• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
پنج شنبه 8 خرداد 1399
کد مطلب : 101463
+
-

پیشنهادهای ویژه هفته

فوتبال بزنیم
بازی اندرویدی توپ و گل

این روزها دست بیشتر آدم‌ها موبایل‌های هوشمند وجود دارد. وقتی که پای گوشی همراه هوشمند به میان بیاید، پای اندروید هم به میان می‌آید. به همین دلیل است که بیشتر توسعه‌دهندگان نرم‌افزاری، بابت دست‌گرمی هم که شده اقدام به طراحی بازی‌های اندرویدی برای دانلود و بازی در موبایل‌ها می‌کنند. توسعه‌دهندگان و طراحان بازی ایرانی هم در این زمینه البته سعی کرده‌اند که از همتایان خارجی‌شان عقب نمانند. بازی اندرویدی توپ و گل، یکی از همین بازی‌هاست. لابد فکر می‌کنید اینکه خیلی ساده است. اما سادگی، ابتدا و مغز پیچیدگی است؛ خاطرتان باشد. توپ و گل، در اصل یک بازی معمایی است. فقط حواس‌تان باشد که حسابی هم اعتیادآور است و ممکن است ساعت‌ها شما را مشغول نگه‌دارد. طراحی گرافیکی بازی خیلی ساده و البته خوشایند است. شما قطعه‌هایی دارید و باید توپ را از میان این قطعه‌ها عبور داده و وارد دروازه کنید. مرحله به مرحله که می‌روید، این قطعه‌ها البته بیشتر و پیچیده‌تر می‌شوند. جنبه اعتیادآور آن هم دقیقاً به همین واسطه است که اتفاق می‌افتد؛ به این دلیل که شما اعصاب‌تان خرد شده و مدام می‌خواهید برگردید و دوباره تکرارش کنید. این بازی را از کافه‌بازار می‌توانید دانلود کرده و در حوزه بازی‌های استراتژیک تقسیم‌بندی شده است.

تاریخ به روایت بازی
بازی رایانه‌ای ایران 57

یکی از اتفاقات خوبی که در صنعت بازی‌سازی ایران اتفاق افتاده، ورود روایت و رویکردهای منحصر به فرد و بومی تاریخی و جغرافیایی به درون این بازی‌هاست. یعنی بازی‌سازان صرفاً به این اکتفا نمی‌کنند که یک بازی را تقلید یا طراحی کرده و به باقی مواردش کاری نداشته باشند. بازی ایران 57از همین دست است. این بازی اکشن ماجرایی، دقیقاً داستانی گیرا دارد و همین داستان، سعی می‌کند که بازیکنان را درگیر کند. رویکرد مستندگونه بازی هم در باورپذیری آن نقش بسیاری داشته است. بازی، همانطور که از نامش پیداست به سال 57و انقلاب اسلامی ایران بازمی‌گردد. اما اصل بازی از سال 42و به خاک و خون کشیده شدن قیام مردم ورامین در دفاع از امام خمینی(ره) برمی‌گردد. رهبر کفن‌پوشان ورامینی، فرزندش را به کسی می‌سپارد و خود رهسپار می‌شود. 15سال بعد، داستان این بازی از زبان این شخص روایت می‌شود که حالا جوانی برومند است. او عمویی مارکسیست دارد که به این واسطه درگیر برنامه‌های این گروه شده و از آنها سرخورده می‌شود. این بازی، معمایی، اکشن، تیراندازی و ماشین‌سواری بوده و 40کاراکتر دارد. ضمن اینکه دیالوگ‌ها و سندهای خوب تاریخی هم رو می‌کند تا همه‌‌چیز باورپذیر بشود.

