ناداستانی به‌نام زندگی
کتـــــــــاب «ناداستــانی به‌نام زندگی» نوشته فریبا خانی از سوی نشر خزه منتشر شد.
این کتاب در 3بخش شکل گرفته است؛ بخش اول، شامل داستان‌ها و داستانک‌های نویسنده است.
بخش دوم، «داستان‌های واگن زنان» نام دارد و دربرگیرنده مشاهدات نویسنده از فضای متروست. «من و درختم افرا» عنوان بخش سوم کتاب است و شامل خاطرات و تجربیات نویسنده به‌عنوان یک مادر.
در یکی از داستان‌های کوتاه کتاب می‌خوانیم: تمام شب از سرو صدای همسایه جدید طبقه بالا در عذاب بودیم. نمی‌دانستیم دارند چه می‌کنند! صدای تیشه بود یا چکش... گویا دیواری را تعمیر می‌کردند و هر ضربه ما را بیشتر آشفته می‌کرد. با خودمان می‌گفتیم: «این شهر چقدر بی‌‌‌‌در و پیکر شده است. این مردم هیچ مروتی ندارند؛ بازسازی خانه آن هم نیمه‌شب؟!» تا 4صبح تاب آوردیم و بعد سراسیمه و عصبانی تصمیم گرفتیم، موضوع را با مدیر ساختمان در میان بگذاریم.
او را از خواب بیدارکردیم و سر وقت همسایه بی‌ملاحظه رفتیم. زنگ زدیم، خیلی طول کشید در را باز کنند. در را که باز کرد، وا رفتیم. در خانه هیچ اثری از بنایی و خاک نبود. پیرمرد با واکر راه می‌رفت.
نویسنده این کتاب، بیست و شش سال است که روزنامه‌نگاری می‌کند و در داستان‌ها و خاطرات کتاب جدیدش هم می‌توان تمایل او به واقع‌‌گرایی و مستندنگاری
را مشاهده کرد.
«ناداستانی به نام زندگی» در ۱۱۲صفحه با بهای ۱۵هزار تومان به بازار نشر راه یافته است.
