• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 31 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 101113
+
-

روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از انتخابات دوم خرداد

بیطرفی مؤثر

هاشمی درآخرین خطبه نماز جمعه پیش از انتخابات دوم خرداد 76 بر حفظ اعتماد مردم به صندوق‌های رای تاکید داشت

بیطرفی مؤثر

انتخابات دوم خرداد سال76 به‌عبارتی نخستین انتخابات پس از پایان عصر هاشمی رفسنجانی بود؛ دولتی که به دولت سازندگی مشهور شده بود و همه همت خود را برای آواربرداری از خرابه‌های بازمانده از جنگ گذاشته و راه توسعه اقتصادی در پیش گرفته بود، بسا که در این مسیر رکورد تورم به اسم دولت هاشمی در دولت‌های پس از انقلاب ثبت شود؛ و شاگرد اول اقتصادی کابینه در مقدم مجلس هم قربانی شود. قربانی، حسین محلوجی وزیر صنایع و معادن بود که هاشمی رفسنجانی در جلسه استیضاح به او لقب «سنمار» داده بود. (داستان سنمار، روایت غم‌انگیز معمار ایرانی است که قصری شگفت‌انگیز در عراق از بهر پذیرایی یزدگرد یکم می‌سازد، پادشاه پاداشی در خور به او می‌دهد و سنمار شکرگزار می‌شود و می‌گوید اگر می‌دانست چنین پاداشی در کار است، بهتر از این می‌ساخت، شاه آشفته می‌شود که اگر می‌توانست بهتر از این بسازد چرا نساخته است و دستور می‌دهد او را از بلندای همان کاخی که ساخته بود برافکنند). به هر روی پس از تجربه یک جنگ هشت‌ساله طاقت‌فرسا، جامعه باید توسعه اقتصادی و دوران سازندگی را پشت سر می‌گذاشت، تا آماده شعار اصلاحات و توسعه سیاسی شود؛ چنین هم بود که در شرایطی که نهادهای حکومتی پذیرا و حامی علی اکبر ناطق نوری، عضو جامعه روحانیت مبارز و رئیس مجلس پنجم بودند، مردم سیدمحمد خاتمی را انتخاب کردند، این شاید نخستین انتخاباتی بود که شایعه جابه‌جایی رأی در انتخابات، مثل بهمن می‌غلتید و جان می‌گرفت و می‌رفت که اعتماد مردم را خفه کند. رئیس‌جمهور وقت که این واقعه خطرناک را درک کرده بود در خطبه‌های آخرین نمازجمعه پیش از دوم خرداد- 26 اردیبهشت 1376- سخنانی گفت که دل سیدمحمد خاتمی را که سودای انصراف از انتخابات را داشت قرص‌تر کرد تا در انتخابات بماند. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نمازجمعه آن تاریخ گفت: «همه مسئولان اجرایی و ناظر انتخابات باید واقعا این کار را بکنند که همان رأی مردم هست بیاید در صندوق و همان خوانده شود و همان اعلام شود. ممکن است کسی فکر کند که حالا ما اگر تغییراتی بدهیم، شخص مقبولی که خودمان به او ایمان داریم به سرکار می‌آید، خوب برای جامعه نفعی است ولی این کار ضرر بنیانی دارد، اعتماد مردم را ضعیف کردن بزرگ‌ترین جنایت است به ملت و نظامی که می‌خواهد به اتکای مردم، این همه مشکلات را حل کند... امروز هیچ گناهی را بدتر از این نمی‌دانم که کسی به‌خودش حق بدهد که در آرای مردم دست ببرد یا جریان را منحرف کند»؛ این سخنان از سوی هاشمی رفسنجانی که خود عضو جامعه روحانیت مبارز، رئیس دولت و مجری انتخابات بود، دو طیف را ناراضی کرد. بعد از این خطبه‌ها، وزیر وقت کشور (علی محمد بشارتی) پیش هاشمی گلایه می‌برد که در وزارت کشور این شائبه به‌وجود آمده که رئیس‌جمهور به آنها اعتماد ندارد، هاشمی‌رفسنجانی ملاقاتی را ترتیب داده و دلداری‌شان می‌دهد. به روایت هاشمی؛ طیف حامیان ناطق‌نوری هم از این سخنان ناراضی‌اند. هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال76 خود که اخیرا در کتابی با عنوان «انتقال قدرت» چاپ و منتشر شده است، روایت‌هایی کمتر شنیده شده از رقابت سیدمحمدخاتمی و علی اکبر ناطق نوری؛ تلاش‌های سازمانی جریان راست برای پیروزی ناطق نوری، نگرانی‌ها و دغدغه‌های جناح حامی خاتمی، تلاش بخشی از عناصر سپاه برای ورود به انتخابات و منع رهبری به ایشان و بالاخره اتفاقات روز رای‌گیری را بیان کرده است.