روزهای کودکی
بازی نوستالژیک فکر بکر

همین الان در فروشگاه‌های مجازی و غیرمجازی اگر جست‌وجو کنید، می‌توانید نسخه‌هایی از این بازی را مشاهده کنید. جالب اینکه به محض دیدن این بازی، خیلی‌ها سریع به دوران کودکی‌شان پرتاب می‌شوند؛ به دورانی که این بازی را داشتند و بازی می‌کردند. اما هنوز هم شما با یک هزینه‌کرد معقول، می‌توانید این بازی نوستالژیک را تجربه کنید. البته توصیه می‌کنند که بهتر است که نسخه بزرگ‌ترش را تهیه کنید. چرا؟ عرض خواهیم کرد. در این بازی، دو نفر شرکت می‌کنند. شما میخ‌هایی رنگی و پلاستیکی و یک صفحه سوراخ‌سوراخ دارید. حالا این میخ‌های رنگی را باید چیدمان کنید. نفر مقابل هم باید نظم موجود در این چیدمان را حدس بزند؛ اینکه مثلاً اول یک رنگ است و بعد یک رنگ دیگر و بعد یک عدد دیگر و چیزهایی شبیه به این. در واقع بازی، کاملاً فکری و حدس‌زدنی است. به واقع با این بازی، حسابی تمرکز فکر شما و قوای استنتاج و منطق‌یابی شما رشد می‌کند. اما چرا باید بزرگ‌ترش را بخرید؟ چون اگر اقدام به خرید نسخه کوچک‌تر کنید، بعد از مدتی همه الگوریتم‌ها و مسیرها را حفظ خواهید بود و بازی لطف خودش را از دست خواهد داد. دوست ندارید به کودکی‌تان پرت شوید؟

کی دستور میده؟
تاس‌ها و دستورها

هر بازی، طراحی دارد. بازی‌ها از آسمان نیامده‌اند. یک طراح می‌نشیند و از طریق تجربه‌ها و الگو و الگوریتم‌ها و استنتاج‌های مرسوم، اقدام به طراحی بازی می‌کند. اگر چنین است، چرا خودتان یک بازی طراحی نکنید؟ این بار در بازی‌های دورهمی، می‌خواهیم یک بازی خلاقانه و ابداعی معرفی کنیم؛ ترکیبی از ارتباط خانوادگی و بازی. شما با تاس‌ها آشنا هستید؛ همان مکعب‌هایی که روی هر کنج آن یک تا شش نقطه وجود دارد. شما تاس‌ها را هوا انداخته و زمین می‌افتد و هر عددی آمد، می‌تواند برای شما مفهومی داشته باشد. حالا در مدل ما، شما صرفاً باید 6بیاورید. می‌توانید برای مهیج شدن بازی، نفری دو تاس هم داشته باشید. خانواده دور هم جمع شده و هر کسی دو تاس می‌اندازد. اگر جفت‌شش آمد، نفری که جفت‌شش آورده، می‌تواند دستور بدهد. اما دامنه این دستورها باید از قبل مشخص شده باشد و به داخل خانه و مسائل مربوط به خانه مرتبط باشد؛ مثل درست کردن یک عصرانه یا چایی یا تمیز کردن یا انجام یک بازی و... . هر کدام از اعضای خانواده که جفت‌شش آورد، باید از فهرست طراحی شده موردی را انتخاب کرده و از یکی از اعضای خانواده بخواهد تا انجامش بدهد.

قلعه‌های پادشاه
بردگیم کینگ‌دومینو

طراح این بازی، نخستین بازی دومینو را ساخت. چون جعبه بازی کوچک بوده و بیش از 8کارت را درون خودش نمی‌توانست جای بدهد، تصمیم به طراحی نسخه بزرگ‌تر آن گرفت. در نتیجه نسخه کینگ‌دومینو طراحی شد. در این بازی، شما در نقش پادشاه، باید سعی کنید به طراحی خاصی از دومینوها برسید تا بتوانید برنده لقب بگیرید. اما روش انجام این بازی چطور است؟ در هر دور، یکی از دومینوها را به نوبت انتخاب می‌کنید. اگر دومینوها پرسودتر باشند، نوبت بعدی شما دیرتر خواهد رسید. حالا این دومینوی انتخاب شده را باید با حفظ قواعدی برای بازی مشخص شده، به قلمروتان اضافه کنید. 
در نهایت اینکه کل قلمرو شما نباید از یک مربع پنج در پنج بیشتر باشد. اگر نتوانید طبق قواعدی که مشخص شده، دومینوی برداشت شده را به قلمروی خود اضافه کنید، در نتیجه باید آن را بسوزانید و این، امتیازی منفی برای شما محسوب شده و از بازی عقب خواهید ماند. قواعد هم‌چنین است که مثلاً جنگل در کنار جنگل و اینکه دومینو را در اطراف قلعه اولیه بگذارید، ولی باید با یک قسمت از قلعه دیگری همسایه باشد و... وقتی 12دومینو را هر کسی بازی کرد، امتیازها شمرده می‌شود.

