یک حرف بس است
احمد مسجدجامعی| عضو شورای شهر تهران:
انسانها موجوداتی هستند که گاه رشد میکنند و گاه تنزل. انسانهای مؤثر و توانا کمتر به یک حال میمانند.
بزرگداشت کسان بهمعنای این نیست که آنان در تمام عمرشان بیهیچ نقص و خطایی رو به رشد و تعالی بودهاند. به هر انسان غیرمعصومی-کم یا بیش - انتقادهایی وارد است و بزرگداشت انسانها به معنی بزرگداشت خصایص و اعمال پسندیده آنان است نه بهمعنای بزرگداشت همه خصلتهای آنها.
در شهر تهران خیابانهایی به نام مبارزان مسلمان مصری گذاشتهاند که اکنون گروههای تندرو وتکفیری برخی آنها را ستارههای تبلیغاتی خود کردهاند. از این گرایشها بیخبر نیستیم. اما به پاس مبارزاتشان علیه استعمار و استبداد از آنان تجلیل کردهایم نه به پاس فرقهگرایی و انحرافهای عقیدتی. در همین تهران خیابانهایی به نام کسانی گذاشته شده که از دیگر کشورها هستند و اصلا ایرانی و مسلمان نبودهاند. نه بابت نامسلمانی که بابت مبارزه علیه نژادپرستی و استعماراز آنها تمجید و تجلیل میکنیم. این حتی محدود به نامسلمانان و غیرایرانیها نیست. مگر در مورد بسیاری از بزرگان علم و ادب که مسلمان بودهاند و خطاهای نه چندان کوچکی هم مرتکب شدهاند به دیده اغماض نگاه نمیکنیم؟
این طعنه که نام میدان امام خمینی را مصدق یا بازرگان بگذاریم تا روند مخالفت با امام خمینی به کمال برسد ناشی از نگاه تنگ و محدودی است که تجلیل از افراد را تجلیل از تمامی زندگی آنان میداند و انتظار مقام عصمت از انسان دارند. اینها گمان میکنند سیدجمال الدین اسدآبادی و سعدی و رازی و بوعلی که خیابانهایی در تهران به نام آنان است هیچ خطا و اصرار بر خطایی در زندگیشان نبوده؟ ای بسا در مورد تک تک این افراد که گفتیم بتوان نمونههای واضح آورد، اما آنچه در نامگذاریها از آن تجلیل میکنیم بزرگ کردن خوبیهای اینان است. این مانع نقد نیست. به موقع در جلسات نقد خطاهای تک تک اینان را باز گوییم و از نقدشان هیچ وحشت و ابایی هم نداریم.آن خوبیهایی که در مهندس بازرگان بوده و او را لایق تجلیل میکند یکی پایین کشیدن پرچم انگلیس از تاسیسات نفتی ایران در مبارزات ملی شدن صنعت نفت و دیگری نمایندگی از سوی مرحوم امام خمینی برای ساماندهی اعتصابات مهندسان و کارگران شرکت نفت ایران در دوره انقلاب است. سوم برنامهریزی و مشارکت در تاسیس سازمان آب و لوله کشی آب تهران با همکاری مرحوم میکده که امروز در این بحرانهای آبی قدرش آشکارترشده است و نهادن آیه شریفه «ومن الماءکل شیء حی» بر تارک این سازمان در زمانهای که کسی در آرم سازمانهای دولتی از آیه قرآن استفاده نمیکرد. چهارمین ویژگی ممتاز او نیز-که این یکی کمتر مشهور است- این است که نخستین کسی است که طرح مهمی برای حملونقل عمومی تهران داده که توضیح آن را به یادداشت دیگری موکول میکنم و در بسیاری از مسایل تهران با تشکیل شورایی از نخبگان و متخصصان شهری نظرات کارشناسانه ارائه کرده است.این خصوصیتها اگر در شخص دیگری که چندان مقید به دین و آیین و عرف هم نبود و در کنارش وجههای دانشگاهی داشت جمع میشد، امروز کسی به نام نهادن کوی و برزنی به نام او در تهران معترض نمیشد. اما ما معمولا در باب نزدیکان سختتر از دورها قضاوت میکنیم. به بازرگانی که در سیاست و غیرسیاست خالی از خطا هم نبود و ما گاهی با او از در مباحثه و مناقشه در میآمدیم، اما مسلمان و معلم قرآن و از بنیانگذاران مسجد جامع نارمک و تلاشگر در راه استقلال و آزادی و برقراری جمهوری اسلامی بود و در دوران پهلوی مبارزه کرد و زندان رفت محکمتر حمله میکنیم تا به دیگرانی که دورتر هستند. مگر نمیتوان در مورد آیتالله طالقانی و آیتالله هاشمی رفسنجانی و دیگران از این سخنها گفت وبه گفتار و رفتارشان خرده گرفت.
یکی از اعضای برجسته شورای انقلاب نقل میکند در جلسه مهمی مرکب از روحانیان و مهندس بازرگان، حضار متوجه غیبت او شدند و وقتی جستوجو کردند او را در حال نماز اول وقت یافتند. شهید مطهری نیز جملهای خواندنی درباره این مهندس متدین تحصیلکرده غرب گفت. براساس اسنادی که در دست است و برخی از روشنفکران پس از انقلاب آن را به رخ میکشیدند او با جدیت طرفدار حجاب دختران دانشآموز در همان سالهای سخت و تلخ بودکه در مدارس دولتی با آن مقابله میکردند و نیازی نمیدید عقیده خود را در این خصوص پنهان کند.
در نهایت اما اگر این طعنهزنندگان بر صواب باشند و بتوان به این دلیل که پیشنهاد دادهایم خیابانی را به نام مرحوم بازرگان بگذارند او را با امام خمینی(ره) قیاس کردند، آن وقت باید تمام خیابانها و گذرهای تهران را به نام معصومین گذاشت و لاغیر. در قیاس خطا و صواب کدام صاحبان نام خیابانهای تهران از «امامان و معصومان» است که از این نگاه قابل قیاس با بنیانگذار انقلاب باشد؟
در پایان خوب است به پیام مقام معظم رهبری پس از درگذشت مرحوم مهندس مهدی بازرگان اشاره کنیم که بهعنوان یک شاهد نزدیک درباره شخصیت، سلوک و مبارزات او گواهی دادهاند:
«ایشان یکی از مبارزان دیرین با رژیم ستم شاهی و نیز از جمله پیشروان ترویج و تبیین اندیشههای ناب اسلامی با زبان و منطق و شیوه نوین بود واز این رهگذر بیشک در چشم همه علاقهمندان به گسترش و رواج ایمان اسلامی در میان طبقات تحصیلکرده در دوران خفقان و دینزدایی رژیم پهلوی دارای شأن و ارزش بهخصوص بود. خداوند ایشان را مشمول رحمت و مغفرت و فضل خود قرار دهد وبه تلاشهای ایشان با چشم رضا و قبول بنگرد.»
به هر حال به قول سعدی اگر درخانه کس است یک حرف بس است.