من فکر نمیکنم که اندوهِ یک آدم به هنگامِ ترک چیزی ناشی از این باشد که دارد چیزی را که دوست دارد ترک میکند. اندوهِ آدم ممکن است ناشی از نقطه مقابلش باشد. آدم احساس میکند که پیوندها چه آسان پاره میشود، و نیز اینکه دیگران چه آسان از آدم جدا میشوند آدم با اندوه شبهِ روابطی را به یاد میآورد که شکل گرفته بودند و با اندوهِ پیشاپیش شبهِ روابطی را میبیند که شکل خواهند گرفت. در واقع آدم هم به آزادی نیاز دارد و هم به وابستگی، اما هر کدام به جای خود، و آدم با ناراحتی در مییابد که جاها را با هم قاطی کرده است. فرانتس کافکا
کلک
در همینه زمینه :