دروغ ها و عاقبت ها

  فیلم‌تئاتر دروغ
این تله‌فیلم‌ها را توی تلویزیون یادتان که هست؟ فیلم‌های کوتاهی که با هزینه‌های پایین ساخته می‌شد و اتفاقاً تجربه خوبی هم بود. بعدش هم که تله‌تئاترها آمدند که انصافاً تجربه‌های خوبی بودند و به نوعی قصد داشتند که تئاتر یا رویکرد تئاترگونه را، عمومی کنند. حالا که کرونا آمده و تئاترها هم تعطیل‌اند، چرا تئاتر باید تعطیل باشد؟ گروه‌های تئاتری از پلتفرم‌های پخش آنلاین استفاده کرده و اقداماتی در این زمینه انجام دادند. در نتیجه فیلم‌تئاترها ایجاد شدند که تجربه‌های بدیعی بودند. بالاخره وقتی که کرونا همه‌چیز را تعطیل کرده، کاچی بهتر از هیچی. چه معلوم، شاید همین فیلم‌تئاترها کارشان هم بیشتر بگیرد. البته شباهتی هم به همان تله‌تئاترها دارند. یکی از این فیلم‌تئاترها را که می‌توانید در پلتفرم‌های نمایش اینترنتی ایرانی تماشا کنید، دروغ است. نمایشنامه‌اش را فلوریان زلر نوشته و در روزگار کنونی اتفاق می‌افتد. این نمایش، در واقع یک درام است که قصد دارد زندگی زناشویی را آسیب‌شناسی کند تا نشان دهد که گاهی موارد ساده و دروغ‌های پیش افتاده، می‌تواند منجر به چه عواقبی شود. این نمایش را آرین رضایی کارگردانی و افشین هاشمی هم در آن ایفای نقش کرده. شاید از این حیث بتوان این اثر را، چیزی شبیه فیلم‌های فرهادی قلمداد کرد.

این دو حشره ماجراجو

  انیمیشن دفتر خاطرات حشرات
این روزها، هم انیمیشن‌های خوب داخلی می‌بینیم و هم خارجی. خارجی‌ها هم که سریالی‌شان حسابی می‌توانند ما و بچه‌هایمان را سرگرم کنند. یکی از این انیمیشن‌ها، دفتر خاطرات حشرات است که حالت سریالی پیدا کرده و فصل‌های مختلفی هم دارد. دست بر قضا دوبله هم شده و به راحتی می‌توانید به مبل‌ها و پشتی‌های خودتان تکیه داده و آن را تماشا کنید. این انیمیشن را جیلی فاگ ساخته و در ژانر کمدی قرار می‌گیرد و محصول 2019آمریکاست. موضوع این انیمیشن، دو دوست به نام‌های فلای و کرم خاکی هستند که حسابی هم ماجراجویی را دوست دارند. آنها نه‌تنها با هم بازی کرده، بلکه حتی تجربه‌هایی که از ماجراجویی‌ها دارند را به اشتراک می‌گذارند. آنها به مدرسه رفته و سعی می‌کنند که هوای هم را داشته باشند. دست‌آخر اینکه خاطرات‌شان را توی دفترچه خاطراتی که دارند، ثبت می‌کنند. همین ثبت کردن خاطرات باعث می‌شود تا در بیان آنها، راحت‌تر و خوشایندتر رفتار کنند. آنها در هر قسمت از فصل‌های مختلف این سریال، با داستان و ماجرایی متفاوت روبه‌رو می‌شوند. از کمک کردن به یک عنکبوت برای رسیدن به خانه دوستش تا مقابله با کسی که به مدرسه حمله کرده است و....

