غلبه حاشیه بر متن
نامه 250 امضایی، نیاز جامعه تئاتر کشور به حرکتهای صنفی منسجمتر را اثبات کرد
فهیمه پناهآذر- روزنامهنگار
در این سالها، از سوی هنرمندان فعال در حوزههای مختلف، نامههای زیادی به بهانههای مختلف نوشته شده است؛ نامههایی با محتوای عمومیکردن یک اعتراض و یا برای بیان یک درخواست از مسئولان.
از اکران فیلمهای توقیفی گرفته تا اعتراض به مداخلههای غیرهنری از سوی ارگانها و سازمانهای مختلف، از عفو مالیاتی تا دفاع از حقوق هنرمندان و... اما نامه نوشته شده از سوی یک یا چند نگارنده با امضای 250نفر از هنرمندان تئاتر در آخرین روزهای اردیبهشت بیشتر بابت ایجاد سروصدا و درتاریخ ثبت خواهد شد تا موضوعی که نامه بهخاطر آن نوشته شده بود.
نامهای که بهخاطر حل مشکل مجوز به فیلم- تئاترها نوشته شده بود. اما بهزعم بسیاری از هنرمندان تئاتر، متن این نامه بیشتر ساختارهای حرفهای و رابطه با مدیران را در فضای هنرهای نمایشی کشور زیر سؤال برد.
اعتراض اول؛ ممیزی
این نامه که پیشتر باعث اعتراض شده، با موضوع سانسور و ممیزی آغاز میشود. نگارنده یا نگارندگان نامه آوردهاند؛ «ممیزی را رعایت کردهایم؛ نه چون دوستش داریم یا پذیرفتهایمش یا برایمان محترم است؛ بلکه چون ساکن سرزمینی هستیم که عاشقانه دوستش داریم و قانون این سرزمین - خوب یا بد - ممیزی را بر گردن ما نهاده. ما در همه کارهای خود، پیش از تولید، به این ممیزی فکر میکنیم و رعایتش میکنیم و اگر چیزی از دستمان در برود، ممیزان زحمتش را میکشند. پس این نامه درباره کلیت ممیزی نیست؛ بلکه به موضوعی در دل ممیزی میپردازد.»
در همان پاراگراف اول خیلیها به موضوع ممیزی و پذیرفتهشدن علنی آن از سوی هنرمندان اعتراض کردند، اما همین اعتراض نیز دو نکته دارد؛ عدهای معتقدند که تئاتر چون متکی به دولت و حمایت دولتی است، در این سالها دچار محافظهکاری شده و به دلایل اقتصادی همیشه دچار مشکل بوده و به همین دلیل خیلی راحت ممیزی را پذیرفتهاند اما برخی نیز معتقدند که نباید موضوع ممیزی به این شکل بیان میشد و همین باعث شده تا نگاهها به تئاتر تغییر کند. اینکه هنرمندان به سانسور قائل هستند و درخواست سانسور کمتر دارند و این در حالی است که بسیاری از هنرمندان که در این حوزه کار میکنند، خطوط قرمز نظام و آییننامه مدون شورایعالی انقلاب فرهنگی را میشناسند، پس نباید این نامه اینگونه نوشته میشد.
اعتراض دوم؛ تئاتری که مخاطب ندارد
نکته دیگری که در پاراگرافهای بعدی عنوان شده، این است که «تعداد کل بینندگان یک تئاتر، با تعداد بینندگان مجازی آن در کل ایران به نسبت جمعیت شهر به کشور، چندان تفاوتی نخواهد داشت. بینندگان سریالها یا فیلمهای ارائهشده در رسانه مجازی، به تماشای تئاتر نخواهند نشست. قیاس کنید تعداد مخاطبان تلهتئاترهای تلویزیون را با تعداد بینندگان سریالها تا صحت گفته ما را دریابید. تئاتر تعداد بینندگان مشخصی دارد که با تغییر رسانه تغییر نخواهد کرد و سختگیری شما تنها علاقهمندان تئاتر در دیگر شهرها یا کسانی که به دلایل شغلی و زمانی که امکان حضور ندارند را از یک فعالیت کاملا سالم فرهنگی محروم خواهد کرد.» اعتراض به اینکه که چرا عنوان شده تئاتر مخاطب ندارد و مطرحکردن این موضوع یعنی تئاتر هنر جدی بوده، کما اینکه نویسنده عجول با این نوع نگرش باعث میشود دیگران هم تئاتر را جدی نگیرند و نتیجه آن است که نباید به کمبود بودجه و نبود حمایتها نیز معترض شد؛ چراکه تئاتر هنری برای اقلیت است و مخاطبی ندارد.
اما نکته سوم که بهنظر قابل تامل است، بهنظر میرسد نامه توسط اهلش نوشته نشده و تنها به هدف مقطعی فکر میکرده و به شأن و جایگاهی که نمایندگیاش را بهعنوان نگارنده داشته، فکر نمیکرده است. کسانی هم که امضا کردهاند را همه میشناسند و شاید گمان نمیکردند که این امضا تبعاتی داشته باشد و شاید موضوع حلشدن مشکل مجوز به فیلم - تئاتر را در اولویت گذاشتهاند. باید قبول داشته باشیم که متن و ادبیات این نامه بدون درنظر گرفتن جوانب مختلف اشتباه بوده و هست.
بیگانه با کار صنفی
هنرمندان ما و بیشتر از همه اهالی تئاتر همیشه در حرکتهای صنفی گرفتار میشوند که این نوع حرکتها در میانشان کمترین معنا را دارد. مسئله نامه سانسور تئاتر و یا کوچکدیدن تئاتر تنها نیست. الان موضوعی که مشخص شده، این است که تئاتریها نمیتوانند یک کار صنفی انجام دهند. کارها و واکنشهایی که به جای نتیجهدادن باعث بههمریختگی و به حاشیه بردن موضوعات مهم میشود.
مشکلی که حل شد
با تمام حواشیای که نامه با امضا 250نفر از هنرمندان به همراه داشت، در نهایت مشکل حل شد. به گفته مدیرکل هنرهای نمایشی مشکل فیلم - تئاترها و ارائه مجوز به آنها حل شد. چندی پیش مدیرکل هنرهای نمایشی از توافق با سازمان سینمایی برای تسریع در روند صدور مجوز فیلم-تئاترها بدون بازبینی مجدد خبر داد. براساس توافقی که با رئیس سازمان سینمایی صورت گرفته، مقرر شد هر تئاتری که به فیلم تبدیل میشود و متقاضی نمایش دادن آن (در ویاودیها) است، در اداره کل هنرهای نمایشی به لحاظ محتوایی تأیید، سپس به سازمان سینمایی ارسال و در نهایت تأییدیه مرکز توسط سازمان سینمایی اعمال شود.
زایش مشکل جدید
با سروسامان یافتن نوع ارائه مجوز به فیلم - تئاتر، مسئله دیگری نیز وجود دارد و آن بیخبری برخی از اهالی تئاتر از استفاده سایتهای نمایش فیلم از این فیلم-تئاترهاست. تهیه و توزیع فیلم-تئاترها فرصتی است که علاقهمندان به هنرهای نمایشی در شهرهای مختلف بتوانند آثار موفق روی صحنه را تماشا کنند و شیوع ویروس کرونا نیز باعث شد که فیلم-تئاترها و ضرورت آن پررنگتر شود. اما نکته قابل تامل این است که برخی از کارگردانانی که فیلم-تئاترهایشان ضبط و منتشر شده، از فروش آثارشان در سامانههای پخش اینترنتی بیخبر هستند؛ سامانههای ویاودی که فیلم-تئاترها را به اشتراک گذاشته و بابت تماشای آن هزینهای از مخاطبان خود دریافت میکنند. سؤال اینجاست که آیا نباید به صاحبان اثر اطلاع داده شده و از آنها اجازه گرفته شود و یا اینکه هزینهای بابت فروش به صاحبان اثر تعلق گیرد؟