ترس از تقلب، شکایت از کارشکنی
نظرسنجی‌ها و افکارسنجی‌ها یک‌ماه قبل از انتخابات، خیزش آرام آرای سیدمحمدخاتمی و ریزش آرای علی اکبر ناطق نوری را نشان می‌داد، جریان راست که نهادهای حاکمیتی را در اختیار دارد، متوسل به شایعه شده است، به‌عنوان نمونه این احتمال قوت گرفته که بعد از کرمان این بار نوبت مازندران است که یک رئیس‌جمهور به کشور معرفی کند، هاشمی رفسنجانی روایت می‌کند که سفر رهبری به مازندران و کمک‌های ایشان به آن استان برای مسئولان گیلان که با مازندرانی‌ها رقابت دارند سنگین آمده، به‌خصوص که می‌بینند بناست رئیس‌جمهور آینده هم احتمالا از مازندران باشد. با این حال نظرسنجی‌ها روایت دیگری دارند، 19فروردین- 43روز قبل از روز رأی گیری- حسن روحانی دبیر وقت شورای‌عالی امنیت ملی به هاشمی رفسنجانی خبر می‌دهد که گروه آقای ناطق نوری از نتایج انتخابات نگران هستند و به فکر چاره‌اند. عصر ششم اردیبهشت کمتر از یک‌ماه مانده به انتخابات، علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صدا و سیما که به لحاظ تعاریف سیاسی آن روز، در جناح راست حضور دارد نتایج افکارسنجی انتخابات را به هاشمی رفسنجانی نشان می‌دهد که به موازات پایین آمدن شانس آقای ناطق نوری، شانس آقای خاتمی بالا می‌رود، علی لاریجانی اظهار نگرانی کرده و به نوشته هاشمی، از وی استمداد می‌کند. علاوه بر صداو سیما تشکل‌های وابسته به جناح راست هم بعضا چاره را در کارشکنی می‌بینند. اقدامات انصار حزب‌الله علیه حامیان خاتمی از این قسم فشارهاست. جریان راست حتی از اقدامات قضایی هم فروگذار نمی‌شود. 3روز قبل از انتخابات؛ 30اردیبهشت 76 هاشمی نقل می‌کند: «آقای موسوی خویینی‌ها، تلفنی خبر داد که با حکم دادگاه انقلاب، امشب دارند ستاد انتخابات آقای خاتمی را تخلیه می‌کنند، به آقای محمد یزدی؛ رئیس قوه قضاییه، تلفن کردم که جلوگیری کنند». 

حمایت‌های دولتی؛ بی‌طرفی هاشمی
هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال 76 در دو سوی ماجرا ایستاده بود؛ از یک سو به‌خاطر حضورش در جامعه روحانیت مبارز تحت فشار بود که از علی اکبر ناطق نوری حمایت کند. روایت هاشمی از جلسه جامعه روحانیت مبارز در سوم اردیبهشت سال76 اینگونه است: «شب شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در دفترم جلسه داشت، آقای ناطق نوری و دوستانش از نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری نگران‌اند و روحیه آنها ضعف است. فکر می‌کنند که رقیب اصلی‌شان آقای خاتمی، برنامه تبلیغاتی بهتری دارد، از عدم‌تحرک دبیرخانه جامعه شکایت دارند. اختلافات رو شده در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که تأیید اعلان شده از آقای ناطق را خراب کرده، وضع را بدتر نموده است. از من درخواست داشتند که کمک کنم. گفتم اعلان بی‌طرفی کرده‌ام ولی می‌توانند از اسم من که از اعضای جامعه هستم استفاده کنند.» با این حال بیانیه حزب کارگزاران که نسبتش با هاشمی رفسنجانی قابل کتمان نیست این بی‌طرفی را زیر سؤال برده است. محمد هاشمی که در آن زمان معاون اجرایی رئیس‌جمهور بود و از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، 16فروردین‌ماه در جلسه‌ای که با برادرش داشته به مضمون بیانیه حزب کارگزاران سازندگی در حمایت از سیدمحمد خاتمی انتقاد می‌کند و می‌گوید که زیادی از او تعریف شده است. بین وزیران دولت اما در حمایت از خاتمی یا ناطق اتفاق نظر نیست. محمدعلی نجفی وزیر وقت آموزش و پرورش در حمایت از خاتمی وارد می‌شود. ظاهرا نظر دفتر رهبری به او ابلاغ می‌شود که به‌خاطر فراوانی نیروهای انسانی موجود در آموزش و پرورش بی‌طرفی پیش بگیرد. روایت هاشمی اینگونه است: 
 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1376: دکتر محمد علی نجفی، وزیر آموزش و پرورش آمد... ضمنا خبر داد که به حمایت از آقای سیدمحمد خاتمی برای نوار تبلیغاتی که بناست از صدا و سیما پخش شود، صحبت کرده، ولی دفتر رهبری به او گفته است که بهتر است پس بگیرد و در مقابل استدلال او که گفته چرا آقای علی‌اکبر ولایتی که وزیر است، همین کار را برای آقای ناطق نوری کرده؟ جواب داده‌اند که به‌خاطر وسعت و فراوانی نیروهای انسانی موجود، آموزش و پرورش قابل مقایسه با وزارت امور خارجه نیست، در عین حال گفته‌اند، این دستور نیست، بلکه نظر است.