داستان یک سوظن

  مردی بدون سایه
اگر دوست دارید یک فیلم اجتماعی ببینید، چطور است که کمی به فیلم مردی بدون سایه فکر کنید؟ این فیلم را علیرضا رئیسیان نگارش و کارگردانی کرده است. البته نقدهایی به قصه و حفره‌های روایی آن وجود داشته است. ضمن اینکه فیلم تم اجتماعی داشته و برای کودکان و نوجوانان و تماشای خانوادگی مناسب نیست. با همه این احوالات، برای کسانی که دنبال یک اثر سینمایی اجتماعی هستند، می‌تواند گزینه مناسبی باشد. چرا که نه! فیلم، ماجرای یک مستندساز است که مستندی درباره قتل‌های ناموسی ساخته است. در ادامه، او دچار سوء‌ظن شده و اتفاقاتی می‌افتد و در واقع، خود او به سرنوشت فیلم مستندی که ساخته، دچار می‌شود. فیلم، به نوعی قصد دارد که آسیب‌شناسی دقیقی از ارتباطات خانوادگی عصر ما داشته باشد، هرچند که به گفته برخی از منتقدان در این روایت و آسیب‌شناسی، الکن مانده و نتوانسته است سلیس رفتار کند. در این فیلم، رئیسیان از وجود بازیگرانی چون لیلا حاتمی، علی مصفا، فرهاد اصلانی، امیر آقایی، گوهر خیراندیش و... بهره برده است. فیلم در ایران و اسپانیا فیلمبرداری شده است. مردی بدون سایه را سومین فیلم از سه‌گانه رئیسیان می‌دانند که دو ضلع دیگر آن چهل سالگی و دوران عاشقی است.

داستان این دو نوجوان

  مردی بدون سایه
اگر دوست دارید یک فیلم اجتماعی ببینید، چطور است که کمی به فیلم مردی بدون سایه فکر کنید؟ این فیلم را علیرضا رئیسیان نگارش و کارگردانی کرده است. البته نقدهایی به قصه و حفره‌های روایی آن وجود داشته است. ضمن اینکه فیلم تم اجتماعی داشته و برای کودکان و نوجوانان و تماشای خانوادگی مناسب نیست. با همه این احوالات، برای کسانی که دنبال یک اثر سینمایی اجتماعی هستند، می‌تواند گزینه مناسبی باشد. چرا که نه! فیلم، ماجرای یک مستندساز است که مستندی درباره قتل‌های ناموسی ساخته است. در ادامه، او دچار سوء‌ظن شده و اتفاقاتی می‌افتد و در واقع، خود او به سرنوشت فیلم مستندی که ساخته، دچار می‌شود. فیلم، به نوعی قصد دارد که آسیب‌شناسی دقیقی از ارتباطات خانوادگی عصر ما داشته باشد، هرچند که به گفته برخی از منتقدان در این روایت و آسیب‌شناسی، الکن مانده و نتوانسته است سلیس رفتار کند. در این فیلم، رئیسیان از وجود بازیگرانی چون لیلا حاتمی، علی مصفا، فرهاد اصلانی، امیر آقایی، گوهر خیراندیش و... بهره برده است. فیلم در ایران و اسپانیا فیلمبرداری شده است. مردی بدون سایه را سومین فیلم از سه‌گانه رئیسیان می‌دانند که دو ضلع دیگر آن چهل سالگی و دوران عاشقی است.

خاطره های جانسوز

  عجب رسمیه از آلبوم بی‌بی‌جان
بعضی از خوانندگان و هنرمندان هستند که صرفاً با یک اثرشان شناخته می‌شوند. شاید بتوان رسول نجفیان و جمشید جم را از این دست برشمرد؛ هنرمندانی که به واسطه یک اثری که گل کرده، در ذهن‌ها مانده‌اند، از نجفیان، قطعه «عجب رسمیه» او به‌شدت ماندگار و شنیده شده؛ قطعه‌ای که انگار خواننده، سوز خاطرات یک عمر خودش را از حنجره‌اش بیرون داده و آن را چنین شناسنامه‌دار کرده است. ترانه‌ساز و آهنگساز و تنظیم‌کننده این قطعه نیز خود اوست. این آلبوم به سال 1375شمسی منتشر شد. در بخش‌هایی از ترانه آن می‌خوانیم: «عجب رسمیه رسم زمونه/ قصه برگ و باد خزونه/ میرن آدما، از اونا فقط/ خاطره‌هاشون به جا می‌مونه/ کجاس اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟/ آدماش کجان؟ خدا می‌دونه...» نجفیان درباره این ترانه می‌گوید: «ترانه رسم زمونه، عصاره 50سال زندگی من است. گوشه‌گوشه تهران برای من پر از خاطرات است که هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. آدم‌هایی در زندگی‌ام نقش داشته‌اند که برخی از آنها دیگر در جمع ما نیستند، از پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا دوستان و آشنایان. اما شاید جرقه اصلی سرودن این شعر زمانی در من زده شد که خانه دوره کودکی من را ویران کردند و به جایش ساختمان نویی ساختند».

