• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 12 خرداد 1399
کد مطلب : 101782
+
-

دعوای مرگبار زوج جوان 24ساعت پس از آشتی


«با شوهرم قهر کرده بودم، اما وقتی آشتی کردیم و دوباره به خانه برگشتیم، با هم درگیر شدیم و او به قتل رسید.» این حرف‌های زن جوانی است که به اتهام قتل همسرش دستگیرشده  است.
به گزارش همشهری، این حادثه ظهر پنجشنبه گذشته  در غرب تهران رخ داد. ماموران پلیس که با دریافت گزارشی مبنی بر درگیری خونین یک زن و شوهر خود را به ساختمانی مسکونی رسانده بودند با کمک اورژانس زوج جوان  را به بیمارستان انتقال دادند. این درحالی بود که دختر 2سال ونیمه آنها در خواب بود و متوجه درگیری مرگبار مادر و پدرش نشده بود.
زن جوان از ناحیه ران پا و شوهرش از ناحیه کمر چاقو خورده بودند. هر2 تحت درمان قرار گرفتند، اما تلاش برای نجات مرد 38ساله بی‌فایده بود. او به‌دلیل شدت ضربه و جراحت به کام مرگ رفت و به دستور قاضی ولی مرادی، کشیک جنایی تهران، تحقیقات در این پرونده آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که کسی جز زن جوان عامل قتل شوهرش نیست. به همین دلیل قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد.

من بی‌گناهم
زن 35ساله روز گذشته پس از بهبودی به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت اما قتل شوهرش را انکار کرد و گفت: نمی‌دانم چه شد که شوهرم چاقو خورد. وی ادامه داد: من و همسرم سال‌ها با هم اختلاف داشتیم. او توهم داشت. مدام تصور می‌کرد  فردی قرار است او را به قتل برساند. هرچه به او می‌گفتم باید به دکتر بروی و درمان شوی اهمیتی نمی‌داد و می‌گفت تو می‌خواهی مرا دیوانه نشان بدهی. زن جوان ادامه داد: ما  یک دختر 2سال و نیمه داریم اما  از حدود 2سال پیش اختلافات ما شروع شد. شوهرم تصور می‌کرد که افرادی تعقیبش می‌کنند و قصد دارند جانش را بگیرند. دیگر خسته شده بودم. 2سال قبل می‌خواستم از او طلاق بگیرم اما به‌خاطر دخترم کوتاه آمدم و به زندگی ادامه دادم. او اما هر روز بدتر می‌شد تا اینکه چند روز قبل از حادثه باز برسر توهمات عجیبش درگیر شدیم و من خانه را به حالت قهر ترک کردم. به همراه دخترم به خانه پدرم رفتم که یک روز قبل از حادثه همسرم به‌دنبالم آمد. من هم او را بخشیدم و به خانه برگشتیم. 
 زن جوان درخصوص روز حادثه گفت: ظهر پنجشنبه یعنی 24ساعت بعد از برگشت من به خانه سرگرم نظافت خانه بودم و دخترم در اتاق، خواب بود. همسرم به‌دنبال کلید کمدش می‌گشت و وقتی پیدا کرد ناگهان فریاد زد که وسایلش سرقت شده است. می‌گفت تو با صاحب‌کارم همدست شدی و کلید را به او دادی تا وسایل کمد را سرقت کند. می‌گفت حتما او یا تو قصد دارید مرا به قتل برسانید. حرف‌های عجیبی می‌زد. بر سر این مسئله عجیب با هم درگیر شدیم و در آشپزخانه بودم که او به سمتم هجوم آورد تا خفه‌ام کنم. تقلا کردم و خود را از زیر دستش بیرون کشیدم.بعد فلاکس چای را برداشتم و می‌خواستم به روی او بریزم اما او چاقویی از کشو برداشت و ضربه‌ای به پایم زد. من هم او را هل دادم که زمین خورد و بعد فورا از خانه بیرون رفتم و با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر کردم. وقتی همسایه‌ها رسیدند متوجه شدم که شوهرم چاقو خورده اما  نمی‌دانم چه شد که او چاقو خورد. من ضربه‌ای به او نزدم و بی‌گناهم. اگرچه این زن جوان خودش را بی‌گناه می‌دانست، اما قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادرکرد. او برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیارماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

این خبر را به اشتراک بگذارید