اجارهنشینها
سعید مروتی ـ منتقد فیلم و روزنامهنگار
عباسآقا سوپر گوشت (عزتاللهانتظامی) نقشه میکشد مستأجران را از ساختمان مرحوم رام دامدار(که در تصادف ترن دوسلدورف از دنیا رفته) بیرون کند. ساختمان ویرانهای که انگار در وسط بیابان ساخته شده، ولی مأمور شهرداری میگوید این منطقه آتیه خوبی دارد. آتش اختلاف مستأجران با عباسآقا را دو بنگاهی رقیب شعلهور میکنند. غلام ترکهای(سیاوش تهمورث) عباسآقا را آنتریک میکند و آقباقری (منوچهر حامدی) در نقش مشاور دلسوز مستأجران ظاهر میشود. همه دعوا هم بر سر آپارتمانی است که به بدترین شکل ممکن ساخته شده و هر لحظه ممکن است ویران شود. اما همه میدانند این ملک ویران ارزشمند است، به قول مأمور شهرداری آتیه دارد و مهمتر از همه بیصاحب است. رام دامدار مرده و هیچ وارثی هم ندارد. برای همین موضوع است که قندی (اکبر عبدی)، بقیه مستأجران را به خانهاش دعوت میکند تا با باقری جلسه بگذارند و عباسآقا هم سراغ غلامترکهای میرود تا راه و چاه نشانش بدهد. آخر ماجرا را که میدانید؛ تانکر آبی که سرنگون میشود تا ساختمان را آب بردارد و ویرانی کامل شود. پایان ماجرا اما خوش است؛ مأموران مثل فرشته نجات از راه میرسند و وعده صاحبخانهشدن را به مستأجران میدهند تا بهترین کمدی شهری بعد از انقلاب با هپیاند تمام شود. مستأجران فیلم داریوش مهرجویی با تمام بلاهایی که سرشان آمد، خیلی خوشاقبال بودند که در نهایت امیدوار به داشتن سرپناهی برای خودشان شدند. اغلب مستأجران امروز به چنین چیزی(خانهدارشدن) حتی فکر هم نمیتوانند بکنند. مبلغی که تا همین دو، سهسال پیش برای خرید مسکن کفایت میکرد، حالا اندازه پول پیش میارزد. اجارهها سر به فلک گذاشته و کاری هم از دست کسی برنمیآید. حلشدن مشکل مسکن به حلشدن مشکلات کلانتری گره خورده که نمیشود اینجا به آن پرداخت. فعلا چارهای نیست؛ یا باید زیر بار افزایش اجاره یا سراغ آپارتمانی کوچکتر در محلهای ارزانتر رفت. شاید این هم کفایت نکند و چارهای جز خروج از پایتخت وجود نداشته باشد؛ اتفاقی که این سالها شدت گرفته و بعد از طبقه کارگر، نوبت به طبقه متوسط رسیده که به حاشیه پناه ببرد؛ گروهی که بخش قابل توجهی از آن فقط از نظر فرهنگی متعلق به طبقه متوسط است.
فیلم اجارهنشینها با این جمله خانم توسلی(منیژه سلیمی) به شوهرش(ایرج راد) به پایان میرسید: «جواد، انگار یواشیواش به آرزوی خودمون میرسیم.» خانم و آقای توسلی نمایندگان طبقه متوسط در فیلم مهرجویی بودند؛ طبقهای که بیشترین فشارها را متحمل شده و از نظر اقتصادی فاصلهای با اضمحلال کامل ندارد. مسکن فقط یک نمونه است و اجارهنشینی فقط یکی از زخمها. مسئله اینجاست که ظاهرا کاری از دست کسی برنمیآید. شعارها به کنار، عملکردها تصویری طولانی و بدون قطع از سکوت را مقابل دیدگانمان قرار داده. همه امیدواریم که پرنده روی تانکر ننشیند و این خانه را آب نبرد.