قرار است بنویسید... کوتاه اما بنویسید... ساده، روان، راحت... از خیلی پیش از اینها بنا داشتیم فضایی را فراهم کنیم تا صحبتها، دیدگاهها، ایدهها، انتقادها، اعتراضها و پیشنهادهای شما بیواسطه به صفحه ما راه پیدا کند. در حقیقت هدف اصلی ما تدارک یک صفحه بود (و البته هنوز هم هست) اما ترجیح دادیم که آرام آرام و ستون به ستون پیش برویم و قدمهایمان را هر روز محکمتر کنیم و بعد پنجرهای بزرگتر را به روی شما بگشاییم.
برای همین، اگر نگاه و دیدگاه خاصی دارید... اگر موضوع و مسئلهای دغدغه ذهنی شماست... اگر نسبت به موردی انتقاد یا اعتراضی دارید... اگر فکر میکنید که باید توجه جامعه یا مسئولان را به نکته یا موضوعی جلب کنید... اگر پیشنهاد مشخصی برای حل مشکلی دارید... اگر نسبت به برخی تصمیمها، برنامهها و... در موضوعات مختلف شهری، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... نظر موافق یا مخالف دارید، آستین بالا بزنید و همینطور که در تاکسی یا اتوبوس نشستهاید یا در جمع و محفل دوستانه یا خانوادگی مشغول گپوگفت هستید یا روی مبل و جلوی تلویزیون و یا حتی توی تختخواب لم دادهاید، آنچه را در ذهنتان میگذرد و میخواهید آنرا برای دیگران به اشتراک بگذارید، در قالب یک متن کوتاه بنویسید و برای ما پیامک کنید، تا بقیه خوانندگان روزنامه و مردم و همینطور مسئولان، این نظرات و دیدگاهها را ببینند و بدانند و بخوانند و شاید همین اتفاق، سبب خیر و منشأ یک حرکت تازه و مؤثر شود.
ادب و اخلاق اجتماعی، همان گذرنامه یا مجوز ورود و انتشار دیدگاهها و نظرات شماست که ما هم خیلی روی آن تأکید داریم و مطمئنیم که شما هم به آن باور دارید و موقعیت ما را در انتشار آنها درک میکنید! اتفاقا همین ادب و اخلاق است که راه را برای رسیدن به آن بالاها هموار میکند. قرار است برای رساندن این نظرات، دیدگاهها و ایدههای شما به دیگران با هم همدست شویم؛ مهم همین بزرگراه یکطرفه است، البته این بار از پایین به بالا؛ بدون توقف، مستمر و مستدام. در ابتدای این همراهی، با نظرات و دیدگاههای شما در قالب موضوعات آزاد شروع میکنیم، اما قرار نیست در این نقطه متوقف بمانیم؛ فکرهای دیگری هم داریم و بنا داریم که خیلی زود با طرح موضوعهای هفتگی، جای شما را خیلی بیشتر از قبل در صفحات روزنامه باز کنیم و از صحبتها و نظرات و دیدگاههای شما صفحهای را شکل بدهیم که متعلق بهخود شماست و قرارنیست پای مسئولی به آن باز شود! برای گرفتن نظرات و پیامهای شما یک شماره تلفن همراه و نام کوچکتان کافی است. البته ما چند عدد میانی آن شماره را ستارهدار میکنیم تا فقط خودتان بدانید و بس... بدون نامخانوادگی، شهر یا... .
پس بیآب و تاب با همان لحن و ادبیات خودتان بنویسید... قرار هم همین است؛ بنویسید... ساده و کوتاه... رُک و راست.
پیامگیر ما با شماره 09023828491 در تمام طول شبانهروز آماده دریافت پیامها، نظرات و دیدگاههای شماست.
****
2481* * * 0937– رهام:
من فکر میکنم افزایش جمعیت باید زمانی اتفاق بیفته که برای جمعیت حاضر و آینده امکانات مختلف از نظر کار و درآمد، تحصیل و آموزش، بهداشت و درمان، مسکن و... آماده و متناسب با اون باشه. اینکه فقط جمعیت رو زیاد کنیم و در تأمین نیازهای بایسته و شایسته این جمعیت ناتوان باشیم هیچ کمکی به آینده روشن این کشور نمیکنه. جمعیت نیازمند و محتاج، جمعیت فقیر و محروم از حداقل امکانات، جمعیت زیاد در روستاهای دورافتاده و محروم، جمعیت بیکار و بدون درآمد مکفی و... آیندهای در این مملکت نداره. هر موقع ما تونستیم برای همین جمعیت فعلی کار و شغل و درآمد و تحصیل و بهداشت و مسکن و.. تهیه کنیم، اونهم در حد مناسب و شایسته و بعد توانمندی و امکانات ما بیشتر از جمعیت بود اونوقت میتونیم برای افزایش جمعیت برنامهریزی کنیم، اون هم در حد متناسب با امکانات و توانمندیهای تازه و بهینهسازی شده کشور. افزایش جمعیت باید همراه با کرامت انسانی افراد و همراه با آسایش و رفاه و کیفیت زندگی انسانها باشه تا مطلوب موردنظر حاصل بشه.
3619* * * 0914– عباس:
حاشیه بازار یا بهعبارت درستتر «بازار سیاه » فقط یک معنی داره و اون اینکه کسی که کالایی رو لازم نداره و نمیخواد استفاده کنه، میره تو صف و میخره و بعد میآد به اون کسی که اون کالا رو لازم داره و میخواد استفاده کنه به قیمت بالاتر میفروشه! به همین راحتی! حالا میخواد اون کالا خودرو باشه یا دارو یا قطعات و لوازم یا مواداولیه و دان مرغ یا هر چیز دیگه.
بعد جالبه که مثلا همین موضوع در بخشی از بدنه خودروسازی ما برای یک عدهای میشه ملاک عمل برای قیمتگذاری و مرتب همه رو ارجاع میدن به این قیمتهای کاذب و خودساخته و سودجویانه و میگن که ببینید توی بازار سیاه قیمتش چنده، بیایید از ما 5درصد ارزونتر بخرین! و عملا ملاک قیمتگذاری، همون ارقام کاذب، دروغین و سودجویانه بازار سیاه بود و البته برای بعضی هنوز هم هست!
5243* * * 0922– کامران:
اینکه در عرض یک روز قیمت فروش خودرو در بازار سیاه بهصورت حلقهای و هماهنگ مثلا 2یا 5یا 10میلیون تومان بالا میرود و فروشندگان قیمتهای خود را تقریبا همسان با هم افزایش میدهند نشان میدهد که این بازار سیاه مدیریت میشود و یک فرمانده یا ارباب دارد و این ارباب، قیمتهای موردنظر را به فروشندگان تزریق یا دیکته میکند. وظیفه شکستن این حلقه و ارباب حلقهها بهعهده نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی کشور است تا امنیت اقتصادی ایران بیش از این آسیب نبیند.
با شما، برای شما
در همینه زمینه :