هوای گریه با من

  تصنیف هوای گریه از آلبوم نسیم وصل
همایون شجریان در ابتدا نوازندگی می‌کرد. اما در یک کنسرتی که پدرش سرمایی هم خورده بود، قرار شد همخوانی داشته باشد. استاد شجریان هم دید که نه، مثل اینکه درون این پسر چیزی وجود دارد که او را می‌تواند تبدیل به یکی از خوانندگان سنتی ایران کند. و حالا، همایون شجریان یکی از پرچمداران آواز سنتی در ایران است؛ هرچند که هر از چندی سعی می‌کند از این فضا دور شده یا در نهایت به موسیقی ترکیبی هم روی خوشی نشان بدهد. یکی از قطعه‌های به‌شدت شنیده شده و محبوب از همایون، تصنیف هوای گریه است که روی شعری از سیمین بهبهانی، شاعر و غزلسرای مطرح ایرانی خوانش شده است. این قطعه که در آلبوم نسیم وصل منتشر شده بود، به سال 1380راهی بازار موسیقی ایران شد و حسابی هم سر و صدا کرد. در بخش‌هایی از شعر سیمین بهبهانی که با جنجره همایون خوانده شده است، می‌خوانیم: «نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل/ چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من/ ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک/ به من هر آنکه نزدیک، از او جدا جدا من.../ ستاره‌ها نهفتم، در آسمان ابری/ دلم گرفته‌ای دوست، هوای گریه با من...»

همه میگن که تو رفتی

  قطعه دروغه از آلبوم قلب یخی
این آلبوم به سال 1390شمسی منتشر شده است. در آن سال‌ها سریال نمایش خانگی «قلب‌یخی» خیلی سر و صدا کرده بود و به همان نسبت، قطعه‌هایی که در این سریال خوانده می‌شد نیز به‌شدت دیده شدند. یکی از معروف‌ترین قطعه‌ها که به نوعی تبدیل به شناسنامه مازیار فلاحی شد، همین قطعه بود. فلاحی، در کل خواننده‌ای پاپ‌خوان، عاشقانه‌خوان و البته آرام‌خوان است و در غالب قطعه‌های او، اثری از ریتم تند و تن بالای صدا و... نیست. به واقع او را می‌توان صدای آرام عشق در میان پاپ‌خوانان ایرانی قلمداد کرد. جالب اینکه ترانه‌سرا، آهنگساز و تنظیم‌کننده این قطعه هم خود او بوده است. در بخش‌هایی از ترانه این قطعه می‌خوانیم: «همه میگن که تو رفتی/ همه میگن که تو نیستی/ همه میگن که دوباره دل تنگمو شکستی/ دروغه.../ چه‌جوری دلت میومد/ منو اینجوری ببینی/ با ستاره‌ها چه نزدیک/ منو تو دوری ببینی/ همه گفتن که تو رفتی/ ولی گفتم که دروغه...». اما بشنوید از داستان جالب‌تر این قطعه: شاید بیشتر شما تصور یک عشق رایج را از این قطعه داشته باشید، اما «دروغه» کاری بود که این خواننده و آهنگساز برای پدرش نوشته بود و دوری او. پدر فلاحی، در روزگار نوجوانی این خواننده درگذشت.

