پراید و پوپولیسم
محمد حسنیسعدی _ دانشآموخته جامعهشناسی
یک حلقه تکراری از وقایع را هرچند وقت یکبار به تلخی تجربه میکنیم و درس هم نمیگیریم. ارزش پول ملی کاهش مییابد و عدهای برای حفظ ارزش دارایی خود به بازارهای مختلف پناه میبرند؛ سکه، دلار، خودرو، ملک و بهتازگی بورس. تلاطم این بازارها در اثر هجوم نقدینگی اثر کاهش ارزش پول ملی را مضاعف میکند. دولت هم با سیاستهای غلطی مثل دلار 4200تومانی فقط رانتخواران را فربهتر میکند و در نهایت بازار در یک نقطه تثبیت میشود. کاهش ارزش پول ملی با کمی تأخیر به سایر کالاها سرایت میکند. یک روز گوشت و مرغ، یک روز شکر و روز دیگر رب گوجه و سایر کالاها گران میشوند. رسانهها هم که بایستی نقش فرهنگسازی و هدایت افکار عمومی را داشته باشند، با تیترهای عوامانه هر روز در گزارشهایشان از گرانی یک کالا فریاد میزنند و در پایان همه گزارشها یک نتیجه میگیرند: دلالان و واسطهها عامل اصلی گرانی هستند.
کسی در این میان به نقش بازار و عرضه و تقاضا توجهی ندارد. صرفا کالا نباید گران شود. رسانهها با رویکردی پوپولیستی و تحریک عواطف از دولت میخواهند که فکری به حال گرانی بکند، چون مردم تحت فشار هستند.
پراید نگونبخت هم در چند سال اخیر مظهر و نماد گرانیهاست. همه ارزش پول و قدرت خرید خود را با قیمت پراید میسنجند و اگر پراید گران شود، اثر روانی بسیار بدی بر جامعه دارد. پس پراید نباید گران شود. قیمتش در زمان دلار 3800تومانی 30میلیون بوده و الان که دلار 4برابر شده پراید حق ندارد به همین تناسب گران شود.
اثر روانی تورم بر جامعه مخرب و نابودکننده است، ولی متأسفانه وقتی ارزش پول ملی کم میشود کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. دولت در عوض اینکه به زیرساختهای اقتصادی بپردازد تا در میانمدت بخشی از مشکل را کمتر کند، تمام فکر و ذکرش میشود مهار ناممکن تورمی که میآید و به ناگاه تمام دغدغه دولت میشود قیمت پراید.
رسانهها هم در عوض اقناع افکار عمومی و تأکید بر زیرساختهای اقتصادی برای رفع اساسی مشکلات اقتصادی تمام تیترها و مطالب خود را به این موضوع اختصاص میدهند که چگونه باید پای دلالان را از بازار کوتاه کرد. دولت هم یک روز سایتهای درج قیمت را تعطیل میکند و روز دیگر پلیس را سراغ دلالان میفرستد. اما براساس تجربه کدامیک از این اقدامات تاکنون توانسته جلوی تورم کالا و تطبیق آن با قیمت جدید ارز را بگیرد؟