سعید مروتی_روزنامه نگار
«یه قراری بذاریم همدیگه رو ببینیم.» جمله آشنای بسیاری از مکالمات تلفنی ما با رفقا و دوستان که معمولاً حسن ختام صحبتها بود، حالا تبدیل به جملهای مثل این شده: «ایشالا کرونا بره همدیگه رو ببینیم.»
کرونا اما به این زودیها خیال رفتن ندارد. همین چند روز پیش معاون وزیر بهداشت اعلام کرد: کشورهایی که درگیر کرونا هستند بین ۱۸ تا ۲۴ماه دیگر همچنان درگیر کووید-۱۹ خواهند بود. یعنی احتمالاً تا 2 سال دیگر این داستان ادامه خواهد داشت و چارهای جز تن دادن به تغییر سبک زندگی نداریم. نشانه این تغییر در مناسبات دوستانه، افزایش چشمگیر تماسهای تصویری است. رفیقی دارم که از ابتدای ورود کرونا تا امروز فقط یکبار به دیدن پدر و مادرش رفته. میگوید تقریباً هر روز با والدینش تماس تصویری دارد ولی هیچچیزی جای دیدار رو در رو را نمیگیرد. او در بانک کار میکند و هر روز وقتی به خانه میآید احتمال میدهد مبتلا شده باشد. برای رفیق من همه دیدارها و مراودات غیرضروری حذف شده. حالا که کرونا قرار است 2 سال بماند تکلیف چیست؟ تا کی میتوان با این سبک زندگی کنار آمد؟ خیلیها پاسخهای آسانی به این پرسشها دادهاند. آنها تقریباً هیچچیزی را رعایت نمیکنند. نه در مکانهای عمومی ماسک میزنند نه بساط دیدارها و مهمانیهایشان را تعطیل کردهاند. زندگی برای آنها همچنان مثل روزهای قبل از کروناست. همه اینها را به دوستم میگویم تا ترغیبش کنم همدیگر را ببینیم. دیداری با رعایت همه پروتکلهای بهداشتی. اما حرفهایم هیچ تأثیری بر او ندارد. رفیقم حق دارد که نگران باشد و رعایت کند ولی حذف همه مراودات دوستانه هم بیرحمانه است. دستکم برای من که معتاد رفاقتم و مدتهاست همان فرصتهای محدود و معدود دیدار دوست را هم از دست دادهام. به بهانه دادن کتابی سراغ یکی از رفقا میروم. دم در خانهاش که میرسم تماس میگیرم و یک دقیقه بعد دوستم با ماسکی بر چهره، از راه میرسد. تعارفی میکند که داخل شوم که نمیپذیرم. چند دقیقهای در کوچه گپ میزنیم، به ماسک پارچهای سیاه رنگی که بر چهره دارم اشاره میکند و میگوید شبیه لاکپشتهای نینجا شدهام. کمی شوخی میکنیم و گپ میزنیم. کتاب را میدهم و باز میگردم. کرونا آمده و همهچیزمان را تحت الشعاع قرار داده ولی تا آنجا که ممکن است نباید اجازه دهیم کوچه رفاقت بنبست شود. ما به همین ارتباطها زندهایم. همین سراغ گرفتنها و دیدارها. هرچند محدود و در حد ملاقات سرپایی در کوچه. اگر با چندمتر فاصله و ماسکی بر چهره، میشود دیدار دوست را میسر کرد نباید چنین فرصتی را از خودمان دریغ کنیم. یکی از درسهای کرونا، یادآوری فرصتهای کوتاهمان برای زیستن است و اینکه شاید فردایی در کار نباشد. و معنی در لحظه زندگی کردن، الزاما بیخیالی نیست. نه کرونا را باید فراموش کرد نه آنهایی که دوستشان داریم.
چهار شنبه 31 اردیبهشت 1399
کد مطلب :
101185
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/829BL
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved