تیرگان جشنی با کاربردی دوگانه
میرجلالالدین کزازی _ نویسنده و استاد دانشگاه
جشن تیرگان یکی از جشنهای باستانی ایرانی است که در شمار جشنهای آیینی به همانسان جشنهای افسانهشناختی و اسطورهای ایران جای میگیرد. جشن تیرگان در تیر روز، سیزدهمین روز از ماه تیر برگزار میشود. هنجار بنیادین در جشنهای ایرانی این است که در بسیاری از آنها جشن در روزی برگزار میگردد که همنام است با ماه آن روز. جشن تیرگان جشن بزرگداشت تیر یا تشتر است. تشتر ایزد باران بوده است در ایران کهن، به همان سان نام ستارهای است که نشانه برترین این ایزد است؛ ستارهای که پیشینیان بر آن بودهاند هر زمان در آسمان پدیدار میشود، بارانهای بسیار باریدن خواهد گرفت. در ایران، ابر، باران و آب همواره ارزش آیینی و باورشناختی داشته است، زیرا از نگاهی فراخ، ایران همواره سرزمینی بوده است کم و بیش خشک. از همین روی ایزد تشتر یا تیشتر که سرانجام به تیر فرو کاسته و کوتاهی گرفتهاست، ایزدی شمرده میشده است بسیار گرامی و ارجمند، از همینروست که جشنی باشکوه را که به نام این ایزد نامیده میشده است و میشود، به پاس بزرگداشت او برمیگزاردهاند؛ جشن تیرگان. من از این بیش درباره این ایزد سخن نمیگویم و به خاستگاه دیگر این جشن که خاستگاه افسانهشناختی و اسطورهای است، اندکی میپردازم.
از سوی دیگر جشن تیرگان جشنی است که به پاس کاری بزرگ و بیمانند و ورجاوند که کماندار نامبردار ایران آرش انجام داد، برگزار میشود. هفت سال ایرانیان با تورانیان که به ایران تاخته بودند، گرم نبرد بودند. خشکی و تنگسالی هم بر دشواریها و گرفتاریهای جنگ افزوده بود، بهگونهای که هم ایرانیان هم تورانیان در رنج افتاده بودند از تُنُکتوشگی، نبرد هم به فرجام نمیآمد و سرانجام بر آن نهادند که به شیوهای دیگر آن کشاکش و نبرد دیریاز را به پایان بیاورند.
آن راه چاره که یافته بودند این بود که کمانداری از ایران تیری بیفکند و مرز میان ایران و توران را با آن تیر نشانه بزند. تورانیان این راه چاره را بسیار پسندیدند، آن را یکسره به سود خود پنداشتند، زیرا بر این باور بودند که تیر به هر پایه پرشتاب باشد و تیزپر پهنهای را هرگز دربرنخواهد گرفت، کمانداری که برگزیده شد تا بدین کار شگرف دست بیازد، جنگآوری پیر بود به نام آرش. او در روزی بر نهاده بر ستیغ کوه رویان در طبرستان برآمد همه توان و جان خود را در تیری که میخواست افکند، در دمید و فرو فشرد، تیر را درانداخت، تیر با نیرویی فراسوی و شگفتآور، بیابانها، جنگلها، دریاها، شهرهای گوناگون را درنوردید، در دور جای در کنده گردو بنی فرو رفت، در شهری به نام حلم در فرارود. افراسیاب تیر را نشان زده بود هنگامی که تیر را پس از زمانی دراز از آنجا به نزد وی آوردند، نشان و مهر خویش را بر تیر دید و سخنی بیش نداشت که بر زبان براند مگر آنکه آن مرز را درست و روا بشمارد و سپاه خود را از ایران بیرون بکشد. هنگامی که این تیر افکنده شد و آن مرز نشان گرفت، خشکسال و تُنُکتوشگی هم به پایان آمد، بارانهای سیلآسا باریدن گرفت. این رخداد فرخندهبنیاد انگیزهای شد که ایرانیان آن روز را روزی بزرگ بشمارند و آن را جشن بگیرند. بهگمان بسیار، آمیختگی این دو جشن با یکدیگر: جشن بزرگداشت تشتر و جشن بزرگداشت آرش و تیر او بازمیگردد به واژه تیر که در زبانهای سپسین ایرانی هم در معنی آنچه با کمان میافکنند به کار برده میشود و هم کوتاه شده نام تشتر است. به هر روی، جشن تیرگان جشنی است با کاربردی دوگانه. من فرارسیدن این جشن بشکوه بهین را به همه ایرانیان فرخباد میگویم و آرزو میبرم که همواره بتوانند در سرزمینی آباد و شکوفان و به دور از هر خشکی و کمی و کاستی و رنج و اندوه بزیند. ایدون باد.