آن سوت ویرانگر

  از کرخه تا راین
فیلم «از کرخه تا راین» به‌خودی خود، یک اتفاق مهم سینمایی در سال 1371بود. اما موسیقی آن یک اتفاق خاص‌تر بود. ساخته مجید انتظامی، به‌قدری روی این فیلم نشست و به قدری مقبول جامعه ایرانی واقع شد که تا سال‌ها مراسم‌ها، از این موسیقی استفاده می‌شد و صداوسیما، هزاران بار آن را بازپخش کرده. حتی شاعران نیز با این موسیقی شعرهای زیادی را بازخوانی کرده‌اند. در واقع از کرخه تا راین، جزو آن دست موسیقی فیلم‌هایی بود که از خود فیلم جلوتر رفت و ماندگارتر شد. این نوای غمگین، تا درون مغز استخوان آدمی نفوذ می‌کند و آن سوت شنیدنی علیرضا خورشیدفر، حالتی منحصر به فرد و تکرارناشدنی به آن بخشیده است. هنوز هم می‌توانید به مناسبت‌های مختلف این موسیقی را بشنوید. جالب اینکه خود خورشیدفر هم تصور نمی‌کرد در چنین اثری با این حد از ماندگاری سوت بزند. دیگران تصور می‌کردند که این نوای ماندگار سوت، با دستگاه زده شده است. خورشیدفر به واسطه این هنرش با آهنگسازان دیگر هم کار کرد، اما هیچ کدام‌شان از کرخه تا راین نشد که نشد. انتظامی را بیشتر با همین موسیقی فیلم‌هایش می‌شناسیم که جوایز مختلفی را هم دریافت کرده‌اند.

در سرزمین محمد

  خال سیاه عربی
چند‌ماه پیش بود که حامد عسکری توییت کرده و از خوانندگان و همکارانش درخواست کرد تا عنوانی برای سفرنامه اخیر حجی که نگارش کرده، پیشنهاد بدهند. کلی هم عنوان پیشنهاد شد تا در نهایت، سفرنامه حج این شاعر و نویسنده، توسط انتشارات امیرکبیر و با عنوان «خال سیاه عربی» منتشر شد. جالب اینکه چاپ اول آن نیز در 4-3 روز اول تمام شد. عسکری قبلاً نیز در نشریات مختلفی ستون ثابت داشت و متن‌هایی را قلمی می‌کرد. او در جریان رونمایی مجازی از این کتاب، درباره اثر اخیرش چنین گفت: «در این کتاب جانماز آب نکشیده‌ام و سفارش‌نویسی و کم‌فروشی هم نکرده‌ام، خودم بوده‌ام و صرفاً سعی کرده‌ام از مواجهه‌ام با یک امر و اتفاق عظیم بگویم. اتفاق و امر عظیمی که برای هر انسانی ممکن است رخ بدهد و هر کسی تجربه‌ای از آن داشته باشد. امیدوارم که مقبول مخاطبان افتد و ذخیره این دنیا و آن دنیایم قرار گیرد». در بخش‌های ابتدایی کتاب آمده است: «خدا... این کلمه، این مفهوم، بزرگ‌ترین سؤال کودکی من بود و از 37سال پیش تا همین لحظه اکنون، مغزم دست گذاشته روی علامت سؤال صفحه‌کلید مغزم و هنوزاهنوز برنداشته. این مفهوم، این نیرو، این نور، این قدرت، این هر چی که هست، کیست؟...».

مرد شاعرانه‌های ری‌را

  وقتی رسیدیم که قطار رفته بود
یکی از خاص‌تریـــــن و دوست‌داشتنی‌ترین  شاعران  زمانه ما، بدون شک سیدعلی صالحی است؛ سراینده‌ای که نوسرایی‌های او، طرفداران خاص خودش را دارد. صالحی شاعری است که به سال 1334در خوزستان به دنیا آمده است. 
در روزگار کودکی حصبه فراگیر شد و یکی از برادرانش را از دست داد. ولی آنها به مسجدسلیمان کوچ کردند و او از دست این بیماری گریخت. روزگار نوجوانی و جوانی سختی را گذراند و به همین دلیل، جانمایه شعرهایش باورپذیرند. اما اگر فرصت نمی‌کنید که سروقت اشعار این شاعر بروید، می‌توانید نیم‌نگاهی به گزیده اشعار او هم داشته باشید. صالحی چند تا گزیده اشعار دارد. «وقتی رسیدیم که قطار رفته بود» یکی از آنهاست که شامل اشعار نوی این شاعر در دهه‌های 60و 70 است. به یاد داشته باشید که او، جزو حلقه اولیه‌ای بود که جریان موج ناب را در شعر سپید پایه‌گذاری کردند. دیگرانی که در این جریان اولیه بودند، منوچهر آتشی و نصرت رحمانی نام داشتند؛ دو تن دیگر از شاعران بزرگ ایرانی. در بخشی از شعر «سرود سقراط در شام شوکران» می‌خوانیم: «...سنگین از نگفتنم/ در لحنِ ماه/ خبر از مرمر ابر است و غبار آب/پس این ارغوان را/آرام‌تر فرود آر/گلویم/کودک‌تر از بوسه‌های ملاقات است...».