منع رهبر انقلاب بر دخالت سپاه
شاید برای نخستین بار در یک انتخابات بود که بخشی از عناصر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تلاش کردند که در انتخابات وارد شوند و با منع رهبری مواجه شدند. بخش‌هایی از خاطرات هاشمی رفسنجانی در این‌باره عینا نقل می‌شود: 
 پنجشنبه 11 اردیبهشت 76؛ «... آقای شمخانی- فرمانده نیروی دریایی- آمد و گفت بعضی از عناصر سپاه تلاش می‌کنند که از رهبری اجازه دخالت در انتخابات را بگیرند ولی هنوز موفق نشده‌اند. آقای رضایی- فرمانده کل سپاه پاسداران- موافق نیست و خودش می‌خواسته نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود که رهبری اجازه نداده است.
  چهارشنبه 17 اردیبهشت 76؛ عصر سردار قاسم سلیمانی از کرمان آمد. از اوضاع و دخالت سپاه در انتخابات و خطر دودستگی اظهار نگرانی کرد و از دلسرد شدن آقای محسن رضایی، فرمانده کل سپاه گفت و برای علاج کمک خواست.

رهبری و تأکید ایشان بر بی‌طرفی
نکته قابل اهمیت در انتخابات 76 این پیش‌فرض بود که نظر رهبر معظم انقلاب به سمت علی اکبر ناطق نوری است. براساس همین پیش‌فرض سخنرانی‌ها و بیانات رهبر انقلاب تفسیرها و تعبیرهایی در بین جناح حامی خاتمی ایجاد می‌کرد و مهم‌تر اهتمام رهبر انقلاب به رفع این سوءتفاهم‌ها بود. به‌عنوان نمونه هاشمی نقل می‌کند:
یکشنبه 14 اردیبهشت 1376:... عصر آقایان موسوی خوئینی‌ها، مهدی کروبی، محسن نوربخش، غلامحسین کرباسچی و حسین مرعشی آمدند. از صحبت‌های دیروز رهبری در مورد انتخابات اظهار نگرانی کردند و گفتند که آقای سیدمحمد خاتمی استعفا خواهد داد و آنها هم کنار خواهند رفت. نصحیت‌شان کردم که چنین کاری نکنند. قرار شد با رهبری مطرح کنم و شب با رهبری مطرح کردم... شب میهمان رهبری بودم، مطالب مجمع روحانیون مبارز را مطرح کردم. ایشان به کلی منکر یکسو بودن صحبت‌ها هستند. قرار شد به آقای خاتمی که درخواست ملاقات کرده وقت بدهند و قانع‌شان کنند
 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1376:... آقایان مهدی کروبی، سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها، غلامحسین کرباسچی، محسن نوربخش و محمدعلی نجفی آمدند، به‌شدت از اظهارات رهبری در ملاقات با کارکنان صداو سیما راجع به انتخابات و تبلیغات و نیز تفسیرهایی که از آن می‌شود و اقداماتی که ائمه جمعه و بسیج و اطلاعات و سپاه و صداوسیما براساس آن دارند اظهار نگرانی کردند. بعضی‌ها پیشنهاد کناره‌گیری آقای خاتمی را داشتند و بعضی‌ها هم مخالف بودند. گفتند وضع آقای ری‌شهری هم چنین است. نصحیت‌شان کردم که کنار نروند و به‌خاطر صریح نبودن اظهارات رهبری، گفتم آنها هم می‌توانند به نفع خودشان تفسیر کنند. همان موقع از دفتر رهبری خبر دادند که ایشان با ملاقات آقای کروبی و آقای خوئینی‌ها موافقت کرده‌اند. گفتم می‌توانند در این ملاقات از نظر رهبری بهتر مطلع شوند. از این خبر خوشحال شدند..
