• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 28 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100841
+
-

آیا کرونا پوششی برای ناکارآمدی مسئولان است؟

نگاه سیاست‌زده مسئولان و نخبگان ایران به کرونا


صادق زیباکلام ـ استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

نحوه واکنش سیاسی و اجتماعی به کرونا در میان ایرانیان و دیگر کشورها متفاوت است. اگر بحث‌هایی که در مورد کرونا از سوی نخبگان و سیاستمداران در دیگر کشورها مطرح می‌شود را رصد‌کنیم، مشخص می‌شود که بیشتر این بحث‌ها پیرامون نحوه مبارزه با کرونا و مشکلات اقتصادی ناشی از قرنطینه و کروناست. بخش دیگری از موضوعاتی که مورد‌توجه قرار‌گرفته مربوط به مشکلات و مسائلی مانند خشونت خانگی، افسردگی و... است که در نتیجه خود قرنطینه ایجاد شده است. در واقع در کشورهای دیگر مشکلات و مسائل از سوی مخالفان و موافقان دولت‌ها در قامت مسائل واقعی و عینی طرح می‌شوند نه یک سری مسائل کلی و ایدئولوژیک.
با گذر از نگاه سیاسیون و نخبگان کشورهای دیگر به موضوع کرونا، نوبت به ایران می‌رسد. نخستین نکته‌ای که در ایران به چشم می‌خورد، این است که خیلی کمتر به مسائل و مشکلات جدی در ایران توجه می‌شود و برعکس موضوعاتی مانند جهان ‌و مناسبات بین‌المللی بعد از کرونا، ساختار اقتصادی جهان و غرب بعد از کرونا بسیار داغ هستند. تلاش تمام این عناوین در تصویرسازی اضمحلال و فروپاشی غرب خلاصه می‌شود. به‌عبارت دیگر نخبگان و چهره‌های سیاسی ما به‌جای آنکه بررسی عملکرد کشور در مقابله با کرونا را در دستور کار قرار‌دهند، تمام همت‌شان را برای نشان دادن شرایط بد در غرب گذاشته‌اند.
من معتقدم که این اتفاق نشان‌دهنده عقب ماندگی نخبگان و تحلیل‌گران سیاسی ایران است. اینکه هر اتفاقی در دنیا می‌افتد نخبگان ما، آن اتفاق را آغازی برای شکاف در تمدن غرب تفسیر می‌کنند، ‌کاملا غلط است. در برابر چنین دیدگاه‌هایی باید این سؤال را مطرح کرد که اگر بر فرض، کشورهای اروپایی و آمریکا به‌دلیل کرونا نابود شوند، چه مشکلی از مشکلات ما حل می‌شود؟ آیا مفاسد اقتصادی ایران از بین می‌رود؟ آیا اگر آمار مبتلایان به کرونا در آمریکا افزایش یابد، در ایران این آمار کاهش می‌یابد؟ اگر تعداد فوتی‌ها در انگلیس در نتیجه کرونا خیلی زیاد شود، باعث خواهد شد که این آمار در ایران کاهش یابد؟
نکته قابل‌توجه این است که تا زمان حضور کرونا در چین، هیچ کدام از این تفکرات مطرح نشده بود اما وقتی پای این ویروس به ایتالیا، اسپانیا و به‌خصوص انگلیس و آمریکا رسید، ایرانی‌ها متوجه شدند که کرونا تا چه اندازه سستی و پوچی تمدن غرب را به نمایش گذاشت. درواقع به‌جای آنکه مسئولان ما به واقعیت‌های داخلی نگاه کنند، از دریچه سیاسی به تفسیر شرایط غرب می‌پردازند. نباید فراموش کرد که در مجموع این نگاه از جانب کسانی که به‌نحوی به اندیشه‌های حکومتی در ایران عنایت دارند، ‌پیگیری می‌شود.
بحث دیگر کرونا در ایران مربوط به بهره‌برداری سیاسی از این ویروس و استفاده از آن برای نقد دولت است. از یک‌سو اصولگرایان و تندروها می‌خواهند از کرونا بهره‌برداری کنند و بر این اساس هر کاری دولت انجام می‌دهد را امری اشتباه تفسیر می‌کنند و از سوی دیگر مخالفان حکومت معتقدند که کارهای حکومت و قوه‌مجریه از اساس اشتباه است.
بنابراین باید گفت که در کشورهایی مثل ایران که بخش‌های مختلف نظام انتقادپذیر نیستند اگر در رابطه با کرونا اشتباهاتی رخ دهد، نقد این اشتباهات زیر سایه حملات سیاسی و ایدئولوژیک گم می‌شود. مقصود این است که اگر دولت ضعف‌ها و خطاهایی داشته باشد - که خیلی هم دارد - این حملات کرونایی موجب ایجاد یک پوشش دفاعی قوی برای دولت می‌شود و زمینه را برای حرکت مسئولان دولتی در همان مسیر قبلی مهیا می‌کند.


 ثبات مدیریت
در جریان جنگ جهانی دوم وقتی روزولت می‌خواست برای سومین بار در انتخابات شرکت کند، به‌رغم اینکه روزولت به دیکتاتور بودن متهم شده و ممکن بود به پادشاه آمریکا تبدیل شود، مردم ترجیح دادند در شرایطی که کشور درگیر جنگ جهانی است، رئیس‌جمهور را تغییر ندهند تا مدیریت تثبیت شود

این خبر را به اشتراک بگذارید