار تورم تازه‌ و شدیدی شده است. ترس اصلی، افزایش نرخ ارز از 18- 19هزار تومان به بالاست و احتمالا حبابی و آسیب‌رسان خواهد بود. همین وضعیت هم قابل اصلاح است؛ اگر اراده‌ای برای اصلاح آن وجود داشته باشد.
 چه شد که دوباره بازار به هم ریخت؟ عدم‌تصویب FATF، گرانی بنزین، ماجرای هواپیمای اوکراینی و تحریم‌های تازه؟ البته تئوری دیگر این است که پایه‌های اقتصاد ایران به لرزه افتاده است....
مهم‌ترین عامل به هم ریختگی این روزهای بازار، چند نرخی بودن نرخ ارز است. هرقدر فاصله بازار آزاد با نرخ‌های رسمی و نیمه رسمی بیشتر شود، سرعت ورود ارز کمتر می‌شود؛ چرا که دارندگان ارز و حاضر نیستند موجودی خود را عرضه کنند. بانک مرکزی باید در بازار مثل یک بازیگر بزرگ حضور پیدا کند، نه اینکه مثلا روی دلار قیمت‌گذاری کند یا موجب شکل‌گیری تقاضاهای کاذب شود. ارز چند نرخی، تاراج کردن منابع ارزی کشور است که در این روزها با هزار و یک زحمت به‌دست می‌آید.
امروز دیگر به‌خوبی می‌دانیم که منابع ارزی ما به‌شدت آسیب دیده است و صادرات ما به‌شدت کاهش پیدا کرده است. از سوی دیگر حتی اگر منابع ارزی هم در اختیار داشته باشیم، به‌خاطر مشکلاتی که در حوزه نقل و انتقال ارز با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم، باز در بر همین پاشنه می‌چرخد. همه این عوامل دست به ‌دست هم می‌دهد تا بازار را تبدیل به یک بازار نامتعادل کند تا جایی که هیچ‌ چشم‌انداز امیدبخشی پیش‌رو قرار نداشته باشد.

 و آیا راهکارهای کنونی بانک مرکزی را مؤثر می‌دانید؟ 
بانک مرکزی صرفا بیانیه می‌دهد. هیچ راهکار عملی‌ای دیده نمی‌شود. کمترین کاری که باید در این روزها در اولویت قرار داده شود، یکسان‌سازی نرخ ارز است. مگر نگفتند ارز نخرید ارزان می‌شود؟ خب اگر کسی به حرف آقایان گوش کرده باشد امروز ضرر کرده است.

 کاهش نرخ دلار چطور موجب بهبود اقتصادمان می‌شود؟ 
کسری بودجه کم می‌شود. رانت‌ها و تقاضای کاذب از بین می‌رود و تعادل در بازار به ‌وجود می‌آید. وضعیت عراق، لیبی و سوریه را ببینید. مشکلات ارزی و اقتصادی در آنها کمتر از مشکلات کنونی ایران نیست اما کجا نرخ دلار در این کشورها مانند نرخ‌ها در کشور ماست؟ کجا نرخ تورمی چون نرخ تورم ایران را تجربه می‌کنند؟ 

 و تفاوت اصلی ما با کشوری مثل لیبی دخالت‌های دولت در اقتصاد است...
بله. دقیقا. همین مدیریت کردن دستوری بازار. بروید بررسی کنید؛ نرخ ارز در این کشورها واقعی است. وقتی بازار آزاد باشد شاید در ابتدا نرخ ارز ناهنجاری‌هایی را تجربه کند اما بعد در نهایت به تعادل می‌رسد و خودش را با قدرت خرید جامعه و تقاضای واقعی موجود وفق می‌دهد.

هم‌اکنون که با سخت‌ترین شرایط تحریمی دست و پنجه نرم می‌کنیم، ‌منابع تامین و محل مصارف ارزی در کشور به چه سمتی هدایت شده است؟ 
منابع تامین ارز ما همان است که همیشه بود. شاید فقط حجم آن کم و زیا دشده باشد. همچنان مهم‌ترین منبع تامین ارز ما، صادرات نفت، میعانات گازی و محصولات پتروشیمی است. صادرات محصولات صنعتی، کشاورزی و خشکبار هم بخش دیگری از منابع ارزی کشور را تشکیل می‌دهد. مقادیر کمی از درآمدهای ارزی کشور هم محصول کار کردن منابع انسانی برای ایران در آن‌سوی مرزهاست. البته بخش کوچکی هم ناشی از صنعت توریسم بود که به واسطه شرایط این روزها، به صفر رسیده است. تکلیف مصارف هم مشخص است؛ مهم‌ترین مصرف ارزی کشور واردات دارویی، صنعتی و... است. همچنین دانشجوهایی که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند و بدهی‌های ارزی که امروز کشور ملزم به پرداخت آن‌هاست، بخش دیگری از مصارف کشور را تشکیل می‌دهند.

 و بزرگ‌ترین چالش ما چه در بخش منابع، ‌چه در بخش مصارف چیست ؟
- نمی‌توان به صراحت پاسخ داد. در صادرات نفت خام به مشکلات جدی برخورده‌ایم که سهمیه‌بندی بنزین و افزایش قیمت این حامل انرژی تا حدی این مشکل را جبران کرده است.

 و نسخه شفابخش کنونی چیست؟ امروز انتقادهای بسیاری به دولت و بانک مرکزی وارد می‌شود اما آیا واقعا پیشنهادی که امکان عملیاتی شدن داشته باشد هم ارائه می‌شود؟ 
نسخه شفابخش، شفافیت است. سازوکار بازار باید شفاف باشد. نرخ ارز باید یکسان شود و بعد از آن نوبت دولت است که منابع ارزی خود را در این بازار عرضه کند تا عمق بازار بیشتر شود. اگر نرخ ارز به‌درستی تعیین نشود، کم‌کم پول بد، پول خوب یک جامعه را از بین برده و از دور خارج می‌کند و ارزهایی که می‌تواند در داخل اوضاع اقتصادی را بهتر کند از مرزهای ایران خارج می‌شود؛ چرا که در چنین شرایطی اساسا ارزهای ناشی از صادرات به کشور برنمی‌گردد. امروز با قوانین کنونی، بر سر راه ارزآوری تجار و بازرگانان موانع مختلفی می‌گذاریم و آنها را تشویق به ارزبری می‌کنیم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید