گفتوگو با مریم طوسی، رکورددار دوی سرعت که پیشنهاد 2میلیون دلاری قطر را رد کرد و این روزها روی پشتبام تمرین میکند
از پشتبام تهران به المپیک توکیو
مهرداد رسولی
اگر بخواهیم درباره تبعیض در ورزش ایران صحبت کنیم باید از مریم طوسی بهعنوان یک الگوی تمامعیار نام ببریم که با کمترین امکانات، بیش از یک دهه جزو ستارههای بیچون و چرای دوومیدانی بوده و بازتاب موفقیتهایش در حد یک فوتبالیست درجهچندم هم نبوده است. کمتر کسی میداند که رکورددار دوهای 100متر، 200متر و 400متر زنان ایران، سالهاست با هزینه شخصی، خودش را برای حضور آبرومندانه در مسابقات مهم بینالمللی آماده میکند. او این روزها در سکوت خبری تمرین میکند و میکوشد تا راهی برای ورود به بزرگترین میدان ورزشی جهان بیابد. مریم طوسی 2مدال طلا، یک نقره و 2 برنز مسابقات آسیایی را در کارنامه ورزشیاش دارد اما هنوز در حسرت راهیابی به المپیک بهسر میبرد. او یکبار تا آستانه راهیابی به المپیک لندن پیش رفت اما 8صدم ثانیه کم آورد و حالا در 30سالگی شانسهایش برای راهیابی به المپیک توکیو را جستوجو میکند. زندگی ورزشی قهرمان دوهای سرعت زنان آنقدر فراز و نشیب دارد که میتواند سوژه مستندهای پربیننده باشد اما او ترجیح میدهد دور از هیاهو و در سکوت خبری بهدنبال آخرین آرزوهایش بدود. پرافتخارترین دونده زن ایران، بعد از کسب نخستین مدال طلای دوومیدانی زنان در آسیا، پیشنهاد 2میلیون دلاری قطریها را رد کرد و عجیب آنکه چندماه قبل مجبور شد برای تامین هزینههای اردوی خارج از کشور ماشینش را بفروشد. او ورزشکاری است که به تبعیض و دوگانگیها اعتنایی نمیکند و راه خودش را میرود؛ حتی اگر پاداش رکوردشکنیاش 500هزار تومان باشد.
الان سریعترین دختر ایران روبهروی ما نشسته است؟
من از سال 1385رکورددار دوهای سرعت ایران هستم و به همین دلیل بهعنوان سریعترین دختر ایران شناخته میشوم. وقتی هم در ترکمنصحرا و زیرنظر مربی گرگانیام تمرین میکردم، برای آخرین بار رکورد دوی 100متر را شکستم و همان موقع بود که لقب«دختر باد» را به من دادند. آن موقع در پیست اسبدوانی و با سریعترین اسبها تمرین میکردیم.
شما نخستین دختر ایرانی هستید که در مسابقات آسیایی دوومیدانی مدال طلا گرفتید. این مدال چقدر در زندگی ورزشی خودتان و زنان دونده ایران تأثیر داشت؟
وقتی دانشآموز بودم وارد دوومیدانی شدم و همان موقع خیلیها به من میگفتند قهرمانی یک دختر دونده ایرانی در آسیا یک آرزوی محال است. با وجود سن کم، آرزوهای بزرگی داشتم. گاهی مورد تمسخر هم قرار میگرفتم اما اصرار داشتم که در آسیا مدال بگیرم. به هر حال پدر و مادرم از سال1384 برایم مربی اختصاصی گرفتند و بهطور حرفهای وارد دوومیدانی شدم و یک سال بعد رکورد دوهای سرعت ایران را که 33سال دست نخورده مانده بود، جا به جا کردم. بعد از آن هم کارم شده بود اینکه فقط رکوردهای خودم را ارتقا بدهم. یک سال بعد از رکوردشکنیهای متوالی در جا زدم و روند پیشرفتم متوقف شده بود. حتی یک مدت کوتاهی دوومیدانی را کنار گذاشتم. بعد از مذاکرات خانوادهام با مسئولان وقت فدراسیون دوومیدانی، یکی از کمپهای مالزی را به ما معرفی کردند و در سال2009 به اتفاق مادرم به مالزی رفتم تا با امکانات و در شرایط بهتری تمرین کنم. یکماه و 20روز بعد از تمرین در مالزی 2ثانیه رکورد ایران را جا به جا کردم. سال2012 و در مسابقات آسیایی چین هم نخستین مدال طلای دوومیدانی ایران در بخش بانوان را گرفتم. وقتی از خط پایان رد شدم فقط به این موضوع فکر میکردم که به همه نشان دادم یک دختر ایرانی میتواند قهرمان دوی سرعت آسیا شود. بعد از این قهرمانی، انتظارها از من بالا رفت اما موضوع خوشحالکننده این بود که بقیه دوندههای دختر هم به این باور رسیدند که میشود در آسیا مدال گرفت.