 شنبه 30 اردیهبشت 1376: شب میهمان رهبری بودم...درباره انتخابات صحبت شد، ایشان هنوز ناطق را جلو می‌دانند، اما فکر می‌کنند که به مرحله دوم می‌رسد، ولی حساسیتی روی پیروزی احتمالی آقای خاتمی نشان ندادند و گفتند دستور داده‌اند که با اخلال و تقلب و برخوردهای خشن برخورد شود، گفتند بنا ندارند فردا حمایت صریحی از کسی داشته باشند. گفتند فیلم تبلیغاتی دیشب آقای خاتمی خیلی قوی تهیه شده بود.
بعدها رهبر انقلاب فاش می‌سازند که در سال 76 بعد از پیروزی سیدمحمد خاتمی یکی از مسئولان عالی‌رتبه از ایشان می‌خواهند که انتخابات را باطل کنند. روایت رهبر انقلاب از این خواسته و پاسخ ایشان اینگونه است: «... شما خیال می‌کنید وقتی که آقای خاتمی با بیست میلیون رأی پیروز شد، یک عده‌ای عصبانی نبودند؟ خب چرا، آنها هم عصبانی بودند. آنها هم همین حرف را می‌زدند. آنها هم همین داعیه‌ها و طلبکاری‌ها را می‌کردند. همان وقت به من هم مراجعه کردند. یکی از مسئولین عالی‌رتبه آن روز آمد پیش من و از من خواست که آقا این انتخابات را ابطال کنید. من آنچنان تشری زدم که به‌نظرم بعد از آن بین ما و آن مسئول هنوز هم درست اصلاح نشده...»
و آن جمله معروف رهبر معظم انقلاب درباره هاشمی رفسنجانی که در همین روز دوم خرداد بیان شد؛ که « البته خوب؛ برای شخص من، هیچ‌کس آقای هاشمی رفسنجانی نخواهد شد».
رهبر معظم انقلاب در مصاحبه هنگام رأی دادن فرمودند من قبلا هم گفته‌ام، هر کس که امروز ان‌شاءلله رأی بیاورد و نامش از این صندوق‌ها بیرون بیاید، من با او همانطور رفتار خواهم کرد که در هشت سال گذشته با آقای رئیس‌جمهور، جناب آقای هاشمی رفسنجانی رفتار کرده‌ام.

نتیجه غیرمنتظره
شنبه 3خرداد 1376: اول وقت وزیر کشور اطلاع داد که از20 میلیون رأی شمرده شده، بیش از 60درصد از آقای خاتمی است، تا شب که شمارش آرا تکمیل شد، از 29میلیون رأی تجاوز کرد و همین نسبت باقی ماند، نتیجه انتخابات برای تمام ناظران داخلی و خارجی، غیرمنتظره است... شب آقای دکتر حسن روحانی دبیر شورای‌عالی امنیت ملی آمد، درباره نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و علل شکست جناح آقای ناطق نوری و ضررهای حمایت وسیع علما و منتسب کردن آن به رهبری و نیز مسئله ریاست مجلس صحبت شد. بعدها علی محمد بشارتی وزیر وقت کشور که او هم به لحاظ تقسیم‌بندی‌های متعارف سیاسی در جناح راست تعریف می‌شد در خاطره‌ای از شب انتخابات گفته بود: تقریباً آخرین ساعات بازشماری آراء بود که آقای ناطق به من زنگ زد و گفت چه خبر؟ گفتم «شیخنا رأی نیاوردید!» گفت باید چه کنیم؟ گفتم برای رقیب پیام تبریک صادر کنید. ایشان هم انجام داد.

گزیده‌ای از خاطرات هاشمی
یکشنبه 27 اردیبهشت 1376: اخوی محمد (معاون اجرایی رئیس‌جمهور) گفت دوستانش اصرار دارند که اعلان حمایت از آقای سیدمحمد خاتمی بنماید و خودش موافق نیست، نظرش را تأیید کردم... شب فائزه آمد، گفتم مصلحت نیست که در فیلم تبلیغاتی حمایت از آقای سیدمحمدخاتمی صحبت داشته باشد؛ چون منتسب به من است و من اعلان بی‌طرفی کرده‌ام. (فائزه هاشمی در آن مقطع نماینده مجلس بود)
 

این خبر را به اشتراک بگذارید