• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 10 تیر 1399
کد مطلب : 103735
+
-

بخشش مرد همسرکش به شرط پرداخت دیه

بخشش مرد همسرکش به شرط پرداخت دیه


مردی جوان که در جریان اختلافات خانوادگی همسرش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود،  وقتی برای دومین بار پای چوبه‌دار رفت موفق شد پیش از اجرای حکم قصاص اولیای دم را راضی کند تا او را ببخشند. خانواده همسرش راضی شدند تا با دریافت دیه به قاتل زندگی ببخشند.
به گزارش همشهری، این جنایت 17فرودین‌ماه سال 95حوالی نظام‌آباد رخ داد. آن روز گزارش قتل زنی حدودا 28ساله به تیم جنایی اعلام شد و مأموران پس از حضور در محل تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. بررسی‌ها حکایت از این داشت که زن جوان بر اثر خفگی جانش را از دست داده و آنطور که مشخص بود حدود 24ساعت از وقوع جنایت می‌گذشت. نخستین کسی که با جسد روبه‌رو شده بود پدر مقتول بود که از روز قبل هرچه با دخترش تماس می‌گرفت پاسخ نمی‌داد. وی که به‌شدت نگران شده بود خود را به خانه دخترش رسانده و با جسد او مواجه شده بود. مأموران در ادامه دریافتند که از شوهر این زن خبری نیست و فرار وی، فرضیه جنایت از سوی مرد جوان را قوت می‌بخشید چرا که مأموران در ادامه تحقیق پی بردند که این زوج جوان مدت‌ها بود که با یکدیگر اختلاف داشتند.

قصاص
متهم به قتل تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد از جنایت دستگیر شد. او در بازجویی‌ها به قتل همسرش اقرار کرد و انگیزه‌اش را اختلاف خانوادگی و دعوا بر سر مسائل پیش پا افتاده عنوان کرد. وی گفت:من با موتور در پیک موتوری کار می‌کنم و معمولا برای تامین مخارج زندگی ناچارم از صبح تا شب مشغول کار باشم. من مشکل خاصی با همسرم نداشتم فقط گاهی با هم جرو بحثمان می‌شد که ممکن است در زندگی هر زن و شوهری اتفاق بیفتد. وی ادامه داد: من هرازگاهی هنگام ظهر برای استراحت به خانه می‌رفتم و قبل از رفتن به همسرم زنگ می‌زدم تا اگر غذا ندارد از بیرون برایش بخرم. روز حادثه هم به او زنگ زدم و برایش غذا خریدم. وقتی به خانه رسیدم همسرم سرگرم خوردن غذا شد و بعد از من پرسید «نمی‌خواهی به سرکار بروی؟» گفتم نیم ساعت دیگر می‌روم و بعد با تلفن همراهش مشغول صحبت با مادرش شد. نمی‌دانم درخصوص چه مسائلی با مادرش صحبت می‌کرد که ناگهان عصبانی شد و درحالی‌که فریاد می‌زد،  به من گفت« چرا نزد خانواده‌ام از من بدگویی کرده ای؟» گفتم من حرفی نزدم و سعی کردم او را آرام کنم. تلفنش را که قطع کرد همچنان عصبانی بود و می‌گفت قصد دارد به خانه برادرش برود. جلویش را گرفتم که ناگهان ویترین خانه را به زمین پرت کرد و آن را شکست.رفتار او باعث شد کنترلم را از دست بدهم و بی‌آنکه متوجه شوم با دست چپم جلوی دهانش و با دست راستم گلویش را گرفتم که وقتی به‌خود آمدم متوجه شدم که نفس نمی‌کشد. خیلی ترسیدم و وحشت سراپای وجودم را فراگرفته بود. باورم نمی‌شد که همسرم را به قتل رسانده‌ام. همه‌‌چیز در یک لحظه رخ داده بود و فکر می‌کردم در خواب هستم.
وی ادامه داد: پس از قتل خانه را ترک کردم و با موتورم به خیابان‌ها رفتم. چند ساعتی سرگردان می‌چرخیدم تا اینکه به ترمینال جنوب رفتم و حدود یک هفته آنجا بودم. بعد در یک رستوران به‌عنوان پیک موتوری مشغول به‌کار شدم و شب‌ها را هم در آنجا می‌خوابیدم. اما مدام کابوس می‌دیدم و عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد. هنوز آنچه رخ داده بود را باور نمی‌کردم تا اینکه یک روز وقتی سوار برموتور در خیابان بودم،  پلیس مرا گیر انداخت. موتور را رها کردم و با پای پیاده تصمیم به فرار گرفتم اما درنهایت بازداشت شدم. این متهم پس از اقرار به قتل همسرش روانه زندان شد و پس از مدتی در شعبه دهم دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت. او در جلسه دادگاه ادعای پشیمانی کرد و گفت همسرش را به‌شدت دوست داشته و ناخواسته دست به جنایت زده است. پس از پایان جلسه،  قضات وی را به قصاص محکوم کردند و حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید. پس از آن پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. مرد همسرکش سال گذشته برای نخستین بار پای چوبه‌دار رفت تا حکم قصاص اجرا شود اما در واپسین لحظات اولیای دم دلشان به رحم آمد و به قاتل مهلت 6ماهه دادند. پس از پایان مهلت،  متهم چند وقت قبل برای باردوم به محوطه زندان رجایی‌شهر انتقال یافت تا قصاص شود اما موفق شد اولیای دم را راضی به بخشش و رضایت کند. گریه و التماس‌های قاتل و تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران نتیجه داد و اولیای دم راضی شدند تا به شرط دریافت دیه از قصاص صرف‌نظر کنند. به این ترتیب متهم به قتل به زندان بازگشت و از مجازات مرگ رهایی یافت. او 2ماه مهلت دارد که پول دیه را جورکرده و بعد از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری محاکمه شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید