هنر سیاست و ریاست
علی لاریجانی با همه روسای مجلس تفاوت داشت؛ راهی که لاریجانی از سال 84 تا کنون طی کرده از او سیاستمداری اعتدالگرا ساخته که این روزها مورد تمجید علمای قم و فرماندهان نظامی و دولتمردان است
مجید مهرابیدلجو _ دبیر گروه سیاسی
در 40سالی که از تشکیل نخستین دوره مجلس در جمهوری اسلامی گذشته است پارلمان 6رئیس بهخود دیده که از قضا نقطه مشترک همه آنها میل به ریاست بر قوه مجریه هم بوده است؛ چه آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس اول، دوم و 2سال ابتدایی مجلس سوم که از سال68 به بعد قبای ریاست پارلمان از تن کند و ردای ریاستجمهوری به تن کرد؛ چه مهدی کروبی که آن دو سال پایانی مجلس سوم و 4سال مجلس ششم را تا خرداد83 بر کرسی ریاست نشست و پس از پایان آن مجلس، سودای پاستور کرد و در انتخابات84 با شعار یارانه نقدی خود را در معرض رأی مستقیم مردم گذاشت؛ او در بین روسای مجالس جمهوری اسلامی به لحاظ سبقه و سابقه سیاسی تنها رئیس اصلاحطلب پارلمان بود که آخرین حضورش در عرصه سیاسی به همان انتخابات پرحاشیه و پرحرف و حدیث88 برمیگردد و بعد از آن انتخابات دچار حصر شد و از عرصه سیاست کنار گذاشته شده است؛ در واقع ریاست مجلس از دوره سوم تا آخر مجلس ششم، بین 2چهره از جامعه روحانیت و مجمع روحانیون مبارز دست بهدست میشد، از مهدی کروبی به علیاکبر ناطقنوری. شیخ نور هم که 4سال در مجلس چهارم ریاست کرده بود، در مجلس پنجم تنها با 11رأی اختلاف، ریاست را از همنام خود عبدالله نوری ربود، اما در سال76 درحالیکه تنها یک سال از عمر مجلس پنجم گذشته بود راهی را رفت که اسلافش در پارلمان رفته بودند. ناطق نوری وارد کارزار ریاستجمهوری شد و بعد از شکست در آن انتخابات معروف، رسم مروت بهجای آورد و با تبریک به سیدمحمد خاتمی؛ به بهارستان برگشت، به مجلسی که عبدالله نوری را که به وزارت کشور رفته بود از وزارت خلع کرد و استیضاح تاریخی عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را رقم زد. قصه ریاست مجلس پارلمان از اینجا به بعد، داستانهای عجیب و زدوبندهای پشت پرده خودش را دارد؛ غلامعلی حداد عادل که در مجلس ششم بعد از ابطال آرای علیرضا رجایی وارد فهرست 30نفره تهران شده بود و بهزعم خودش 5ماه در آن مجلس یک لنگه پا مانده بود تا اعتبارنامهاش تصویب شود، در مجلس هفتم سوار بر اسب بخت خود شد و مجلس هفتم را به ماهعسل با دولت نهم برد. همو بود که بلافاصله یک روز بعد از انتخابات84 در مقام رئیس مجلس، به شهرداری تهران رفته و در آنجا به محمود احمدینژاد گفته بود مجلس آمادگی دارد همه امکانات لازم را در اختیار رئیسجمهور منتخب بگذارد و اینگونه آقابالاسری دولت را بر مجلس خریده بود. ریاست مجلس هشتم رقابت بین اصولگرایان با اصولگرایان بود، حداد با لاریجانی. علی لاریجانی چهرهای برخاسته از جناح راست بود که قانونشکنیهای رئیس دولت اصولگرا را برنمیتابید؛ نه که برنمیتابید بلکه در مقابل آن هم میایستاد. ماه عسل مجلس اصولگرا و دولت اصولگرا، در دوران ریاست علی لاریجانی تمامشده بود. در واقع در مجلس هشتم، علی لاریجانی تلاش کرد پارلمان را به ریل برگرداند و این طبیعتا اصطکاکهایی بین دولت و مجلس شکل داد که مهمترین آن، یکشنبه سیاه مجلس و جلسه استیضاح وزیر کار دولت احمدینژاد بود؛ یکشنبه روزی که لاریجانی رئیس دولت را به بیرون مجلس مشایعت کرد و به او گفت که شما در یک جلسه علنی شئونات نظام جمهوری اسلامی را رعایت نکردید. طبیعی هم بود در فضایی چنین، رئیس دولت پیش از عزیمت به یکی از سفرهای متعددش به نیویورک، در گفتوگو با ارگان مطبوعاتی دولت، آتش به خرمن پارلمان بیندازد و بگوید «مجلس دیگر در راس امور نیست.» قصه ریاست علی لاریجانی با همه روسای قبلی مجلس فرق میکرد؛ آیتالله زادهای که در قم مورد وثوق جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود و حمایت مراجع و علمای قم را در پس خود داشت، پشتش به روحانیت قم گرم بود اما رفتار سیاسی و عملکردش در مجلس چنان بود که در یکی از مراسمهای 22بهمن، مورد حمله طیفی از روحانیون تندرو قرار گرفت که به حلقه پرتو معروف بودند. او تنها رئیسی بود که با ابتکارعملش در سال 87 برای نخستین و آخرین بار، در یک اقدام نمادین همه روسای ادوار مجلس، روسای جمهور و روسای قوه قضاییه و جمعی از نمایندگان با گرایشهای چپ و راست را زیر سقف مجلس جمع کرد. فقط علی لاریجانی به بهانه همایش صدمین سال قانونگذاری در ایران میتوانست علیاکبر ناطق نوری، آیتالله هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، مهدی کروبی، غلامعلی حدادعادل، شیخ محمد یزدی، آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی، آیتالله صادق آملیلاریجانی، آیتالله محمدرضا مهدویکنی و آیتالله احمد جنتی را دور هم جمع کند و فقط محمود احمدینژاد میتوانست در چنین جمعی غیبت کند. انتخابات سال88 و وقایع پس از آن، آزمون دیگری برای علی لاریجانی در قامت رئیس مجلس بود، جمعی از اصولگرایان لاریجانی را به ساکت فتنه متهم کردند و علیه او حملات را تشدید کردند، اما علی لاریجانی بعد از سکوت در برابر این حملات اصولگرایان بالاخره واژه «کاسب فتنه» را برای این افراد ساخت و لب به گلایه گشود و گفت: « فتنه به یک مسئلهای تبدیل شده که یک عدهای از این راه کاسبی میکنند و بر مرکب فتنه سوارند و فکر میکنند دستاورد زیادی از این بابت دارند». او گفته بود: شبنامههای زیادی برای من پخش کردهاند و حرفهای خیلی نادرستی بیان کردند. من در این مدت بنایی برای پاسخگویی به این امور نداشتم ولی این کارها خیلی وهنآمیز است. شبنامهای علیه من پخش کردند و عکس من و آقای هاشمی را کنار هم انداختند. این چه معنایی دارد؟ بنده رئیس قوه مقننه و ایشان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند؛ حالا در نماز جمعه یا جای دیگری کنار هم نشستهایم معنای آن چیست؟ علی لاریجانی که با 12سال ریاستش بر قوه مقننه نامهربانیها و بدخلقیهای زیادی از همطیفان خود دیده بود بعدها جنس همین گلایهها را بهخاطر تهمت و ناروا به هاشمی رفسنجانی هم طرح کرده و با طرح این سؤال که «این همه تحقیر و تهمت به آقای هاشمیرفسنجانی به چه انگیزهای زده میشود» گفته بود: هاشمی بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است.
او با همه روسای مجلس تفاوت داشت. او سیاستمدار استخوانخرد کردهای بود که از عرصه دیپلماسی وارد پارلمان شده بود و در عالم دیپلماسی شناخته شده بود، شاید هر کس دیگری جای او بود در مجلس از عهده هیاهوی مخالفان برجام برنمیآمد. او را متهم به تصویب برجام در 20دقیقه میکنند اما همین افراد را علی لاریجانی به نقض عهد متهم کرده و از مذاکرات طولانی پشتپرده برای تصویب برجام خبر داده و گفته بود: «برای این کار مهم احتیاج به بحثهای زیاد و توافقاتی در خارج از صحن بود تا بحثهای طولانی که در ظرف کار مجلس نمیگنجد، آنجا صورت گیرد. چرا باید به تعهدات پایبند نبود؟ مگر توافق در متن صورت نگرفته بود؟ چرا عدهای مطلب را طور دیگری جلوه دادند؟ چرا آنچه توافق شد به موقع به دوستان خود منتقل نکردند؟» وی گفته بود: عدهای خود نقض عهد کرده و پایبند به تعهدات نبودند و آن را به دیگران منتقل کرده و نسبت میدهند درحالیکه نقض عهد را نمیتوان با فرار به جلو به گردن دیگران انداخت. او در تمام این 12سالی که در پارلمان حضور داشت عقلانیت را به صحن کشاند و بهزعم خود قواعد سیاستورزی خود را داشت. همو که سیاستورزی را در هر سطحی یک هنر میداند، در تمام 40سالی که در پستهای مختلف اجرایی از سپاه پاسداران تا صدا و سیما و شورایعالی امنیت ملی کار میکرد، جنس کار مجلس را با همه آن پستها متفاوت میدید. او در گفتوگوی خود با همشهری به همین مورد اشاره کرده و گفته بود «من در این ۴۰سال کارهای اجرایی متفاوتی انجام دادهام، اما واقعا جنس کار مجلس متفاوت است. کار در مجلس کار جمعی است، خیلی حوصله میخواهد. نباید در مجلس زود از کوره دررفت. باید پذیرفت که ما کار جمعی انجام میدهیم، چون بعضا مجلس تصمیماتی میگیرد که ممکن است مورد پسند آدم نباشد اما انسان باید بهخودش بباوراند که از نتیجهای که گاه خودش هم قبول ندارد دفاع کند.» شاید علی لاریجانی هم به مانند اسلاف خود سودای پاستور را در سر داشته باشد، اما او این راه را یکبار در سال84 رفته و در آن سال خیلی با اقبال عمومی مواجه نشده است؛ با تمام این احوال راهی که علی لاریجانی از 84 تا 1400 رفته؛ مسیر 16سالهای است که از او سیاستمدار اعتدالگرایی ساخته است که این روزها مورد تجلیل علمای قم تا فرماندهان سپاه قرار میگیرد. شاید مجلس در سالهای پیشرو رئیسی مثل علی لاریجانی را بهخود نبیند، شاید روسای آینده مجلس، پارلمان را پل پاستور تصور کنند. بههرحال امروز مجلس، بعد از 12سال رئیس جدید خود را میشناسد، با اتفاقاتی که در یارکشیهای دیروز رخ داد، او احتمالا رئیسی باید باشد که پیش از این 3بار بخت خود را در انتخابات ریاستجمهوری آزموده است.
یارکشی در دقیقه90
مجلس یازدهم امروز در جلسهای با سخنرانی حسن روحانی رئیسجمهور، کار خود را آغاز میکند. روز گذشته محمدباقر قالیباف و حمیدرضا حاجیبابایی 2جلسه جداگانه برای یارگیری در انتخابات هیأترئیسه برگزار کردند؛ جلساتی که مورد انتقاد و گلایه مصطفی میرسلیم رقیب سوم قرار گرفت و در توییتی نوشت: «همکاران گرامی و نمایندگان محترم حضور در جمع شما عزیزان برای اینجانب افتخاری است ولی بهدلیل اعتقاد به تقویت وحدت نمایندگان و پرهیز از افتراق، مناسب میدانم که همه بزرگواران درجلسه فراکسیون اکثریت شرکت نمایند و سخنان عزیزان به بحث و گفتوگو گذارده و از برگزاری جلسات جداگانه پرهیز شود.» بنا به اخباری که از این جلسات بیرون آمده، در جلسهای که محمدباقر قالیباف ترتیب داده بود بیش از 170نماینده حضور داشتند و در جلسهای که حاجیبابایی برگزار کرده بود حدود 50نماینده حضور داشتند. امیرحسین قاضیزاده هاشمی، عبدالرضا مصری، الیاس نادران و محمدرضا میرتاجالدینی گزینههای نایبرئیسی مجلس هستند. علی نیکزاد، نماینده مردم اردبیل و وزیر مسکن دولت احمدینژاد که پیش از این اعلام کرده بود به نفع حاجیبابایی از رقابت برای ریاست مجلس کنار میکشد دیروز اعلام کرد که برای نایبرئیسی نامزد میشود. او با اشاره به کاندیداتوری خود برای نایبرئیسی مجلس یازدهم، اظهار کرد: من برای قدرت و حضور در هیأترئیسه نیامدهام. تکلیف انقلابی همه این بود که یکی شویم، بر همین اساس کاندیدای نایبرئیسی مجلس شدم. با اینکه این استمزاج را درست نمیدانم اما آن را پذیرفتم و زیر آن نخواهم زد. امروز قرار است جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی اصلیترین فراکسیون سیاسی مجلس یازدهم هم برگزار شود و تکلیف ریاست مجلس در آن جلسه مشخص خواهدشد. با این حال حمیدرضا حاجیبابایی از برگزاری این جلسه انتقاد کرده و با اشاره به برگزاری جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی در روز هفتم خرداد گفت: فرایند برگزاری جلسات شتابزده است اما شتابزدگی این شائبه را ایجاد نکند که بهسرعت میخواهیم کاری کنیم و وقتی چشممان را بازمیکنیم، اتفاق دیگری افتاده است.
اداره مراسم افتتاحیه بر عهده هیأترئیسه سنی است که طبق ماده۹ آییننامه داخلی مسنترین فرد از نمایندگان حاضر بهعنوان رئیس سنی و فرد بعدی بهعنوان نایبرئیس و 2نفر از جوانترین نمایندگان حاضر به سمت منشی معین میشوند و در جایگاه هیأترئیسه قرار میگیرند. در دوره یازدهم حجتالاسلام رضا تقوی منتخب تهران؛ رئیس هیأترئیسه سنی، مصطفی آقامیرسلیم منتخب تهران؛ نایبرئیس، روحالله نجابت منتخب شیراز و محسن فتحی منتخب سنندج نیز دبیران هیأترئیسه سنی هستند. وظیفه هیأترئیسه سنی، اداره جلسه افتتاحیه، انجام مراسم تحلیف، اقتراع شعب و برگزاری انتخابات هیأترئیسه است. ۱۴کرسی دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی به دلایلی همچون کرونا، جعل مدرک و عدمکسب حداقل آرا خالی خواهد ماند و مجلس با ۲۷۶نماینده کار خود را آغاز میکند. پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، فاطمه رهبر و محمدعلی رمضانی منتخبین تهران و آستانه اشرفیه بهدلیل بیماری کرونا فوت کردند. همچنین شورای نگهبان از ورود سینا کمالخانی به مجلس بهدلیل جعل مدرک تحصیلی خودداری کرد. تکلیف این 3کرسی در انتخابات میاندورهای مجلس که همزمان با انتخابات ریاستجمهوری در سال۱۴۰۰ خواهد بود، مشخص میشود. تکلیف کرسیهای میانه، سمیرم، لنجان، کرج و اشتهارد و فردیس، دهلران و آبدانان، باوی و حمیدیه و کارون، زنجان و طارم، بیجار، کرمانشاه، اسلامآباد غرب و دالاهو و همچنین کردکوی، بندر ترکمن، بندرگز و گمیشان با برگزاری دور دوم انتخابات مجلس مشخص میشود.