معارضات ارضی و آتشسوزی جنگلها
اسماعیل کهرم ـ استاد محیطزیست
نزدیک به 100 درصد آتشسوزیهای اخیر بهدست انسان انجام میگیرد که یا عمدی است یا سهوی. عمدی این است که عملا در جنگل مواد آتشزنهای مثل کبریت، بنزین، گازوئیل و... را روشن میکنند و منطقهای را به آتش میکشند. سهوی هم این است که بارها دیدهام که مثلا خانوادهای یا چوپانی در جنگل، مخصوصا جاهایی که برگها خشک است نشستهاند و در آنجا آتشی درست کردهاند تا غذا یا چای درست کنند که متأسفانه سهوا مسئلهای پیش آمده و مجبور شدهاند منطقه را ترک کنند و منطقه به آتش کشیده شده. در واقع باد با سرعت 3 یا 4کیلومتر بر ثانیه راحت میتواند چنین آتشی را شعلهور کند.
در 2سال اخیر با توجه به اینکه محصولات در جنگلها بهدلیل بارشهای زیاد، فراوان شده است بنابراین در فصل تابستان ما علوفه و برگها و شاخههای خشک زیاد داریم و احتمال آتشسوزی هم زیاد میشود، ولی همانطور که بارها گفته شده در گچساران ، خائیز و کهگیلویه و بویراحمد زیبا و بهشتآسا، متأسفانه معارضات ارضی که سر ارث و میراث و زمین و تملک صورت میگیرد باعث آتشسوزی میشود؛ یعنی اینکه مثلا کسی مورد تعرض قرار میگیرد و نسبت به مالکیتش اعتراض دارد. از اینرو میرود و جنگل را آتش میزند؛ کما اینکه دو سال پیش در جنگل جهاننما در پارک ملی گلستان، مسئولان قبالههای مردم را گرفتند (قبالهها و سندهایی که 300 تا 400سال عمر داشتند که گاه قیمت آن کاغذها بیش از خود زمین بود) و گفتند ما قباله و سندهای رسمی به شما میدهیم. بعد که قبالهها را مردم پس گرفتند، دیدند که تا 20درصد از زمینها را یکی از دستگاهها تصاحب کرده است و متأسفانه مردم هم برای اعتراض جنگل را آتش زدند.
ما میدانیم که در گچساران، خائیز، کهگیلویه و بویراحمد، کامفیروز فارس و هر جا که آتشسوزی اتفاق افتاده واقعا بهدست انسان بوده و تا حدود زیادی هم این آتشسوزیها بهصورت عمدی بوده است. این را هم باید بگویم که هیچ عارضه طبیعیای اثرات مخرب آتش را ندارد؛ یعنی اگر در منطقهای سیل بیاید بسیاری از گیاهان و جانوران زنده خواهند ماند، اگر در منطقهای زلزله و ریزشکوه باشد و دشت فرو بنشیند و فروچالهای ایجاد شود، باز هم بسیاری از جانوران و گیاهان زنده خواهند ماند. ولی آتش بدترین صدمه را میزند. آتش، گیاهان و لانه جانوران را که این روزها فصل زاد و ولد آنهاست از بین میبرد. پدر و مادر ممکن است از آتش فرار کنند ولی نوزادان آنها از بچههای خرس، روباه، شغال ، غزال ، گوزن و... گرفته تا انواع و اقسام حشرات که مایه و پایه حیات هستند در جنگلها همه از بین میروند. حشراتی که از 30سانتیمتر زیر خاک تا بالای تاج درختها فعالیت دارند و مایه حیات جنگلها هستند از بین میروند و خلاصه نسلی از منطقه را آتش از بین میبرد.
این در حالی است که در مناطق باید یک سیستم پایش آتش باشد، یعنی عدهای باشند که یک اداره مرکزی درست کنند و هر جا آتش دیده شد خبر بدهند تا حتی نیرویهای مردمی هم بروند و آتش را خاموش کنند. در ضمن وسایلی مانند هلیکوپتر و وسایل اطفای حریق باید داشته باشیم، حتی اگر هم نداریم باید از کشورهای دیگر تهیه کنیم. جنگلهای مرکزی روسیه وقتی آتش گرفت از وسایل اطفای حریق آمریکا استفاده کردند و بعد از آن «پوتین» از خلبانهایی که به کمک کشورش آمده بودند قدردانی کرد. ما هم میتوانیم چنین روابطی با دیگر کشورها داشته باشیم. ما حدود 15هزار هکتار از جنگلها را هر سال در اثر آتش گرفتن ازدست میدهیم و متأسفانه هیچکاری هم نمیتوانیم انجام بدهیم. برای مثال در شمال، منطقهای آتش گرفته بود و مسئولی گفته بود چیزی نیست فقط 400هکتار سوخته و بهزودی جایگزین خواهد شد. این فرد ارزش جنگل را نمیداند، نمیداند که یک درخت برای اینکه به سن بلوغ برسد 40سال وقت میبرد و به همین راحتی جنگل آتشگرفته بازنمیگردد.