یار سفر کرده

  اتاق رو به قبله
روزهای پیش‌رو، روزهای سالروز قیام 15خرداد و رحلت حضرت روح‌الله هستند. پس بی‌بهانه نباید باشد اگر به معرفی کتابی ساده‌خوان و خوش‌خوان درباره زندگی امام خمینی(ره) بپردازیم. این کتاب را علی آقاغفار- فعال رسانه‌ای و نویسنده- نگارش کرده و در دهه 80شمسی نیز به زیور طبع آراسته شده است. ناشر کتاب هم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) بوده. بخش‌های مختلف کتاب عبارتند از: اتاق رو به قبله، خانه گل، عموجان، نسیم و قاصدک، سایه شمشاد، دور و نزدیک. با مراجعه به سایت مؤسسه، می‌توانید به متن این کتاب دسترسی داشته باشید. با توجه به اینکه کتاب برای نوجوانان و در قالب روایت و داستان، نگارش یافته، افرادی که چندان اهل مطالعه نیستند هم می‌توانند آن را بخوانند. اتاق رو به قبله چنین شروع می‌شود: «سایه‌ای را می‌بینم. آرام روی دیوار اتاق حرکت می‌کند. نور کم رمق مهتاب، قامت سایه را نامشخص کرده است. دلهره به جانم رخنه می‌کند؛ دلم را چنگ می‌زند؛ گویی به قلبم فرمان تپش پرشتاب می‌دهد. نمی‌توانم از جایم بلند شوم. سکوت عجیبی است. نیمه‌های شب است و هنوز بیدارم. انگار خواب با من قهر کرده است. هر زمان خواستم بخوابم، به‌نظر می‌رسید کسی می‌گفت نخواب، چشم از دیوار برنمی‌دارم، شاید...».

شلیک به قلب قیام

  بهار بیداری
تاریخ، چیز عجیبی است. هرقدر که از رویدادها و وقایع دورتر می‌شویم، به همان نسبت دسترسی به اطلاعات دست‌اول نیز سخت‌تر و صعب‌تر می‌شود. اما طی سال‌های گذشته، تلاش‌های زیادی در حوزه ثبت تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی صورت گرفته است؛ که بخش اعظم آن در سازمان اسناد انقلاب اسلامی و بخش‌هایی نیز در جاهای دیگر  انجام شده است. بهار بیداری، حاصل همین تلاش‌هاست؛ اثری که شامل خاطرات بازماندگان حماسه 15خرداد دشت ورامین است. در این کتاب، به واقع خاطره‌نگاری و تاریخ‌نگاری و... را با هم مشاهده خواهید کرد. خبر دستگیری امام(ره) که به شهرهای مختلف رسید، قیام‌هایی اتفاق افتاد. از جمله، مردم پیشوا و ورامین و...، به سمت تهران حرکت کردند. اما در میانه راه، با نیروهای زرهی و نظامی شاهنشاهی روبه‌رو شده و این قیام به خاک و خون کشیده شد. بدین‌ترتیب حماسه کفن‌پوشان ورامین برای همیشه ماندگار شد. شاه و اطرافیانش که گمان چنین خیزشی را نداشتند، به‌شدت سراسیمه شدند. طوری که ارتشبد فردوست در خاطراتش می‌گوید که به اویسی، فرمانده لشکر گارد ویژه، گفتم تنها راه این است که هرچه آشپز و نظافتکار و اسلحه‌دار و غیره در لشکر داری، مسلح کنی. این کتاب در 228صفحه تدارک دیده شده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید