به گواه یک خیال در قاب پنجره
محسن سعیدالسادات، از جمله نویسندگانی است که نوشتن را از ابتدای دهه 70، با نوشتن شعر شروع کرد و بعد به نوشتن برنامههای رادیو و تلویزیون روی آورد و همچنان به همان کار مشغول است. او نوشتن داستان را ابتدا با داستانک تجربه کرد و داستانکهایی از او بین سالهای 81 تا 83 در ستون داستانک صفحه آخر روزنامه همشهری به چاپ میرسید. او سال 1386 نیز تعدادی از این داستانکها را در کتابی با عنوان «داستانکها، گزینگویههای ادبی» با تدوین علیرضا پورامید توسط انتشارات همشهری چاپ و منتشر کرد. «به گواه یک خیال در قاب پنجره» اولین رمان اوست که اخیرا از سوی نشر داستان، منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است. این رمان، مضمونی روانشناختی دارد، در سه پنجره یا در واقع در سه فصل روایت میشود، اما نویسنده در واقع از پنجرههای متعددی پرده برمیدارد که در ذهن همه ما وجود دارد؛ او سعی میکند ما را بر آن دارد تا به این نکته پی ببریم که میتوانیم با گشودن و نگاهکردن به هر یک از پنجرهها، خود را در موقعیتی تازه قرار دهیم و به اطراف خود نگرشی نو داشته باشیم. هر فصل از رمان با زاویه دید متفاوتی نوشته شده و نویسنده، داستان را از فصل دوم آغاز کرده است. پنجره سوم این رمان که فصل آخر آن است، در واقع فقط چهار صفحه است، اما در همین چهار صفحه، داستان، پایانی دوگانه دارد و مخاطب را غافلگیر میکند. به گواه یک خیال در قاب پنجره را نشر داستان در 140 صفحه با شمارگان 500 نسخه، به بهای 30 هزار تومان منتشر کرده است.