به تهران آمدیم اما...
مصایب گردشگران در شهری که شبها به خواب میرود
مقصد سفرشان تهران است. برای پرسهزدن در شهر و فهم فرهنگ روزمره و تماشای معماری پایتخت آمدهاند؛ برای آنکه در اقامتی چندروزه تهران را ببینند و به موزهها و کاخها بروند؛ اما تهران تماشایی در روز، شبها فرصتی برای تماشا ندارد. بعد از فرودگاه، نخستین تصویر پیش روی گردشگران که با آن روبهرو میشوند ترافیک همیشگی است. چند ساعتی طول میکشد تا بتوانند خود را از شمال به جنوب تهران برسانند. در تهران همیشه باید عجله کنند؛ چرا که از ساعتهای اولیه شب درهای بسیاری از مراکز فرهنگی، مثل موزهها و گالریها و نمایشگاهها و مراکز دیدنی به رویشان بسته میشود. آنها گردشگران کلانشهری هستند که در شبانهروز 12ساعت بیشتر بیدار نیست و بخش عمده مراکز فرهنگی و تفریحیاش بیش از 8ساعت در روز فعال نیستند و با این شرایط اگر نتوانند در همین بازه زمانی محدود از مکانهای مورد نظرشان بازدید داشته باشند باید تا صبح فردا صبر کنند.
زندگی شبانه شهری سالهاست که در تهران فراموش شده و این شهر با وجود ظرفیتهای متعدد برای گردشگری در شب، جز ماه رمضان در هیچ زمانی از سال زندگی شبانه را تجربه نمیکند. هر چند سال یکبار هم طرحهایی برای احیای منظر شبانه شهر پیشنهاد میشود اما پس از مدتی تقدیرشان جز فراموشی در کنار دیگر طرحهای شهری نیست. در سالهایی که وعده اجراییشدن تهران 24ساعته بر سر زبانها بوده، گاهی قرعه به نام پاساژها افتاده و گاهی موزهها و گالریها اما در نبود سازوکاری هماهنگ و برنامهریزیهای هدفمند، اجراییشدن آن طرحها به تعویق میافتد. 2سال پیش سازمان زیباسازی شهر تهران مأموریت جدیدی برای خود تعریف کرد: «رفع معضل کمنوری پایتخت» و همچنین «تأمین نور محیطهای تفریحی و عمومی برای حضور شهروندان در ساعات پایانی شب». قرار بود طرح جامعی برای منظر شبانه شهر تدوین کند تا با اجرای آن در مناطق ۲۲گانه، زمینه «زیست در شب» برای تهران اتفاق بیفتد. اجرای این طرح، آن هم در محدوده فراگیر همه مناطق شهری میتوانست شرایط تازهای برای زیست شبانه شهری فراهم کند اما حالا نگاهی به شهر از ساعات آغازین شب نشان میدهد که هنوز روشنکردن شبهای تهران وارد مرحله اجرا نشده است.
تهران ماندگاری گردشگر ندارد
تهران با وجود قدمت تاریخی بالا و جاذبههای گردشگری متعدد، از نظر گردشگرپذیری، از شهرهایی مانند اصفهان، شیراز و یزد که با جاذبههای تاریخی و فرهنگیشان شناخته میشوند، عقب مانده است و بیشتر شبیه یک توقفگاه عمل میکند؛ شهری که گردشگران خارجی به آن وارد میشوند و پس از اقامت کوتاهی، اغلب کمتر از یک روز، از آن خارج شده و به سمت دیگر شهرهای کشور حرکت میکنند. در بستههای سفری که آژانسهای گردشگری برای گردشگران ورودی به ایران تهیه میکنند، تهران اغلب کوتاهترین زمان اقامت را دارد و بخش عمده برنامههای بازدید برای گردشگران خارجی، بازدید از کاخ گلستان بهعنوان اثر ثبت جهانی و بخشی از موزهها، ازجمله موزه جواهر و فرش و درنهایت خرید از بازار بزرگ تهران است؛ برنامههایی که نشان میدهد بخش قابلتوجهی از جاذبههای گردشگری در تهران ناشناخته مانده یا ظرفیتهای آنها برای جذب گردشگر از یکسو و معرفی تهران بهعنوان شهری گردشگرپذیر ناشناخته مانده و جدی گرفته نشده است.
سولماز سیدموسوی، کارشناسارشد توسعه گردشگری، معتقد است که تهران اگرچه در روز، شهری شلوغ و پرتردد است اما میتواند در شب شهری دیدنی و پرجاذبه و بهویژه در مناطق تاریخی شهری آرام و دلپذیر برای گردشگران باشد؛ «نخستین مکانهایی که برای گردشگران در تهران جذابیت دارد بازدید از آثار تاریخی، کاخها، موزهها و معماریهاست. اگر به ردهسنی گردشگران توجه کنیم متوجه میشویم که بیشترشان در رده سنی میانسال هستند؛ پس مقاصد گردشگری تهران برای گردشگران بینالمللی انتخاب اول نیست و توریستهای جوان هم تهران را انتخاب نمیکنند. برای تغییر این اوضاع و جذب گردشگرهای جوان باید به زندگی شبانه تهران تنوع دهیم و سعی کنیم آنچه گردشگر میخواهد را در زندگی شبانه ارائه کنیم. برنامههای رویدادی، مثل اجرای تئاترها یا موسیقیهای محلی و همچنین بازدیدهای شبانه از مکانها و معماریهای تاریخی و هویتی شهر، انتخابهای جذابی برای آنهاست؛ چراکه برنامههای اصلی در گردشگری شبانه تهران همینهاست.» این کارشناس گردشگری درباره ماندگاری و میزان اقامت گردشگران در تهران میگوید: «ماندگاری گردشگران در شهرها از یک روز تا یک هفته متفاوت اما اقامت گردشگران در تهران نهایتا 2 یا 3 شب است و این بهدلیل فراهم نشدن بسترهای گردشگرپذیری در تهران و فراهم نبودن فرصتی در حوزه گردشگریشبانه تهران است؛ چرا که عملا در روز زمان گردشگران در ترافیک و سفرهای درونشهری تلف میشود و در شب هم امکانی برای بازدید از موزهها و استفاده از بخش قابل توجهی از جاذبهها وجود ندارد». به گفته او «فراهمکردن بسترهای توسعه پایدار گردشگری»، «ارائه تسهیلات در زمینه اقامت و اسکان گردشگر»، «احیای بافتهای قدیمی و تاریخی»، «بازاریابی و برندسازی گردشگری برای تهران» و همچنین «تجهیز و مناسبسازی فضاهای گردشگری» و «ارائه تسهیلات در زمینه جابهجایی و حملونقل»، از مهمترین وظایف مدیریت شهری برای توسعه گردشگری در شهری است که در زمینه جاذبهها چیزی کم از دیگر شهرهای کشور ندارد اما این ظرفیت در آن به خوبی مدیریت و شناخته نشده و در نتیجه به کارگرفته نشده است.
دستخالی رفتن از تهران
روبرت 51 ساله یکی از گردشگرانی است که سال گذشته به تهران آمده بود و خبری از خاموشی شبهای تهران نداشت. او که یک شب بیشتر مسافر تهران نبود درباره دستخالی رفتنش از تهران در شبکههای اجتماعی نوشته است: «برجستهترین جاذبههای این سفر برای من، مساجد، بازارها و مردم تهران بودند. آن شب من تصمیم به ترک ایران داشتم و یادم افتاد باید از تهران یادگاری برای خودم ببرم. سریعا به مرکز خریدی که صبح به آن رفته بودم مراجعه کردم اما تعطیل بود. تقریبا تمام شهر تعطیل بود؛ حتی پیادهروها و خیابانها هم کمترین عابر را داشتند و خبری از هیاهوی صبح شهر نبود. در نهایت هم مجبور شدم بدون یادگاری از تهران به آلمان برگردم». میشل 42ساله یکی از گردشگران اروپایی است که 4سال پیش تنها به ایران آمده بود و تجربه سفرش را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده: «موزههای تهران برایم بسیار جالب بودند اما قطعا فلسفه بسیاری از آثار را متوجه نشدهام؛ چرا که راهنماهای انگلیسی برای مطالعه نداشتند و باید از شخص دیگری کمک میگرفتم که با نزدیک شدن به ساعتهای تعطیلی موزه، راهنمایی هم حضور نداشت و درنهایت باید خودم برای فهمیدنشان تلاش میکردم و بهعلت کوتاه بودن سفر و تعطیلی زودهنگام مراکز فرهنگی باید تعداد زیادیشان را در سفرهای بعدی به تهران، ببینم؛ البته اگر بتوانم دوباره با ترافیک شهر کنار بیایم.
جالبترین موضوع درباره تهران این است که وقتی شهر خلوت میشد محیطهای تفریحی و موزهها و گالریها و سینماها همه تعطیل میشدند». ناهنجاریهای پایتخت از دیده راب هم مثل هر گردشگر دیگری دور نمانده است. او از ترافیک و آلودگی تهران بهعنوان یک معضل بزرگ یاد میکند؛ «ترافیک در خیابانهای این شهر عجیب است. میزان آلودگی در تهران بیشتر از آنچه در خبرها و کتابها خواندهام بود. وقتی برای دیدن برج آزادی رفته بودم، سوزش چشم و بینیام واقعا آزاردهنده شد. سر و صدا و شلوغی هم که دیگر هیچ.» اینها بخشی از نارضایتیهایی است که گردشگران خارجی بهعنوان خاطرهای ناخوشایند از تهران به یادگار میبرند. سعید امیریان، کارشناسارشد برنامهریزی توریسم، در اینباره به «همشهری» میگوید: «با توجه به آنکه منطقه 12 ازجمله مناطق تاریخی تهران است و در طول روز بهدلیل فعالیت بازار و شلوغی آن، امکان بازدید از بخشهای تاریخی وجود ندارد، به این واسطه با تعطیلی بازار و خالیشدن منطقه از جمعیت، این بخش میتواند تبدیل به قطب گردشگری شبانه تهران شود؛ چراکه محورهایی همچون بازار، 15خرداد، لاله زار و... میتوانند نقاط جذابی برای توسعه گردشگری شبانه باشند». به گفته امیریان، برنامه بازدید از هسته تاریخی تهران در طول روز بهدلیل ازدحام جمعیت، ماشین و تردد موتورسیکلتها در این محدوده، از فهرست برنامههای گردشگران خارجی حذف میشود، درحالیکه این منطقه بهدلیل مجموعهای از بناهای تاریخی با معماری شاخص ظرفیت بسیار خوبی برای رشد و توسعه گردشگری و به تبع آن رونق اقتصادی دارد و میتوان از شب و آرامشی که در این محدودهها حاکم میشود برای ایجاد فضایی امن بهمنظور بازدید گردشگران استفاده کرد.
او همچنین درباره امنیت این منطقه میگوید: «به هرحال نمیتوان منتظر ماند تا کارتنخوابها از بافتهای تاریخی خارج شوند و بعد گردشگر وارد منطقه شود؛ چراکه در بافتهای تاریخی ایران در شهرهای مختلف شاهد گسترش آسیبهای اجتماعی هستیم و این موضوع منحصر به تهران نیست. در اصفهان و شیراز هم شرایط مشابهی وجود دارد که بهدلیل محدودیت زیرساختها اتفاق میافتد و بیشترشان از جمعیت فعال خالی شدهاند. اگر بتوانیم زمینه گردشگرپذیری و بهدنبال آن فعالیت مثبت اقتصادی را در بافتهای تاریخی تهران فعال کنیم، به مرور زمان شاهد تغییر در شرایط اجتماعی این مناطق خواهیم بود. درواقع ما میتوانیم با حضور گردشگران و آغاز فعالیتهای مثبت اقتصادی، چنین مناطقی را احیا کنیم و با توجه و توسعه گردشگری شبانه و ایجاد رونق اقتصادی در شب، چهره جدیدی را به بافتهای تاریخی بازگردانیم و بهجای راهکار برای سوژههای اجتماعی، بهدنبال راهکارهای توسعه گردشگری باشیم».
موزههای خوراکی و اقتصاد خلاق، راهی برای توسعه گردشگری شبانه
روشن باباییهمتی، کارشناس استانداردسازی گردشگری و استادیار دانشگاه، درباره وضعیت گردشگری شبانه تهران معتقداست که برای رفع مشکل گردشگری شبانه باید به راهکارها فکر کرد؛ چراکه مشکلات مشخص هستند و اعلام دوباره ضعفها سودی ندارد؛ «اگر قرار است تحولی در این زمینه اتفاق بیفتد باید مراسم و رویدادها را با هرموضوعی در شب برگزار کنیم؛ یعنی اگر قرار است جشنواره، کنسرت، نمایش و هر مناسبت و رویداد دیگری در تهران برگزار شود باید زمان شروع آن برای ساعات اولیه شب باشد؛ چراکه تغییر زمانها و ایجاد رویداد در شب در حوزه گردشگری شبانه بسیار مؤثر است.» به گفته او برای توسعه گردشگری شبانه باید سرمایهگذاریها هم به سمت برنامههای خلاق و شبانه هدایت شوند؛ «در تهران به دلیل اینکه سفرهای ساعتی بسیاری به شهر انجام میشود، جمعیت روز و شب پایتخت تفاوت زیادی دارد،
جمعیت روز تهران 15میلیون نفر و جمعیت شب آن 9میلیون نفر است که همین رفتوآمدها و ترافیکها هم از عوامل مشکلساز برای گردشگران است و طرحهای ایجاد شده مثل زوج و فرد هم کارگشا نبوده است. در واقع در برنامههای مدیریت شهری باید سیاستهای دولت برای توسعه گردشگری شبانه درنظر گرفته شود تا طرحها بینتیجه نمانند و اگر چنین اتفاقی بیفتد سرمایهگذاریهای دیگر هم به همان سمت هدایت میشود درحالیکه ایدههای بسیار زیادی میتوان برای فعالیتهای فراغتی شبانه درنظر گرفت.» باباییهمتی درباره ظرفیتهای موجود برای ایجاد فضاهای گردشگری شبانه در پایتخت میگوید: «ما باید توجه داشته باشیم که ساعات اولیه شب، شروع اوقات فراغت مردم و گردشگران است. تهران هم میتواند شهری همیشه بیدار باشد، در صورتی که تمرکزش روی گردشگری رویدادی قرار بگیرد. مسئولان و ذینفعان حوزه گردشگری باید بدانند که فقط ساخت یک پارک برای جذب گردشگر کافی نیست اما اگر همان پارک با زمینه ایجاد شود اوضاع تغییر میکند».
به گفته او مکان- رویدادها میتوانند گردشگر را جذب کنند؛ «بهطور مثال در آمریکا موزهای برای سیبزمینی برپاشد و فقط تاریخچه سیبزمینی در آن مورد توجه بود یا در بلغارستان موزه گلمحمدی برگزار میکنند و آئین گلابگیری را به نمایش میگذارند، درصورتی که گلمحمدی برای ایران است. پس چرا ما خودمان از سرمایههایمان برای توسعه گردشگری استفاده نکنیم؟ بسیاری از موزهها و نمایشگاهها در دنیا در ساعات شبانه برگزار میشوند؛ ازجمله آنها موزههای خوراک هستند که در تهران میتوانند در زمینه توسعه گردشگری و درآمد پایدار شهری بسیار تأثیرگذار باشند. اگر ما تهران را بهعنوان مقصد گردشگری همایشی و کنفراسی و نمایشگاهی ببینیم، بهترین مدل را برای گردشگری تهران تعریف کردهایم.
ما میتوانیم موزههای موضوعی را با توجه به مدیریت و گردشگری خلاق بررسی و برگزار کنیم؛ مثلا یک سرآشپز، کارگاهی خلاقانه برای آموزش انواع غذاهای ایرانی برگزار کند. علاوه بر اینها تهران شهری است که بهعنوان مرکز ایران شناخته میشود، پس میتواند بهعنوان پایتخت، نمادی از تمام استانها را در خود داشته باشد و آنها را به نمایش بگذارد و شناسنامهای از گردشگری کشور باشد.» چندی پیش حمید درودیان، راهنمای گردشگری و عضو هیأتمدیره انجمن صنفی راهنمایان گردشگری، گفته بود اگر بتوان با هماهنگی، اقدامی انجام داد که برخی صنوف مانند صنایعدستیفروشان هم در مناطق جاذب گردشگری شبها فروشگاههای خود را باز کنند یا مکانهایی برای فروش چای و قهوه و... در این بخشها در ساعات شبانه فعالیت کنند، بیشک گردشگری شبانه در تهران همانند گردشگری در بسیاری از شهرهای توریستی جهان، با استانداردهای کشور ما رونق پیدا میکند. استقبالی که از خیابان سیتیر در ساعات آخر شب میشود، نشان میدهد این پتانسیل در تهران وجود دارد.
شبهای تهران روشن میشود
از جدیدترین تصمیماتی که برای زندگی شبانه تهران درنظر گرفته شده، ایده «شبی با موزه در مهمترین موزه ایران» است. چندی پیش جبرئیل نوکنده، رئیس موزه ملی ایران، اعلام کرد: «ما در حال بررسی هستیم که چطور میشود شبی با موزه را برگزار کنیم و بهنظرم باید لایهای از شبهای تهران روشن شود که موزهها هم میتوانند انتخاب مناسبی باشند. اما این طرح نیاز به زیرساختها و برنامهریزیها دقیق دارد. تمام تلاش ما این است که این کار انجام شود ولی زمان مشخصی برای شروع آن درنظر نگرفتهایم».