بعد از این مدال از کشورهای دیگر پیشنهاد داشتید؟
بله از قطر پیشنهاد 2میلیون دلاری داشتم و پیشنهادهایی از دیگر کشورهای عربی هم بود که اصلا به آنها فکر نکردم چون برای دل مردم مسابقه میدهم و دوست دارم برای آنها مدال بگیرم.
از سال1385 تاکنون رکورد دوهای 100، 200و 400متر را در اختیار دارید. رکوردهای شما افسانهای است یا دوندههای زن هنوز به جایگاهی نرسیدهاند که از رکوردهای قبلی عبور کنند و در آسیا مدال بگیرند؟
استعدادهای زیادی در ایران داریم اما بدون حمایت به جایی نمیرسند. در مورد خودم باید بگویم اگر حمایتهای خانوادهام نبود هرگز به چنین جایگاهی نمیرسیدم. خانوادهام از بچگی برایم هزینه کردهاند تا در ورزش قهرمانی به موفقیت برسم. ورزش قهرمانی خیلی هزینه دارد. مثلا بعد از گرانی دلار، یک جفت کفش دوومیدانی که تولید کشور آمریکاست 3میلیون تومان قیمت دارد و اگر هزینه ارسال به ایران را هم به آن اضافه کنید، سرسامآور میشود. با هر کفش هم 3تا 4بار میتوانیم مسابقه بدهیم و بعد از آن باید کفش جدید بخریم. تاریخ مصرف کفش تمرین هم 3ماه است. هزینههای تغذیه و مصرف مکملهای غذایی را هم باید درنظر گرفت. خب، پرداخت هزینههایی از این دست در توان هر ورزشکاری نیست. امیدوارم موفقیتهای ورزشکارانی مثل من باعث شود مسئولان ورزشی نگاه ویژهای به ورزش بانوان داشته باشند؛ بهخصوص در دوومیدانی که مادر ورزشهاست و در این رشته میتوانیم مدالهای زیادی بگیریم. فراموش نکنیم که دوومیدانی 24ماده دارد و 124مدال در آن تقسیم میشود که بیش از هر رشته ورزشی دیگری است. در مورد رکوردها هم باید بگویم همانطور که من بعد از 33سال، رکوردهای ایران را شکستم یک روز هم میرسد که رکوردهای من زده شود. رکوردهای فعلی من در سطحی است که اگر دوندهای از آنها عبور کند حتما در آسیا مدال میگیرد. من امیدوارم این اتفاق رخ بدهد و پرچم کشورمان بالا برود.
رکوردشکنیهای شما از چه زمانی شروع شد؟
رکوردشکنیها از سال1385 شروع شد. یادم هست که در سال1390، 8 بار رکورد ایران را جا به جا کردم.
خب، چرا روند رکوردشکنیها یکباره متوقف شد؟
من معتقدم اگر استعدادی که در وجودم بود درست هدایت میشد و در برابر آسیبدیدگیها از من مراقبت میکردند مدال جهانی میگرفتم. شاید اگر تجربه الان را داشتم این همه آسیب نمیدیدم و نهتنها آرزوی صعود به المپیک را نداشتم بلکه مدال المپیکی هم میگرفتم.
با این امکانات و شرایط میشود در المپیک مدال گرفت؟
بگذارید ماجرایی را تعریف کنم. یکی از آرزوهای من این بود که آلیسون فلیکس، دونده سرشناس آمریکایی و قهرمان المپیک را از نزدیک ببینم. احساس میکردم امثال فلیکس دوندههای افسانهای هستند اما در سال2012 که به مسابقات جهانی رفتم و این ورزشکار را از نزدیک دیدم اشک ریختم. مدام او را از نظر فیزیکی با خودم مقایسه میکردم تا تفاوتها را احساس کنم اما جز امکاناتی که برایش مهیا کرده بودند، هیچ فرق دیگری بین ما دو نفر نبود.
رکوردی مانده که تا به حال در دوومیدانی جابهجا نکرده باشید؟
در دوهای سرعت فقط رکورد 4در 100متر مانده که آن هم به حدود 50سال قبل تعلق دارد. هنوز شرایطی فراهم نشده که ما 4 دونده برتر دوهای سرعت در کنار هم مسابقه بدهیم و این رکورد را جا به جا کنیم اما امیدوارم این اتفاق هر چه زودتر بیفتد.
فکر میکنید در 30سالگی میتوانید یک رکورد جدید ثبت کنید؟
در دوومیدانی سن و سال معنا ندارد و تا وقتی آمادگی جسمانی داشته باشی میتوانی رکوردها را جا به جا کنی. ما قهرمانان زیادی داشتیم که در سن 36یا 37سالگی قهرمان جهان شدهاند. در دوومیدانی، تجربه از سن و سال، شاخص مهمتری است.
کمی به گذشته برگردیم. اصلا چطور شد که به دوومیدانی و آن هم دوهای سرعت علاقهمند شدید؟
در دوران مدرسه زنگ مورد علاقهام ورزش بود و معمولا در همه مسابقاتی که در مدرسه برگزار میکردند، شرکت میکردم. حتی پای ثابت مسابقات شنا و طنابزنی و بسکتبال بودم اما هیچ کدام مثل دوومیدانی برایم جذاب نبود. من از بچگی عاشق رقابت بودم و از برندهشدن در یک مسابقه انفرادی لذت میبردم. از همان سالها خوب میدویدم و دنبال هر کسی میدویدم میگرفتمش. کلاس سوم دبستان بودم که برای نخستین بار در مسابقات دوومیدانی آموزشگاهها شرکت کردم. در کلاس پنجم بعد از مسابقات مناطق و استانی میخواستیم به مسابقات کشوری در کرمان اعزام شویم اما در لحظه آخر به من گفتند به جای 60و 200متر باید در دوی 600متر مسابقه بدهی. با اینکه دونده دوهای سرعت بودم در دوی 600متر با یک دونده دیگر مسابقه دادم و با اختلاف کمی دوم شدم. یک ساک ورزشی هم بهعنوان جایزه به من دادند که نخستین جایزهام بود و خیلی دوستش داشتم اما همان شب آمدند و جایزه را از من پس گرفتند. بعد هم گفتند فقط نفر اول میتواند به مسابقات کشوری برود. این برخورد خیلی در روحیه من تأثیر منفی گذاشت و از شدت ناراحتی تب کردم. به هر حال من به اتفاق مادرم به کرمان رفتیم و فقط مسابقات را از نزدیک تماشا کردم. بعد از بازگشت به تهران مادرم اجازه نداد دوومیدانی را ادامه بدهم و میگفت اگر قرار است شاهد چنین برخوردهایی باشیم بهتر است که دویدن را ادامه ندهی. به همین دلیل، سراغ رشتههای ورزشی دیگر رفتم اما در دوره دبیرستان به دوومیدانی برگشتم و از بیم اینکه خانوادهام اجازه دویدن را به من ندهند به کسی خبر ندادم. خودم رضایتنامههایی که باید به امضای پدر و مادر میرسید را امضا میکردم و از طرف مدرسه به مسابقات میرفتم. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه برای مسابقات کشوری انتخاب شدم و باید با تیم تمرین میکردم. وقتی از طرف مدرسه با خانه ما تماس گرفتند تا مرا به تمرین دعوت کنند پدر و مادرم از ماجرا باخبر شدند و وقتی علاقهام به دوومیدانی را دیدند، مانع نشدند.
پس از مسابقات آموزشگاههای تهران شروع کردید؟
بله. اما بعد از مدتی مادرم گفت نباید بدون هدف تمرین کنی. بعد هم آقای خسرو شیری را بهعنوان مربی برایم انتخاب کردند اما مربی گفت 2 هفته باید با تو کار کنم تا جواب نهایی را بدهم. بعد از 2 هفته آقای خسرو شیری گفت مطمئنم که میتوانی رکورد ایران را جا به جا کنی به شرطی که تا وقتی من میگویم در هیچ مسابقهای شرکت نکنی و فقط روی تمرین تمرکز کنی. از همان جا بهطور حرفهای و هر روز تمرین کردم. بعد از تعطیلی مدرسه با مادرم سر تمرین میرفتم و بعد از پایان تمرین با پدرم به خانه برمیگشتم.
چه قدر طول کشید تا رکورد ایران را جا به جا کردید؟
یک سال بعد بهترتیب رکورد دوهای 100، 200و 400متر را شکستم و این رکوردشکنیها مدام ادامه پیدا کرد.
پیداکردن محل تمرین برای دویدن هم برای هر دونده زن یک معضل است. معمولا کدام مسیرها را برای دویدن انتخاب میکردید؟
وقتی دوومیدانی را شروع کردم، امکانات مثل حالا فراهم نبود. آن موقع مجموعه آفتاب انقلاب در اختیار فدراسیون دوومیدانی نبود و هر تایمی نمیتوانستیم در ورزشگاه آزادی تمرین کنیم. بنابراین یا دور دریاچه آزادی میدویدیم یا در پارکها.
همزمان تحصیلات را هم ادامه میدادید؟
من ریاضی فیزیک میخواندم و خیلی سخت بود که هم دانشآموز ممتاز باشم و هم در دوومیدانی به جایی برسم. یک روز به مادرم گفتم عمر ورزش قهرمانی کوتاه است اما تا آخر عمر برای ادامه تحصیل فرصت دارم. به هر حال خانوادهام را متقاعد کردم که اجازه بدهند ورزش را در اولویت قرار بدهم. خیلی دوست داشتم تحصیلاتم را در رشته معماری ادامه بدهم اما با توجه به شرایط ورزش قهرمانی ترجیح دادم تربیتبدنی بخوانم تا ابتدا بهخودم و در آینده به ورزشکاران دیگر کمک کنم. الان هم لیسانس تربیتبدنی از دانشگاه تهران دارم و دانشجوی مدیریت ورزشی در دانشگاه علوم و تحقیقات هستم.
در لیگ دوومیدانی هم شرکت میکنید؟
2 سال است که در لیگ شرکت نمیکنم. متأسفانه 2سال متوالی دچار مصدومیت شدم و علاوه بر هزینهها به لحاظ ذهنی و جسمی آسیب دیدم.
در یک مقطع تصمیم گرفتید با دوومیدانی خداحافظی کنید؟
بله، حدودا 9ماه تمرین نکردم تا اینکه بهطور اتفاقی با دوست نیجریهایام که قهرمان جهان است صحبت کردم و به او گفتم که بهدلیل مصدومیت، دوومیدانی را کنار گذاشتهام. دوست نیجریهای و مربیاش خیلی متاثر شدند و گفتند ما از توانایی تو خبر داریم و حیف است که با دوومیدانی خداحافظی کنی. بعد هم پیشنهاد تمرین مشترک در یکی از کمپهای مجهز قبرس را دادند اما با توجه به گرانی دلار برایم سخت بود. دوست نیجریهای با مربیاش صحبت کرد و قرار شد مربی بدون دریافت دستمزد مرا هم تمرین بدهد. برای رفتن به کمپ قبرس ماشینم را فروختم چون میخواهم به هدفم و آرزویم که راهیابی به المپیک است، برسم.
مگر هزینه اردوی قبرس چقدر بود؟
وقتی در قبرس بودم برای یکی از دانشگاهها مسابقه دادم و امتیاز گرفتم و دانشگاه هم همه امکانات تمرینی را در اختیارم گذاشت اما باید خانه اجاره میکردم. اردوی دوماه و نیمه قبرس برایم 5هزار دلار هزینه داشت. وقتی بدون اطلاع و در بهمنماه سال قبل به قبرس رفتم از نظر روحی شرایط مناسبی نداشتم و برایم جالب بود که مربی 15دقیقه قبل از تمرین فقط با ما صحبت میکرد تا به لحاظ ذهنی به آمادگی مطلوب برسیم. تمرینهایی که در قبرس انجام دادم خیلی کمک کرد تا به دوومیدانی برگردم.
بعد از اردوی قبرس وارد مسابقات هم شدید؟
آخرین بار در اواخر بهمنماه سال قبل به مسابقات بینالمللی ترکیه رفتم و در مادههای 60و 200متر دویدم. در 200متر اول و در 60متر سوم شدم. بعد از اردوی قبرس دوست نیجریهای با مربیاش به آمریکا رفتند تا آنجا تمرین کنند اما دستور مهاجرتی ترامپ مانع رفتنم به آمریکا شد و به ایران برگشتم. وقتی هم به ایران آمدم کرونا شیوع پیدا کرد و 3ماه در قرنطینه بودم.
المپیک لندن را بهخاطر 8صدم ثانیه از دست دادید و در المپیک ریو هم غایب بودید. میتوانیم امیدوار باشیم که ناکامی در دو المپیک قبلی را جبران کنید؟
گرفتن سهمیه المپیک سختتر از قبل شده اما دور از دسترس نیست. شاید خیلیها از شیوع کرونا آسیب دیدند اما کرونا برای من که دوباره به دوومیدانی برگشتم یک فرصت است و میتوانم از تعویق بازیهای المپیک برای تمرین و آمادهسازی بیشتر استفاده کنم. در کارنامه ورزشیام حضور در المپیک را کم دارم و همه تلاشم را میکنم تا این حسرت به دلم نماند.
با رکورد ورودی المپیک چقدر فاصله دارید؟
رکورد من در ماده 100متر 11ثانیه و 45صدم ثانیه و رکورد ورودی المپیک 11ثانیه و 15صدم ثانیه است.
برای این چند صدم ثانیه چقدر باید تمرین کرد؟
من برای صدم ثانیه میجنگم. شاید 30صدم ثانیه بهنظر خیلیها کم باشد اما برای دونده دویسرعت بسیار زیاد است و تلاش مضاعف میخواهد. این اتفاق به تنهایی رخ نمیدهد و امیدوارم مسئولان کمک کنند تا به المپیک راه پیدا کنم.
المپیک توکیو، آخرین مقصد شما در دوومیدانی خواهد بود؟
تا جایی ادامه میدهم که رکوردهای خودم را جا به جا کنم و در آسیا مدال بگیرم. همچنین تا جایی ادامه میدهم که توان بالابردن پرچم کشورم را داشته باشم.
درآمد 15میلیون تومانی قهرمان آسیا
این را هم به عجایب ورزش ایران اضافه کنید که ارزش قرارداد باشگاهی رکورددار دوهای سرعت و نخستین دختر طلایی دوومیدانی ایران در مسابقات آسیایی فقط 15میلیون تومان است. مریم طوسی درباره سازوکار امضای قرارداد با دوندههای حرفهای در لیگ دوومیدانی ایران میگوید: «ما سه لیگ دوومیدانی و در هر لیگ 3ماده داریم. ورزشکاری که در هر 3ماده قهرمان شود، مبلغ قراردادش به 15میلیون تومان میرسد. این مبلغ بابت یک فصل است و هر سال یک فصل برگزار میشود.» مریم طوسی بهعنوان یکی از نخبههای ورزش ایران و البته به واسطه نوع حجاب و پوششی که در مسابقات بینالمللی دارد زیر ذرهبین رسانههای معتبر جهان قرار دارد. ورزشکاری با چنین ویژگیهایی باید مورد توجه حامیان مالی هم قرار بگیرد اما او میگوید هیچ درآمدی از محل جذب حامی مالی ندارد و پاداشهای اندک و گاه و بیگاه حتی برای گذران زندگی معمولی هم کفایت نمیکند؛ «بابت نخستین رکوردشکنی 500هزار تومان پاداش گرفتم که 50هزار تومان هم بابت مالیات از آن کسر شد. این مبلغ بعد از این سالهای نسبتا طولانی تغییر نکرده و هنوز هم بابت هر رکوردشکنی 500هزار تومان پاداش میگیریم درحالیکه دوندهای مثل من خیلی بیشتر از این مبالغ هزینه میکند تا به چنین رکوردهایی برسد. در 4سال اخیر به ما گفتهاند هیچ هزینهای برای آمادهسازی شما نمیکنیم اما بابت مدال طلای آسیا 40میلیون، نقره 30میلیون و برنز 10میلیون تومان پاداش میدهیم. با توجه به مهاجرت دوندههای خوب دنیا به کشورهای عربی، مدال گرفتن در آسیا هم سخت شده و خیلی بیشتر از 50میلیون تومان باید هزینه کنیم تا مدال بگیریم».
روی پشت بام تمرین میکنم
مریم طوسی مثل بسیاری از ورزشکاران دیگر، ماهها در قرنطینه بوده و این روزها هم بهدلیل شیوع کرونا در پشتبام خانه تمرین میکند. او میگوید با همین شرایط و امکانات محدود و در سکوت محض خبری برای گرفتن سهمیه میجنگد؛ «بعد از شیوع کرونا به اتفاق خانواده در قرنطینه بودیم و تصمیم گرفتم در این شرایط روی پشتبام مجتمع مسکونیای که در آن زندگی میکنیم تمریناتم را ادامه بدهم. در این مدت آنطور که باید تمرین نکردم اما آمادگی بدنی را حفظ کردم و امیدوارم هر چه سریعتر اوضاع برای ما ورزشکاران عادی شود». قهرمان دوهای سرعت ایران درباره شایعه مهاجرتش به آمریکا هم توضیح میدهد؛ «بسیاری از قهرمانان ما برای استفاده از امکانات مدرن در آمریکا تمرین میکنند و برای ایران مدال میگیرند. من هم برای ادامه تمریناتم قرار بود به آمریکا بروم اما دستور مهاجرتی ترامپ همه برنامههایم را به هم ریخت. من یک زمانی به پیشنهادهای میلیون دلاری اعتنا نکردم و الان هم به مهاجرت فکر نمیکنم اما حداقل امکانات باید برای ورزشکارانی مثل من مهیا شود».